این سالها، شعر با زبان محاوره در هیئت رواج زیادی دارد. شاید توجه به این نکات در این زمینه سودمند باشد:
ـ کنار گذاشتن زبان معیار در شعر و انتخاب زبان محاوره، نیاز به توجیه و دلالت هنری دارد. شاعر قبل از انتخاب زبان محاوره باید از خود بپرسد که ارزش افزوده این انتخاب برای شعر چیست و کنار گذاشتن زبان معیار در ازای به دست آوردن چه چیزی است. این پاسخ باید از نظر هنری مستدل باشد.
ـ انتخاب زبان محاوره بیشتر در سبک یا ملودی اتفاق میافتد. شیوع ملودیهایی که با موسیقی ایرانی بیگانهاند و سازگاری با وزن و عروض ادبیات فارسی ندارند، در رواج ادبیات محاوره سهم بسزایی داشته است. در واقع شاعر برای ساختن شعر یا نوحه بر اساس ملودی غیر بومی، مجبور به شکستن واژهها و زخمی کردن کلمات میشود. چنانچه ملودی انتخابی سازگار با موسیقی ایرانی باشد، استخدام واژهها با زبان معیار و استفاده از ظرفیت موسیقایی این زبان، دشوار یا غیرممکن نخواهد بود.
ـ بر اساس نکته پیشین، انتخاب زبان محاوره باید نشان دهنده توانایی شاعر باشد، نه ناتوانی او.
ـ در انتخاب زبان محاوره باید به این نکته توجه داشت که صرف بهکارگیری کلمات با نُرم محاوره و کوچه بازاری، کافی نیست؛ بلکه شعر باید از ضرب المثلها و فرهنگ اصطلاحات مردمی و ادبیات بومی سرشار باشد. دیگر آنکه بهکارگیری اصطلاحات عامیانه نباید با تغییر واژگانی توسط شاعر همراه باشد و دست آخر این اصطلاحات برای ورود به شعر باید از فیلتر ادبیات عبور کنند؛ یعنی منجر به یک تکنیک یا اتفاق هنری از قبیل ایهام شوند.