دکتر نورالدین ابولحیه، استاد دانشگاه الجزایر، در هماندیشی بینالمللی با موضوع «ترور شهید هنیه و آینده جبهه مقاومت»، در سخنانی با عنوان «ترور شهید هنیه و گزینههای راهبردی ایران برای انتقام»، درباره پاسخ به ترور شهید هنیه گفت: باید برای این ترور، یک پاسخ راهبردی داده شود. اما چرا میگوییم پاسخ راهبردی، به این دلیل است که امکان دارد پاسخها عاطفی، احساسی و یا بر اساس احساسات عمومی مردم باشد، در حالی که پاسخ باید بر اساس یک فرآیند دقیق، منطقی، سنجیده و حساب شده باشد.
وی گفت: آنچه در پاسخ راهبردی نه تنها برای ایران؛ بلکه برای همه جبهه مقاومت در ایران، یمن، حزب الله و در لبنان و هر جای دیگر از کشورهای اسلامی حائز اهمیت است، این است که پاسخ باید حکیمانه باشد و این دلیل هم برای این است که در پاسخهای راهبردی، زمان چندان مهم نیست و اینکه دیگران چه میگویند و اینکه ایران یا حزب الله در دادن پاسخ تاخیر کرده است، چندان اهمیتی ندارد. مهم این است که پاسخ، دقیق و حساب شده باشد.
دکتر ابولحیه گفت: در شرایط کنونی، اسرائیل به نحوی گرفتار پاسخ ایران شده است، چرا که در حقیقت آن کیان صهیونیستی که مبتنی بر زندگی مادی و رفاه آنها است، دچار مشکلات عدیدهای شده است و برخی از مردم، شهرها را رها کرده و بازارها نیز با مشکل جدی مواجه شده است و ما میدانیم مقابله ما با دشمن مبتنی بر ایجاد رعب و وحشت در میان آنها است، همان چیزی که در مفهوم قرآنی آن هم وجود دارد؛ لذا این تاخیر پاسخ ایران، سبب بروز مشکلاتی در موضوعات اقتصادی، راهبردی و امنیتی برای اسرائیل شده و حتی آسیبهای روانی هم به رژیم صهیونیستی وارد کرده است.
وی این اقدام را و این وضعیت را به «پاسخ قبل از پاسخ» تعبیر کرد. این تاخیر نوعی انتحار برای صهیونیستها به حساب میآید. فرودگاههای رژیم صهیونیستی تعطیل شده و بسیاری از پروازها به سمت اسرائیل لغو شده است؛ ضمن اینکه هر لحظه که از این ایام میگذرد، فشار روانی، فشار اقتصادی و فشارهای دیگر به رژیم صهیونیستی افزایش پیدا میکند. با این توضیحات، گزینه تاخیر در پاسخ و حساب شده عمل کردن، گزینه راهبردی درستی است و هر چند دشمنان هم بگویند چرا جمهوری اسلامی اقدامی از خود نشان نمیدهد، چندان اهمیت ندارد. مگر شهید اسماعیل هنیه، یک رهبر مسلمان سنی در جبهه مقاومت نبود، پس چرا کشورهای رقیب و عربی دست به هیچ اقدامی نزدند و منتظرند تا ایران پاسخ اسرائیل را بدهد؟ برای مثال اگر شهید هنیه در قطر یا ترکیه ترور شده بود، آیا این دو دولت اقدام به پاسخ میکردند؟ هرگز اقدامی نمیکردند. میدانیم بسیاری از نیروها و رهبران حماس در زندانهای سعودی و رژیم صهیونیستی هستند.
