امام حسین علیه‌السلام:  بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه امید ندارد و درخواست یاری نکرده، کمک کند و ببخشد. (کشف الغمه، ج ۲، ص۳۰) 

وحدت شیرین

[1]. آنچه از وقایع سخت و ناگوار این روزها میتواند ذهنها را به خود مشغول بدارد، این است که از پس این رنجها، چگونه روزنههای امید و نصرت بر ملت مظلوم و مقتدر ایران، گشوده خواهد شد؟ البته قبل از پرداختن به پاسخ این سؤال، باید اعتراف نمود که رویدادهای تلخ این ایام، بیش از هر واقعیتی، ماهیتِ اکنونِ ملت ایران را، نمایان ساخت؛ زیرا مردمی که وسط کارزارِ جنگ رسانه‌ای دشمن، بی‌پناه رها شده بودند؛ خیلی زودتر از زمان فتنه‌ی ۸۸، بصیرت به خرج داده و صف خود را از اغتشاشگران جدا نمودند. با اینکه فشارها و خساراتی را متحمل گشتند؛ اما به‌راحتی، اسیر غول‌های رسانه‌ای استکبار نشدند. صبوری و مدارا پیشه کرده و در کمال شگفتی، پارههای تن خود را که از بهترین جوانان این وطن بودند؛ برای حفظ امنیت کشور، با افتخار تقدیم نموده و دشمنان را در رسیدن به اهدافشان، ناکام گذاشتند و به همه ثابت کردند که ملت ایران، مایهی وجودیِ بسیار اصیل و باعظمتی دارد. 
[2]. به گل‌های پرپرشده‌ی این روزها که می‌نگریم، حس غرور و افتخار، سراسر وجودمان را فرامی‌گیرد. نورهایی در این ایام دیدیم که در برابر ظلمت، با درخشش خیره‌کننده‌ی خود، صفحه‌ی تاریخ پرافتخار ایران، بلکه جهان اسلام را منوّر نمودند؛ با جوهر تابناک وجود خود، نور امید و روشنی بر دل‌ها تاباندند و با چشمه‌ی بصیرت خود، غبار از چشم‌های حیرت‌زده شستند، جلوه‌‌هایی از صحنه‌های کربلا در حرم مطهر شاه‌چراغ، خیابان‌های شهر و جای‌جای ایران، نمایان گشت و سند محکمی بر حقانیت نظام جمهوری اسلامی شد. همه‌ی دنیا دیدند که از طفل شش‌ماهه و خردسال گرفته تا زنان و دختران بی‌دفاع، از تیر و تیغ خشم و کین دشمن فتنه‌گر، در امان نماندند! درواقع عداوت‌های وحشیانه‌ی استکبار و ایادی داخلی و خارجی‌اش در این ایام، مُهر تأیید دیگری‌ شد بر ماهیت ضدّبشری نظام غرب و فرهنگ منحط و پوسیده‌ی آن. بدین‌ترتیب همه دیدند که دشمن خبیث، نیت پلید خود را که در پشت شعارهای رنگین و دروغین خویش، پنهان کرده بود، رذیلانه پیاده نمود و همه شاهد هستند که جز خشونت و ویرانی و کشتار، حاصلی در بر نداشته است.
[3]. «اسلام به ما آموخته است که انسانها با وجود ناهمگونی‌های نژادی و زبانی و فرهنگی، فطرت همسانی دارند که آنها را به پاکی و عدالت و نیکوکاری و همدردی و همکاری فرامی‌خواند و همین سرشت همگانی است که اگر از انگیزه‌های گمراه‌کننده به‌سلامت عبور کند، انسانها را به توحید و معرفت ذات متعالی خداوند، رهنمون می‌گردد. این حقیقت تابناک، دارای چنان ظرفیتی است که قادر است پایه و پشتوانه‌ی تشکیل جوامع آزاد و سرافراز و برخوردار از پیشرفت و عدالت - توأماً - گردد و شعاع معنویت را بر همه‌ی فعالیت‌های مادّی و دنیایی انسانها، نفوذ دهد و بهشتی دنیایی - پیش از بهشت اخروی موعود ادیان الهی - برای آنان فراهم آورد. ... خوشبختانه چشم‌انداز تحولات جهانی، نویدبخش یک نظام چندوجهی است که در آن، قطبهای سنتی قدرت، جای خود را به مجموعه‌ای از کشورها و فرهنگها و تمدنهای متنوع و با خاستگاه‌های گوناگون اقتصادی و اجتماعی و سیاسی می‌دهند.» (امام خامنهای، ۹ شهریور ۱۳۹۱، بیانات در شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران).
