فرمودند: من «آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ» میخواهم امر به معروف کنم. معلوم میشود امر به معروف هم گاهی با خون دادن هست، با نصیحت نیست، گاهی زور میخواهد. یکجا حضرت امام حسین (علیهالسلام) فرمودند میروم اصلاح کنم، یکجا میگوید میروم امر به معروف کنم. اینها دو تا چیز نیست، یکی هست. یکیاش خاص هست، یکوقت میگویم برو میوه بخور، یکوقت میگویم برو سیب بخور. سیب همان میوه هست، منتها مصداقش هست. فرمودند میخواهم اصلاحات را انجام بدهم، «أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ»، جایی دیگر هم فرمود که: «خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّهِ جَدِّی» «خَرَجْتُ» یعنی از مدینه آمدم بیرون، میخواهم بروم کربلا برای اصلاح، یکی هم گفت میروم امر به معروف کنم. پس اگر پرسیدند اصلاح چی هست که امام حسین (علیهالسلام) فرمودند: «خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ»، من از مدینه خارج شدم، میخواهم دست به اصلاحات بزنم، اصلاحات چیه؟ جملهی دیگر امام حسین (علیهالسلام) معنا کرده، گفته: «أُرِیدُ أَنْ آمُرَ»، اصلاحات امر به معروف و نهی از منکر است.
و هر اصلاحی، یک راهی دارد؟ قرآن میفرماید: «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها» خانهی مردم میخواهید بروید، از درش وارد شوید. اینکه دیگر گفتن ندارد، مگر کسی از پشتبام به خانه میرود؟ این آیه یعنی چه؟ «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها»، خانههایی که وارد میشوید از درش وارد شوید. امام صادق (علیهالسلام) این را معنا میکند، میگوید: مراد این نیست که کسی از پشتبام برود، هیچکس از پشتبام خانهی کسی نمیرود، این میخواهد بگوید هر کاری را از راهش وارد شوید. ممکن است حرف شما اثر نکند، یکی دیگر با او صحبت کند. میگوید آقا اگر فلانی با من صحبت کند… ما چهقدر خوب، اصلاح گاهی با نصیحت پدر و مادر، پدربزرگ، مادر، دایی، عمو، بستگان، میآید میگوید: «آقا، پسرم، دخترم گوش به حرفم نمیدهد»، معلوم میشود خاصیتت را از دست دادی، یکی دیگر. شما حرفت اثر ندارد، به یک کسی دیگر بگو: «شما به او بگو»
حرف چه کسی اثر دارد؟ در امر به معروف اگر شما بگویی اثر ندارد، من بگویم اثر دارد، باید من بگویم، باید بیایی در خانهی ما را بزنی، بگویی: «آقای قرائتی، این گفته: من قرائتی را قبول دارم. اگر تو را قبول دارد، ممکن هست حرف تو اثر کند، تلفنش را بگیر من صحبت کنم»