وی گفت: این نکته را نیز نباید فراموش کرد که ایران کار خود و تلاش خود را انجام داده و چرا که در تشییع پیکر رهبر مقاومت، سنگ تمام گذاشته است و نمازی که آیت الله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی بر سر جنازه این شهید خواندند و میلیونها انسان به استقبال پیکر رهبر جبهه مقاومت و رهبر سنی در یک کشور شیعی آمدند، حکایت از نوعی همدلی و هماهنگی بین مسلمانان است. استاد دانشگاه الجزایر با اشاره به اینکه ترور شهید هنیه برخلاف قوانین بینالمللی بود، گفت: ایران نشان داد که چگونه میتوان بر اساس قوانین بینالمللی در این جریان رفتار کرد، آنچنان که ایران در پرونده هستهای خود نیز اجازه داد تا بازرسیها انجام شود تا نشان دهد ایران بر اساس روابط بینالملل و قوانین و رویههایی که در جهان وجود دارد، عمل میکند؛ بنابراین همه مردم از جمله رییس جمهور، مسئولان وزارت امور خارجه و همه مسئولان جمهوری اسلامی با اصل بحث جبهه مقاومت مشکلی ندارند، کما اینکه نماز آیت الله خامنهای بر پیکر شهید هنیه بسیار قابل توجه برای رسانهها بود. آن نماز با کلمات فصیح و زیبایی که آیت الله خامنهای در نماز به کار بردند، بسیار تاثیرگذار بود و مورد توجه بسیاری از اندیشمندان قرار گرفت. همین که میلیونها انسان شیعی به استقبال پیکر یک رهبر سنی رفتند، نشان دهنده این است که ایران اهل تفرقه در بین مسلمانان نیست؛ بلکه به دنبال ایجاد وحدت بین مسلمین است؛ بنابراین بنده با تاخیر در پاسخ ایران موافق هستم و با حکیمانه عمل کردن، همدل هستم و باید این تاخیر وجود داشته باشد.
منطق مقاومت اسلامی مبتنی بر معنویتگرایی و احدی الحسنیین است
در این هماندیشی، همچنین حجتالاسلام سید سجاد ایزدهی، رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز با طرح این پرسش که مقوله مقاومت در حوزه فلسطین با شهادت «اسماعیل هنیه» چه آیندهای را میتواند رقم بزند؟ اظهار کرد: در توضیح این پرسش میگویم که خداوند بر اساس آیات الهی که برای بشر نازل کرده است، اختیار آینده هر جامعه را بر عهده خودشان نهاده و این تلاشها و فعالیتهای هر جامعهای است که میتواند آیندهاش را رقم بزند؛ چنانکه خداوند در آیه ۱۱ سوره «رعد» میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ» (خدا حال قومی را تغییر نمیدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند و چون خدا برای قومی آسیبی بخواهد، هیچ برگشتی برای آن نیست و غیر از او حمایتگری برای آنان نخواهد بود)؛ این آیه گواه بر این مطلب است که سرنوشت جوامع به واسطه اراده و فعالیت خودشان رقم میخورد، در حالی که خداوند میتوانست اراده کند و بر اساس اراده او، سرنوشت جوامع تغییر یابد.
وی گفت: بعد از اینکه رژیم صهیونیستی سرزمین مردم فلسطین را غصب کرد، ساکنان فلسطین بر اساس منطق بدیهی بشر، از خود دفاع کردند و نسبت به سرنوشتشان واکنش داشتند؛ اما نکته آن است که قبل از انقلاب اسلامی، سنخ مقاومت مردم فلسطین، مقاومتی مبتنی بر دو عنصر بود؛ یعنی یا ناسیونالیسم عربی بود یا مبتنی بر مارکسیسم یا همان جبهه چپ، چراکه رژیم اسراییل و غربیها و البته غربگراها، طبیعتاً در جناح لیبرالیسم هستند و در نقطه مقابل نیز مارکسیسم قرار دارد؛ اگر کسی مثل «یاسر عرفات» یا سازمان آزادیبخش فلسطین میآید و مبارزه میکند، منطق مبارزه آنها عربی و مارکسیستی است؛ چنانکه در لبنان نیز این فضا وجود دارد و مقاومت لبنان نیز از سنخ مقاومت ناسیونالیستی و مارکسیستی است. انقلاب اسلامی ایران آمد و منطق مقاومت را از منطق مارکسیستی در سطح جهان و منطق ناسیونالیست عربی تغییر داد و به منطق اسلامی مبدل کرد. اگر منطق مقاومت ناسیونالیسم عربی کارساز بود، حتماً تا قبل از انقلاب اتفاقی در فلسطین حاصل میشد و حتماً هجم و گستره رژیم صهیونیستی توسعه نمییافت؛ اما برعکس شد و از وقتی که اینان آمدند، همه چیز تغییر کرد.
