اینکه ما راجع به مسائل خارجی و استکبار و... تکرار میکنیم در حرفهای عمومی، در حرفهای خصوصی، این بهخاطر این است. نه اینکه ما با ارتباط با فلان کشور - حالا کشور اروپایی، کشور آسیایی، آفریقایی - مخالفیم، نه! آنهایی که با بنده کار کردند میدانند. بنده هیچ مخالفت که ندارم؛ بلکه از اول مشوّق اینجور ارتباطات بودم، الان هم هستم. الان هم مسئولین دولتی را دائماً تشویق میکنم به افزایش ارتباطات. منتها ارتباطات با چه کسی؟ ارتباط با چه کسی؟ آن کسی که میخواهیم با او ارتباط بگیریم چه انگیزهای دارد؟ ما در مقابل انگیزهی او چه توانی داریم، اینها باید محاسبه بشود، بدون محاسبه که نمیشود. حرف این است، اقتصاد مقاومتی در واقع این است. بحث مقابلهی با استکبار در ماهیّت و هویّت خودش غیر از اقتصاد مقاومتی، در بخش اقتصاد حالا، هیچی دیگر نیست. استقلال فرهنگی هم که من همیشه سالها روی آن تکیه کردم هم جزو همین چیزهاست. اما حالا بحث اقتصاد است. این سالها مسئلهی اقتصاد برای ما مسئلهی اول است. این بحث استکبارستیزی و دعوای با کسانی که در خلاف این جهت حرکت میکنند، نهیب زدن به آمریکا و دیگران، این درواقع آن روی سکهی اقتصاد مقاومتی است. بخواهید شما اقتصاد مقاومتی تحقق پیدا کند، بدون این نمیشود، بدون این نمیشود. طرف، ابزارهای قدرتش زیاد است، تواناییهای زیادی دارد، به هیچ وجه ما دشمن را دستکم نمیگیریم و میدانیم دشمن که هست و چه هست و چقدر توانایی دارد؛ اما از توانایی خودمان هم نمیتوانیم غفلت کنیم، ما هم تواناییهای زیادی داریم.
(گزیدهای از بیانات در دیدار عیدانه جمعی از مسئولان کشور)