امام حسین علیه‌السلام:  لا یکمُلُ الْعَقْلُ الَّا بِاتِّباعِ الْحَقِّ؛ عقل، جز از راهِ پیروی حق کامل نمی‌شود.   (بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۱۲۷) 

سیمای قرآنی شهید سلیمانی (بخش اول)

علی شیرازی

 

شهید حاج‌قاسم سلیمانی یک انسان کامل است. انسان کامل یعنی انسان نمونه. شناخت انسان کامل و نمونه برای ما واجب است؛ چون حکم مدل و الگو را دارد. باید بدانیم ویژگی‌های انسان کامل و نمونه چیست، تا خود را طبق آن تربیت کنیم.
یکی از خصوصیت‌های بارز شهید سلیمانی، تطبیق ویژگی‌ها و شاخص‌های خود با آیات قرآن بود. این شخصیت برجسته و جامع، آن‌چنان که خدا و قرآن می‌خواستند، خود را ساخت.
اگر او را از راه بیان قرآن شناختیم، می‌توانیم وی را الگوی خود قرار دهیم و راهی را که اسلام عزیز مشخص و روشن کرده، برویم و یک انسان کامل و مسلمان واقعی بشویم:
◇ خداشناس خداپرست
خداوند بزرگ و حکیم در آیه ۳۸ سوره کهف می‌فرماید: هُوَ اللهُ رَبِّي وَ لا أُشْرِك برَبِّي أَحَداً -  من کسی هستم که خدای یگانه، پروردگار من است و هیچ‌کس را همتای پروردگارم قرار نمی‌دهم.
شهید سلیمانی از ادله الهی در زمین و آسمان، پی به حقیقت وجودی خدا برده بود و تنها او را می‌پرستید و تسلیم فرمان او بود.
خداوند در آیه ۲۰ سوره ذاریات می‌آورد: و فی‌الارض آیات للموقنین - در روی زمین برای اهل یقین، ادله قدرت الهی پیدا است.
شهید بزرگمان می‌گفت: «شما اگر توانستید یک کارخانه‌ای به اندازه کرم ابریشم پیدا کنید که از این‌ور خودش برگ توت را بخورد و از آن طرف ابریشم بیرون بدهد.»
پروردگار مهربان در آیه ۸۸ سوره نمل می‌فرماید: صنع الله الذی اتقن کل شئ انه خبیر بما تفعلون - صنعت ماهرانه خداست که هر چیزی را با دقت و در کمال استحکام ساخته است. او به هر چه انجام می‌دهید، آگاه است.
هیچ انسانی تا به حال نتوانسته که از نحوه دوختن کرم ابریشم تقلید کند و مشابه ابریشم را درست کند.
شهید سلیمانی دقیقا به نقطه مهمی اشاره می‌کند که زیر بنای خداشناسی او را کامل می‌کند.
ایشان در نامه‌ای به یک دختر جوان می‌نویسد: هر کس خدا را بشناسد، به او رغبت خاص پیدا می‌کند.
وی در ادامه می‌نگارد: معرفت به خداوند سبحان، موجب تسلیم و رضای انسان می‌شود. معرفت به خداوند، موجب بی‌نیازی از دیگران می‌شود.
شهید سلیمانی با همه وجود به این حقیقت رسیده بود. خدا را پروردگار خود و تربیت کننده خود می‌دانست و هیچ شریک و همتایی برای او قرار نمی‌داد و تسلیم فرمان خدای یکتا و بی‌همتا بود.
ژنرال جان مگوایر، افسر سابق سازمان سیا و مدیر اطلاعات ملی امریکا می‌گوید: «آن آدم رده‌پایینی که ۲۵ سالش است و بدون جلیقه ضدگلوله، دارد در یک گروه شبه‌نظامی می‌جنگد، چگونه ممکن است انگیزه نگیرد و عملکرد خوبی نداشته باشد، وقتی می‌بیند رئیسش که هم سن پدربزرگش است، با یک پیراهن ساده دارد در میدان جنگ و در میان شلیک گلوله‌ها، قدم می‌زند. این کار، یک پیام الهام‌بخش برای آن سرباز است که ترس در این آدم وجود ندارد، و ما هم باید همین‌گونه باشیم. من واقعا اعتقاد دارم افرادی مانند سلیمانی، احساس می‌کنند دارند تقدیرشان را رقم می‌زنند، و اگر هم کشته شده‌اند، خوب کشته شده‌اند، دیدگاه متفاوتی نسبت به ما امریکایی‌ها در این باره دارند و معتقدند در حال اجرای یک ماموریت الهی هستند.»
انسان تسلیم خدا؛ نمی‌ترسد، توکلش به خداست، کارش را برای خدا انجام می‌دهد، مزدش را از خدا می‌خواهد. اینها اثرات ایمان به پروردگار بزرگ و یکتا است.
آقای مجید بهرامی می‌گوید: «شهید حسن باقری، اعتقاد عجیبی به سردار سلیمانی داشت. گاهی حسن آقا توی کلاس‌های آموزشی ما می‌آمد. در همان زمان، حاج قاسم در خط شوش فعال بود. یک روز حسن به من گفت: رفیقت عجب شیرمردی است! این حرف‌هایی را که تو در آموزش می‌گویی، رفیقت در خط، اجرا کرده است.»
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی می‌فرمایند: «این آدم، توانست در مقابل همه نقشه‌هایی که با پول، با تشکیلات تبلیغاتی وسیع امریکایی، با توانایی‌های دیپلماسی امریکایی، زورگویی‌هایی که امریکایی‌ها روی سیاستمداران دنیا بخصوص کشورهای ضعیف دارند، تهیه شده بود، قد علم کند و این نقشه‌ها را در این منطقه غرب آسیا خنثی کند. امریکایی‌ها در مورد فلسطین، طرحشان و نقشه‌شان این بود که قضیه فلسطین را به فراموشی بسپرند، فلسطینی‌ها را در حالت ضعف نگه دارند که جرئت نکنند دم از مبارزه بزنند. این مرد، دست فلسطینی‌ها را پر کرده، کاری کرد که یک منطقه کوچکی، یک وجب جا مثل نوار غزه در مقابل رژیم صهیونیستی با آن همه ادعا می‌ایستد، کاری و بلایی سر آن‌ها می‌آورد که آن‌ها سر ۴۸ ساعت می‌گویند: آقا بیایید آتش‌بس بدهید؛ این را حاج‌قاسم سلیمانی کرد.»
ادامه دارد...