حجت الاسلام ایزدهی با بیان اینکه منطق مبارزه و مقاومت امام خمینی (ره) همه چیز را تغییر داد؛ چون مبتنی بر آگاهیبخشی عمومی بود، تصریح کرد: این منطق مبتنی بر انسانهای آزاده و همافزایی میان آزادگان جهان است، سنخ مقاومت در مقابل سلطه است، ولو اینکه حتماً دارای سلاح هم هست؛ چون دشمن غدار هم سلاح دارد؛ اما بیش و پیش از آن، چیزی که اهمیت داشته و بر آن مبتنی است آگاهیبخشی مردم نسبت به حق خودشان است. از سوی دیگر اگر در زمان گذشته فقط افراد خاصی به عنوان مبارز مطرح بودند؛ اما امروزه مبارزه تابع همه مردم شده است. اگر در گذشته، منطق عربیت حاکم بود، امروزه منطق اسلام حاکم است، منطق اسلام تابع «اِحدی الحُسنیین» است؛ بنابراین میتوان گفت منطق معنویتگرایی در مقابل منطق مادیگرایی ناسیونالیسم عربی و مارکسیسم تغییر به منطق معنویت یافت و امروز شاهد هستیم که در لبنان و مبارزه نیروهای لبنان و فلسطین، یک باور و ایمان در جریان بوده و شهادت برایشان کرامت است.
رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه گفت: شهید اسماعیل هنیه و سایر رهبران مقاومت و رهبر امروز حماس؛ یعنی یحیی سنوار، بارها اعلام کردند که از مرگ باکی ندارند و مرگ را راهی برای رسیدن به خدا میدانند، بر این اساس منطق مقاومت شکستناپذیر است؛ اگر منطق مقاومت انسانی، معنوی و اخلاقی و جهانی باشد، و همچنین منطق مبتنی بر ظلمستیزی باشد، به نتیجه میرسد، نَه اینکه آرمان مقیدی تحت عنوان ناسیونالیسم عربی باشد که اگر بود، سران عرب کجا هستند، آن هم در حالی که این اتفاقات جلو چشمشان در حال رخ دادن است؟
وی ادامه داد: اگر قرار باشد با رژیمی سر و کار داشته باشیم که خود را مقید به هیچ سیستمی نداند، تنها راه مقاومت آن است که به گونهای با آن مواجه شویم که انجام عملیاتهای تروریستی را به ضرر خودش بداند به گونهای که این عملیات برایش هزینه داشته باشد و اگر یک کار انجام دهد، برایش دهها مصیبت را به همراه داشته باشد. واقعیت آن است که ما در مقابل یک دیوانه بینالمللی هستیم، شخصی به نام نتانیاهو که ۴۷ درصد مردمش اعلام میکنند که با تجاوز به اسرای فلسطینی موافقاند؛ بنابراین مواجهه با اینچنین رژیمی باید به گونهای باشد که بازدارندگی متناسب در حملات و کارهای بعدی را بتواند تضمین کند.
بنابراین، چاره کار در حوزه قدرت بازدارندگی متناسب با قدرت است و اساساً تاریخ نشان داد که آینده از آن کسانی است که در مقابل قدرت، قدرت و در قبال منطق، از منطق استفاده میکنند؛ اگر قرار باشد آینده جبهه مقاومت را ترسیم و خطکشی را ترسیم کنیم، امتداد آن مقاومت میشود. تا قبل از انقلاب اسلامی جریان مقاومت توفیق نداشت و از انقلاب اسلامی به این سو رویکرد به سمت جلو داشته است.