محمد ملکزاده
حملات هوایی آمریکا به مناطق مختلف یمن اگرچه رویداد جدیدی نیست و آن را میتوان در چارچوب حمایت امریکا از جنایات جنگی اسرائیل در غزه تحلیل کرد؛ ولی آغاز مجدد این حملات در دور دوم ریاست جمهوری ترامپ با توجه به اقتضائات و تحولات جدید در منطقه، حاوی مسائل جدیدی است و جا دارد در ابعاد مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
دولت ترامپ توسل به نیروی نظامی علیه حوثیها را اقدامی ضروری برای حفظ "اصل اساسی آزادی ناوبری که تجارت و بازرگانی بینالمللی به آن وابسته است" توجیه کرده است. بااینحال بدیهی است که محاسبات واشنگتن فراتر از امنیت دریایی است. حملات واشنگتن را باید در چارچوب یک راهبُرد گستردهتر و ذیل عوامل متعدد قرار داد. در این وجیزه برخی از مهمترین اهداف آمریکا در این رابطه اشاره میشود.
1. از بعد سیاسی و فرهنگی، انصارالله یمن همانند حزب الله لبنان، قرابت فراوانی با ایران دارند. از این رو از نگاه دولت ایالات متحده، حوثیها برای ایران به ویژه در شرایط کنونی به دارایی ارزشمندی تبدیل شدهاند. از دیدگاه تحلیلگران غربی، ارزش این دارایی برای ایران از زمان متحمل شدن خساراتی که شبکههای ایرانی در لبنان، غزه و سوریه تجربه کردند، افزایش نیز یافته است. بنابراین از نگاه آنان، حمله به حوثیها، حمله به داراییهای ایران و تضعیف این کشور خواهد بود. دلیل تهدیدهای مکرر ترامپ در روزهای اخیر علیه ایران نیز در همین راستا میباشد. اما این تهدیدها از نگاه کارشناسان تنها تلاشی برای جبران ناکامیها و چالشهایی است که دولت جدید آمریکا با ان مواجه بوده است. از جمله این چالشها، ناکامی دولت ترامپ در پروندههایی همچون تنش با کانادا و ادعای ضمیمه کردن آن به خاک آمریکا، تغییر نام خلیج مکزیک، ادعای جزایر گریلند، خاتمه دادن جنگ اوکراین و طرح کوچاندن مردم غزه بوده است. بنابراین یکی از اهداف آمریکا از این حملات از نگاه کارشناسان سیاسی نوعی سرپوش نهادن بر این ناکامیها است.
2. از بعد اقتصادی، یکی از اهداف این حملات را میتوان در راستای تشدید تحریم نفتی ایران و ممانعت از صدور نفت این کشور به چین ارزیابی کرد. دولت ایالات متحده با حمله به یمن، از یکسو به دنبال حفظ تعاملات تجاری و حیات اقتصادی اسرائیل است و از سوی دیگر اعمال فشار بر پیوند انرژی ایران و چین را دنبال میکند. کشور چین از سال ۲۰۲۴ علیرغم تحریمهای آمریکا مقصد اصلی حدود ۹۰ درصد از صادرات نفت ایران بوده است. علاوه بر این از اکتبر سال گذشته، وزارت خزانهداری آمریکا اعلامیههایی منتشر کرده که در آنها از ارتباطات پنهانی میان چین و حوثیها سخن به میان آمده است. بهعنوان نمونه، ادعا میشود یک شعبه از شرکت کشتیرانی یمنی موسوم به تجارت صفوان الدُبَی، در چین حضور داشته و به فعالیت مشغول است. این شرکت کشتیرانی بهعنوان بخشی از یک شبکه گسترده از شرکتهای صوری تلقی میشود که به حوثیها امکان مخفی کردن محمولههای تسلیحاتی را داده است. برای همین چندین شرکت مستقر در چین نیز در ماه اکتبر به دلیل تسهیل انتقال اقلام دومنظوره به حوثیها از سوی آمریکا تحریم شدند. از این رو هدف دیگر دولت آمریکا از حمله به یمن، قطع روابط اقتصادی - نظامی یمن با چین و چین با ایران نیز میباشد.
3. بررسی این اتفاقات از بُعد نظامی نیز دارای اهمیت است. ترامپ پس از ضرب الاجل چهار روزه رهبر انصارالله به اسرائیل برای وارد کردن کمکهای بشردوستانه به داخل نوار غزه، دستور حمله به یمن را صادر کرد. ترامپ با این اقدام خواست نشان دهد که در مسئله حمایت از جنگ افروزی اسرائیل، اصرار بیشتری نسبت به رئیس جمهور پیشین آمریکا دارد. این حملات را همچنین باید در کنار رایزنیهای مخفیانه دولت امریکا با مقامات عربستان سعودی و دولت مستعفی یمن که از ماهها پیش آغاز گردید، ارزیابی کرد. بنابراین اقدام نظامی آمریکا عملاً در راستای سیاست ثابت دولت آمریکا علیه انصارالله یمن و تضعیف توان نظامی حوثیها قابل تحلیل است. در حالی که دستیابی به این هدف به دلایل متعدد دور از دسترس است.
