قدم اول در سواد رسانهای این است که ما نگاهمان را تغییر دهیم. تا به حال بعضی چیزها را میخواندیم و بعضی چیزها را میدیدیم. میگوییم من کتاب پینوکیو را نخواندهام؛ اما فیلمش را دیدهام. در حالی که ما واقعاً هنگامی که این فیلم را میدیدیم، به نحوی مشغول خواندن آن بودهایم. ما مدرسه موش ها، سیا ساکتی، عکس بیعت همافران نیروی هوایی با حضرت امام، علامت استاندارد ایران، نشانه کمیته امداد و پرچم ایران را نه تنها دیدهایم؛ بلکه بارها و بارها خواندهایم. اگر نگاه ما به تصاویر عوض شود، ما قدم اول را برداشتهایم. سواد رسانه به همه اینها بهعنوان یک متن نگاه میکند. اینها هر کدام یک کتاب هستند.
نگاه متنی
این نکته بسیار مهم است که نگاه سواد رسانه به فیلم، سریال، انیمیشن، پوستر و طرح جلد یک کتاب، یک نگاه متنی است؛ یعنی آنها را به چشم یک متن میبیند که باید خوانده شود و دوربین، قلمی است که به وسیله آن این متن نوشته شده است. رسانه با نشان دادن عکس و فیلم، متنی را در اختیار مخاطبان میگذارد. رسانه همواره میخواهد نکتهای را به مخاطبان منتقل و احساسی را در آنها ایجاد کند.
یک سؤال مهم
تماشای یک فیلم، شبیه خواندن یک روزنامه است. به همین خاطر اولین سؤالی که مطرح میشود، این است که در این متن چه چیزی نوشته شده است؟ کارگردان میخواهد چه بگوید؟ خلاصه حرف او چیست؟ چرا این حرف را میزند؟ میخواهد چه مشکلی را حل کند؟ سواد رسانه همواره در پی یافتن پاسخ این سؤالات است. برای سواد رسانه، مضمون، مهمتر از زیبایی است؛ یعنی در درجه اول به دنبال کشف معنای متن و تأثیر آن است و زیبایی در درجه بعد اهمیت دارد. به همین دلیل زاویه دید یک هنرمند با زاویه دید کسی که از منظر سواد رسانه یک اثر هنری را میبیند، مقداری تفاوت دارد.