علیرضا کرمی
«...أَلا بِذِكْرِاللَّه تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (سوره رعد ۲۸) آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد!
۱. از ظاهر الفاظ آیه انحصار فهمیده میشود؛ چون متعلق فعل یعنی «بذکرالله» بر خود فعل یعنی «تطمئن» مقدم شده، در نتیجه آیه چنین معنا میشود: فقط و فقط با یاد خدا دلها آرامش و اطمینان مییابد و هیچچیز و هیچکس غیر از خدا نمیتواند به انسان آرامش بدهد.
۲. «باء» در «بذکرالله»، باء سببیت است؛ یعنی یاد خداوند و آرامش، علت و معلول یکدیگرند و اگر یاد خدا در زندگی باشد، آرامش و اطمینان هم میآید، هرچند کوهی از مشکلات وجود داشته باشد و اگر یاد خدا در زندگی نباشد، هیچ تکیهگاهی وجود ندارد؛ پس سبب و علت آرامش فقط یاد خداست.
۳. همچنین قلوب جمع است و مدخول «ال» قرار گرفته و میفهماند که همه دلها فقط با یاد خدا اطمینان و آرامش مییابد و حتی یک دل هم نیست که چیز دیگری بتواند به او اطمینان و آرامش بدهد.
۴. ذکر دو گونه است: " ذکر قلبی" و"ذکر زبانی" و منظور در آیه فوق از ذکر خدا که مایه آرامش دلها است تنها ذکر زبانی نیست، اگر چه ذکر زبانی یکی از مصادیق روشن یاد خداست؛ بلکه منظور آن است که با تمام قلب، متوجه او و عظمتش و حاضر و ناظر بودنش گردد و این توجه مبدأ، حرکت و فعالیت در وجود او به سوی جهاد و تلاش و نیکیها گردد و میان او و گناه، سد مستحکمی ایجاد کند.
۵. کسی که از یاد خدا غافل است، آرامش ندارد و زندگی بدون آرامش، زندگی نکبت باری است.
همچنان که در سوره «طه آیه ۱۲۴» میفرماید: «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى؛ کسی که از یاد من رویگردان شود، زندگی سخت و تنگی خواهد داشت و در قیامت او را نابینا محشور میکنیم»
۶. در حدیثی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرمایند:
«الذکر ذکران: ذکرالله عزوجل عندالمصیبة و افضل من ذلک ذکرالله عند ما حرم الله علیک فیکون حاجزا؛ ذکر دو گونه است: یاد خدا کردن به هنگام مصیبت (و شکیبایی و استقامت ورزیدن) و از آن برتر آن است که خدا را در برابر محرمات یاد کند و میان او و حرام، سدی ایجاد نماید.»