

آزاده محمودیان
۱. در آغازین ساعات جنگ اسرائیل، گفتگوی رسانهای نتانیاهو را در الجزیره دیدم. مخاطب اصلی او، مردم ایران بودند. او تأکید میکرد که برای نجات مردم ایران(!) و اسرائیل، چارهای جز این عملیات نبوده و در این حمله فقط نظامیان و افرادی که بهنوعی درگیر ساخت بمب اتمی هستند را هدف قرار داده است. بعدها کارشناسان غربی متعددی از نقشه سهضلعی اسرائیل علیه ایران سخن میگفتند که یک ضلع اصلی آن بر دوش خود ایرانیان و علیه نظام بوده است. حسابی که اسرائیل بر روی بلاهت و بهتبع آن همراهی برخی ایرانیان باز کرده بود، امر بیسابقهای نبود. پیشتر و در اغتشاشهای ۸۸ و ۹۸ نیز، شخص نتانیاهو بر روی سرمایه اجتماعیاش در ایران حساب میکرد؛ تا جایی که حتی نیروهای به اصطلاح «جنبش سبز» را بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران خواند. کار به جایی رسید که در ۱۴۰۱ و در اغتشاش زن زندگی آزادی، به زبان فارسی برای زنان ایرانی پیام فرستاد و آنان را دعوت به مقاومت علیه حکومت کرد. حمایت اسرائیل و شخص نتانیاهو از مکشفهها، تهییج شبکههای صهیونی و ذوقوشوق عناصر معلومالحالی چون مصی علینژاد، در تحمیلی و خارجی بودن چالش بیحجابی، تردیدی باقی نگذاشته بود. اما بیش از همه تأکید رهبر انقلاب بر «حرام سیاسی» بودنِ کشف حجاب، تکلیف را بر همگان روشن کرد که این امر میتواند رخنهای شود، برای ضربه به اساس حکومت.