4. شاید یکی از رایجترین کلیشهها در ادبیات روابط بینالملل، ناکارآمدی گزینه «توسل به جنگ» برای حل مسائل پیچیده نظام جهانی است. ولی با وجود اثبات ناکارآمدی این «ابزار»، به نظر میرسد محور واشنگتن - لندن همچنان علاقمندند برای حفظ «هژمونی» خود در منطقه، شانس خویش را در استفاده از نیروی نظامی مورد آزمایش مجدد قرار دهند.یمن همواره یکی از محورهای کلیدی در استراتژیهای آمریکا در خاورمیانه بوده است. در سال ۲۰۱۵، ایالات متحده بهطور کامل از جنگ ائتلاف سعودی علیه یمن حمایت کرد و حتی در حملات هوایی مشارکت مستقیم داشت. آمریکا و انگلیس همچنین از آغاز بحران رژیم صهیونیستی بارها اهداف مرتبط با انصارالله را در یمن هدف قرار دادند؛ اما همچنان نتوانستند مانع از حملات تلافی جویانه انصارالله در دریای سرخ شوند. تحلیلگران معتقدند واشنگتن اگر واقعاً به دنبال برقراری امنیت کشتیرانی در دریای سرخ و پایان بحران در منطقه است، باید از تجربه تاریخی بیفایده بودن استفاده از گزینه نظامی در خاورمیانه، درس گرفته و تجاوز به تمامیت ارضی و حاکمیت یمن را متوقف کند.
5. حملات آمریکا و متحدانش علیه یمن در شرایطی انجام میشود که غرب هیچ واکنشی در قبال جنایات جنگی و اقدامات وحشیانه ماشین جنگی رژیم اشغالگر قدس انجام نداده است. حملات مجدد امریکا به یمن را نمیتوان خارج از ذات و ماهیت جنگطلبانه ایالات متحده آمریکا در نظر گرفت. آمریکا کشوری است که با گذشت تنها 240 سال از تاریخ حیات سیاسیش، بیش از 90 درصد از عمر خود را (حدود 222 سال) در جنگ و تجاوز به کشورهای مختلف در سرتاسر جهان سپری کرده است. یعنی صرف نظر از نوع دولت حاکم بر کاخ سفید، جنگافروزی را باید جزئی از ماهیت آمریکا دانست. بنابراین تصور اینکه نوع دولت حاکم و شخص ترامپ تاثیر چندانی در این اتفاقات داشته باشد، چندان با واقعیات و تجارب تاریخی همخوانی ندارد. اما نکته اساسی این است که بسیاری از تحلیلگران خارجی و داخلی، این حملات را بیفایده میدانند. «دانیل موتون» تحلیلگر شورای آتلانتیک تاکید میکند که حملات هوایی هرگز حوثیها را متوقف نمیکند؛ زیرا این گروه در برابر حملات گسترده قبلی نیز به خوبی مقاومت کرده و حتی ثابت نمودهاند که از توان مناسبی برای ضربه زدن به اهداف آمریکا و اسرائیل برخوردارند. یک افسر بازنشسته ارتش آمریکا نیز با احمقانه خواندن حملات آمریکا به یمن میگوید: «یمنیها از سال 2014 و در جنگ با عربستان درحال نبرد غیرمستقیم با آمریکا بودند؛ مردم یمن سرسختترین مردمان جهانند و با بمباران، تسلیم ما نخواهند شد. ترامپ را یک احمق میدانم که جان آمریکاییها را به خطر انداخته است».
6. در مجموع میتوان گفت یمن در سالهای اخیر ثابت کرده که از توانایی مناسبی برای تغییر بازی قدرتهای غربی در منطقه برخوردار است. انصارالله یمن با وجود حملات گسترده اسرائیل، آمریکا و انگلیس موفق شد محاصره دریایی علیه اسرائیل را از طریق دریای سرخ اعمال کند و حتی تهدیداتی در مدیترانه ایجاد نماید. حوثیها نشان دادهاند که میتوانند حملاتشان را توسعه بخشیده و حوزه فعالیتهای نظامی خود را از دریای سرخ و تنگه بابالمندب به شاخ آفریقا نیز گسترش دهند و آمریکا و اسرائیل را کاملاً تحقیر کنند. همچنانکه اصابت موشک هایپرسونیک مقاومت یمن به فرودگاه بن گوریون تلآویو، ضربهای راهبردی و تحقیرآمیز به اسرائیل بود. بنابراین کشوری را که یکی از جسورترین و شجاعترین نیروهای عربی در مواجهه مستقیم با رژیم اسرائیل بوده است، با حملات هوایی نمیتوان متوقف کرد.