تروا، نماد خوابِ غفلتآمیزی است که در پرتو آن، تعداد انگشت شماری از سربازان دشمن، یک شب به داخلِ اردوگاهِ رقیب نفوذ کردند و بر بیداری دهسالهی آنها خط بطلان کشیدند.
باربی تنها به یک عروسک ختم نمیشود؛ بلکه کودکی که به دام این پرنسس اشرافزاده آمریکایی میافتد، ناخواسته باید به مرور زمان، لوازم جانبی و پیرامونی آن را نیز خریداری کند. به عبارت دیگر، باربی چون ماده مخدر و افیونگری است که دختران نو رسیده با ابتلا بدان، به اسارتی مستمر یا میانمدت تن میدهند. بیجهت نیست که بسیاری از مادران آمریکایی ـ که باربی عضوی از خانواده آنها محسوب میشود ـ نگرانی خود را از باربی و وسایل مکمل آن پنهان نمیکنند.
وسایل جانبی باربی، علاوه بر اینکه فشار مضاعفی را بر اقتصاد خانواده تحمیل میکند و کودک را به سوی جمعآوری کلکسیون باربی رهنمون میسازد، موجب تنگ شدن حلقهی محاصرهی تربیت کودک میشود. به عبارت دیگر، لوازم جانبی باربی نقش مکمل یا سربازان ملکه باربی را بازی میکنند، با این تفاوت که در این جنگ، نخست ملکه، خود متهورانه حلقه محاصره را شکسته و با استفاده از غفلت و فریب والدین به قلعهی دل کودک نفوذ میکند، سپس دروازههای روح و روان او را برای تسخیر سربازانش ـ که همان وسایل جانبی باربی میباشد ـ میگشاید. آقای مجید قادری، خالق عروسکهای ملی، در تعبیر بسیار زیبا، دقیق و هوشمندانهای میگوید: «باربی مانند اسب ترواست.»
برای فهمِ این جمله معجز، نخست باید بدانیم قصهی اسب تروا چیست؟ داستان تروا ـ شهرِ ثروتمندی که به نقلی در آسیایی صغیر قرار داشت ـ از آنجایی شروع میشود که پاریس شاهزاده تروا در سفرِ صلحآمیزی به اسپارت در یونان، دلباختهی ملکه هلن همسر منلائون میشود و با او به تروا فرار میکند. فرار هلن به عنوان یک لکهی ننگ و شرمساری بزرگ بر دامنِ خانواده سلطنتی مینشیند و ناچار آگاممنون، پادشاه یونان، دستورِ حمله به تروا و برگرداندن هلن را صادر میکند. سپاهیان یونان با کشتیهای جنگی به شهرِ قلعه مانندِ تروا حمله میکنند و چون با امتناع پادشاه تروا مبنی بر باز پس دادن هلن روبرو میگردند، شعلههای آتش جنگ را بر میافروزند. جنگ تروا نزدیک به ده سال به طول میانجامد و محاصرهی طولانی و نبردهای خونین در سقوط شهر کارگر نمیافتد، تا سپاهیان خسته و شکست خورده یونان با تدبیر اودوسئوس از تختهپارههای کشتیهای در هم شکسته خود، یک اسب چوبی بزرگ میسازند و تعدادی از سربازانِ کارآزموده خود را در آن پنهان میکنند و سپس آن را به عنوان هدیهی صلح به اهالی تروا پیشکش مینمایند. اهالی تروا با خوشبینی و غفلت تمام، اسب چوبی را از جلویی دروازهی شهر به داخل میآورند و سرمست از غرور و پیروزی، گرداگردِ آن به جشن و پایکوبی میپردازند و شبهنگام با خیالِ راحت در خانههای خود به خواب میروند. با به خواب رفتنِ مردم، سربازانی که در درون اسب چوبی به انتظار نشسته بودند، بیرون میآیند و با کشتنِ نگهبانانِ دروازه، آن را به روی سپاهِ شکست خورده یونان میگشایند و بدینسان تروا فتح میشود.
تروا، نماد خوابِ غفلتآمیزی است که در پرتو آن، تعداد انگشت شماری از سربازان دشمن، یک شب به داخلِ اردوگاهِ رقیب نفوذ کردند و بر بیداری دهسالهی آنها خط بطلان کشیدند؛ لذاست که دیدهبان بیدار نظام اسلامی در هشدارِ حکیمانهای میفرماید: «امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: "من نام لم ینم عنم" آن وقتی که شما در سنگرتان به خواب رفتهاید، خیال نکنید که سنگربانِ سنگر مقابل هم در خواب است. خیر! او متوجه شماست و منتظر است که به خواب بروید! برای ملت، خواب رفتن، بزرگترین دشمن است. سعدی در گلستان، دربارهی آن کسانی که سر کوهی بودند و دشمن آنها را تصرف کرد، چه شیرین و زیبا گفته است. او میگوید: نخستین دشمنی که بر آنان تاخت و تصرفشان کرد، خواب بود. نباید خواب بروید، اگر ملت به خواب رفت، میتوانند همه کار با او انجام بدهند، نابودش کنند و هر چیزی را به او تزریق نمایند. باید بیدار بود، ملت ایران باید بیدار باشد.»