[4]. «امروز، آمریکا قدرت مسلّط جهان نیست. بسیاری از تحلیلگران سیاسی دنیا، معتقدند که آمریکا دارد رو به افول میرود، ذرّه‌ذرّه دارد آب میشود! این را، نه اینکه ما بگوییم؛ البتّه عقیده‌ی ما هم همین است؛ اما تحلیل‌گران سیاسی دنیا هم این را دارند میگویند. نشانه‌هایش هم واضح است؛ مشکلات داخلی آمریکا بی‌سابقه است؛ هم مشکلات اقتصادی‌شان، هم مشکلات اجتماعی‌شان، هم مشکلات اخلاقی‌شان در داخل آمریکا. اختلافاتشان، دودستگی‌های خونینشان، خطاهای محاسباتی‌شان در مسائل دنیا.» (امام خامنهای، در دیدار با دانشآموزان، ۱۱ آبان ۱۴۰۱). ازاینرو، مردم دنیا، نظارهگر افول و خاموشیِ نظم شیطانی حاکم بر جهان خواهند بود؛ نظمی که به سرکردگی آمریکای جهانخوار و سلطهگر، جز فقر و فساد و تبعیض و ستم، ارمغانی برای ملتهای جهان نداشته است، پسازآن، نظم دیگری بر جهان حکم‌فرما خواهد شد؛ همانگونه که در کلام رهبر معظم انقلاب آمده است؛ «علائم زیادی وجود دارد که نظم کنونی جهان دارد تغییر پیدا میکند و نظم جدیدی بر جهان حاکم خواهد شد. ... یک خطوط اساسی‌ای هست که مطمئنّاً این خطوط اساسی در این نظم، جدید هست. خطّ اساسی اوّل عبارت است از انزوای آمریکا؛ آمریکا در نظم جدید جهانی، منزوی خواهد بود. ... دست‌وپای آمریکا از حضور در سراسر جهان، جمع خواهد شد. ... خطّ اساسی دوّم؛ انتقال قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و حتّی علمی، از غرب به آسیا [ست]. ... خطّ اساسی سوّم [این است که]: فکر مقاومت و جبهه‌ی مقاومت در مقابل زورگویی، گسترش خواهد یافت که مبتکرش جمهوری اسلامی است.» (در دیدار با دانشآموزان، ۱۱ آبان ۱۴۰۱).
[5]. آنچه این روزها شاهد هستیم؛ بهزیرافتادنِ نقاب نفاق جماعت مزدور فتنهگر داخلی و خارجی و اربابان ستمپیشهی آنهاست که چهره‌ی کریه آنان را در برابر دیدگان ملت ایران و آزادگان جهان، بیش از گذشته نمایان نموده است، موج خروشان خون‌های پاک جوانان وطن، در حال شستن زشتی‌ها و غبارهای سیاه فتنه بوده و بدین ترتیب، بهدنبال دشمن‌شناسیِ جامعه، وحدتی شیرین و دشمنشکن، درحال شکلگرفتن است؛ ازاینرو، صدای قدمهای پیروزی نهایی، رساتر از هر زمانی به گوش میرسد و در قریب صبحی، بانگ امیدبخش نظم نوین جهانی به مرکزیت «جمهوری اسلامی» که درحقیقت، ظهور یک نظم نوینِ وحیانی است؛ گوش جهانیان را خواهد نواخت.