اکبر مظفری
- سلام بفرمایید.
- حاج آقا! کمیل که بود که امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) دعای کمیل را به او یاد دادند؟
- «کمیل بن زیاد بن نهیک نخعی» از قبیله نخع یمن بود. او هجده سال از عمر خود را در دوران رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) زندگی کرد و از تابعین آن حضرت به شمار میرفت. کمیل در زمان عثمان از کوفه به شام تبعید شد و جزو نخستین کسانی بود که پیشنهاد خلع عثمان و خلافت امیرالمومنین علی (علیه السلام) را مطرح کرد. او در دوران حکومت امیرالمومنین علی (علیه السلام) در جنگهای آن حضرت شرکت نمود و مدتی نیز فرماندار منطقه هیت شد و عاقبت با شهادت از دنیا رفت.
- کمیل چه فضایلی داشت که امام به او دعای کمیل را آموختند؟
- کمیل را علمای بزرگ شیعه و سنی به دلیل قوت ایمان، قدرت روح، اندیشه پاک، خلوص نیت، اخلاق حمیده و اعمال شایسته ستایش کردهاند و بر عدالت، جلالت، عظمت و کرامت او گواهی دادهاند. او یکی از هشت عابد و زاهد معروف کوفه در زمان خود بود.
- کمیل از چه جایگاهی در پیشگاه امیرالمومنین علی (علیه السلام) برخوردار بود؟
- کمیل در ردیف خواص یاران امیرالمومنین حضرت علی و امام حسن (علیهما السلام) قرار داشت. او از بهترین یاران، شیعیان و عاشقان امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود و جزو اصحاب سِرّ آن حضرت به شمار میرفت و یکی از ده یار مورد اطمینان امام محسوب میشد. سفارشات و وصایایی که امام به کمیل داشت، از ایمان عظیم و معرفت فوقالعاده او حکایت میکند. امام از چگونگی شهادت کمیل به او خبر داده بودند.
- چرا امام، دعای کمیل را به کمیل آموختند؟
- مصاحبت و خدمت طولانی کمیل به امام، همراه با روح مواج و معنوی او، کمیل را شایسته آموختن دعای کمیل کرد.
- چگونه شد که امام، دعای کمیل را به کمیل آموخت؟
- کمیل روزی در شهر بصره خدمت امام نشسته بود که سخن از شب پانزدهم شعبان به میان آمد. حضرت فرمودند: هر که آن شب را به عبادت اِحیا بدارد و دعای حضرت خضر را بخواند، یقیناً دعایش مستجاب میشود. وقتی امام به منزل بازگشتند، کمیل خدمتشان مشرف شد. امام فرمودند: برای چه کاری آمدهای؟ کمیل گفت: به طلب دعای خضر. امام فرمودند: بنشین. ای کمیل! هنگامی که این دعا را حفظ کنی، در هر شب جمعه یا ماهی یک بار یا سالی یک بار یا در طول عمر یک بار بخوان، و سپس دعای شریف کمیل را به او انشاء کردند.
- کمیل چگونه به شهادت رسید؟
- حجاج بن یوسف وقتی والی عراق شد، به جستجوی کمیل پرداخت تا او را به جرم شیعه و دوستدار امیرالمومنین علی (علیه السلام) بودن از میان بردارد. کمیل خود را پنهان کرد و حجاج حقوق منسوبان و اقوام او را از بیتالمال قطع نمود. وقتی کمیل از موضوع آگاه شد، با خود گفت: از عمر من چیزی نمانده است، شایسته نیست وجود من سبب قطع رزق و روزی گروهی شود. سپس به نزد حجاج رفته و خود را تسلیم کرد. حجاج گفت: برای کیفر دادنت در جستجوی تو بودم. کمیل گفت: آنچه از دستت برآید انجام بده، از عمر من جز زمانی اندک نمانده، بازگشت من و تو به زودی به سوی خداست، مولای من به من خبر داده که قاتل من تویی. آنگاه حجاج فرمان داد تا سر مقدس آن مرد الهی را در حالی که در سن نود سالگی قرار داشت، از بدن جدا کنند. مرقد مطهر کمیل در منطقه ثویّه بین نجف و کوفه، زیارتگاه اهل دل است. - ممنون حاج آقا
منبع: برداشتی از کتاب: شرحی بر دعای کمیل، (کمیل بن زیاد نخعی)، تالیف: استاد حسین انصاریان