باربی، اسب تروایی است که با استفاده از خواب و غفلتِ خانوادهها به قلعهی دل کودکان نفوذ میکند و سپس دروازههای دلِ آنها را به روی سربازانش میگشاید. دختری که عروسک باربی را مهمانِ خلوتهایی زندگی خود میکند، به مرور زمان، مشتاقِ خریداری محصولاتی که با آرم باربی تولید میشود میگردد و این علاوه بر دلباختگی، میلِ کودک را به داشتنِ کلکسیونی از لوازم باربی ترغیب میکند. باربی از این حیث مانند طرح تریاک رایگان در کشور چین عمل میکند، از این رو اگر سازندگانِ آن، برای هر کودکی یک عروسک مجانی هدیه دهند، نه تنها ضرر نمیکنند، که در درازمدت از محلِ فروشِ هزاران محصولِ جانبی آن، به سودی هنگفتتر دست مییابند. امروزه همه یا اکثر نیازمندیهای یک دختر با مارک و نشان باربی در بازارهای کشورهای مختلف و حتی در کشور خودمان به وفور یافت میشود. حسن عباسی در این باره میگوید: «نمایشگاهی ترتیب دادیم تا اثرات عروسک باربی را در لایههای فرهنگی جامعه بررسی کنیم. با کمتر از یک میلیون تومان، از فروشگاههای تهران، وسایل باربی از آدامس و شکلات، حوله، کاغذ، عروسک و لیوان گرفته تا بقیه چیزها را جمعآوری کردیم. مشاهده نمودیم هیچچیزی وجود ندارد که یک دختر بچه بخواهد، مگر اینکه در آن مورد، باربی وجود دارد. از روبالشی گرفته که صبح سرش را از روی آن بر میدارد تا سایر موارد، و جالب اینکه هیچکدام از اینها، ساختِ آمریکا نبود. حتی در ستون نیازمندیهای روزنامهی همشهری، به طور متوسط چیزی حدود ۳۰ ـ ۲۰ مورد مراکز بدنسازی با عنوان باربی فقط در تهران وجود داشت.»!
بیمبالاتی نسبت به تأثیرات مخرب این عروسک تا بدانجا رسیده است که تولیدکنندگان داخلی علیرغم منع قانونی، به انتشار تصویر باربی بر روی کالاهای خود اقدام میکنند! حجاج نیز علیرغم حساسیت پلیس عربستان سعودی که عروسکهای باربی را تهدیدی برای اخلاقیات میدانند، از سفر معنوی مکه معظمه سوغاتیهایی منقش به عکس باربی هدیه میآورند.
علاوه بر همه اینها، گاه هنرمندان داخلی نیز هم دوش با مهاجمان خارجی به تبلیغ باربی میپردازند که انتشار «ترانه باربی» از آلبومِ «زندگی عروسکی» رویکردی از این سنخ است. متن ترانه فوق به شرح ذیل است: «خواب میدید از اون بالاها پایین میآد باربی / اون توی خواب همش میگفت دوست دارم باربی / صبح که بیدار شد دید که اینا یه خواب بود / کوچولوی ناز من الهی که فدات شم / تو بخند گریه نکن فدای خندههات شم / کوچولو گفتی به من کاشکی بشه بخوابم / چشمامو ببندمو باربی بیاد تو خوابم / تو گفتی که چشماش قشنگه راستی راستی / چشم تو آبیه رنگ چشایه باربی / تو نازی مثل اون عروسکای باربی / خواب دیده بود فرشتهها میآن از اون بالاها / از توی اون قصر طلا یه باربی اما چه بلا / فکر نمیکرد که خواب باشه خیال میکرد شانس باهاشه / بیدار که شد صبح شده بود گریه امونش نمیداد / دست میکشید روی چشاش میگفت دلش باربی میخواد / تو میگی دوستش داری قدر یه دنیا؛ اما اون برات شده فقط یه رویا / میگم اون تو قصههاست همش خیاله / عشق اون برای تو عشقی محاله / دیگه اون فرشتهها نمیآن واسه تو بخونن / توی اون قصر طلا تو رو یه غریبه میدونن / اینو من خوب میدونم که تو هم عروسکی / واسه اینه میخونم / تو گفتی که چشماش قشنگه راستی راستی / اما من میگم که خودت یه باربی هستی / چشم تو آبیه رنگ چشای باربی / تو نازی مثل اون عروسکای باربی.
بنابراین، لوازم جانبی باربی اعم از لوازم تحریر، خوردنیها، پوشاک، آرایش و... برای تصاحب فکر، روح و روان کودک به وفور یافت میشود و به راستی کودکی که تازه دوران شکلگیری شخصیت آن آغاز میشود، چگونه میتواند در برابر یورش بیامان باربی و سیاهیلشکر آن تاب بیاورد.