امام زمان (عج) فرمودند:   ما بر تمامی احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم و چیزی از شما نزد ما پنهان نیست. بحارالانوار: ج 53، ص 175. 

کرامتی از حضرت معصومه (س)

آیه الله العظمی مکارم شیرازی نقل می‌کنند که:
بعد از فروپاشی شوروی سابق و آزاد شدن جمهوری‌های مسلمان‌نشین (و از آن جمله جمهوری نخجوان) مردم شیعه نخجوان تقاضا کردند که عده‌ای از جوانان خود را به حوزه علمیه قم بفرستند تا برای تبلیغ در آن منطقه تربیت شوند.
مقدّمات کار فراهم شد و استقبال عجیبی از این امر به عمل آمد. از بین سیصد نفر داوطلب، پنجاه نفری که معدّل بالایی داشتند و جامع‌ترین آن‌ها بودند، برای اعزام به حوزه علمیه قم انتخاب شدند. در این میان جوانی بود با معدّل بالا که به سبب اشکال در یکی از چشمانش انتخاب نشده بود. با اصرار فراوان پدر ایشان، مسئول مربوطه، ناچار از قبول ایشان شد؛ ولی هنگام فیلمبرداری از مراسم بدرقه این کاروان علمی، مسئول فیلمبرداری، دوربین را روی چشم معیوب این جوان متمرکز کرده، تصویر برجسته‌ای از آن را به نمایش گذاشت. جوان با دیدن این منظره، بسیار ناراحت و دل‌شکسته می‌شود. وقتی کاروان به قم رسید و در مدرسه مربوطه ساکن شدند، این جوان به حرم مشرّف شده، با اخلاص تمام متوسل به حضرت می‌شود و در همان حال خوابش می‌برد. در خواب، عوالمی را مشاهده می‌کند و بعد از بیداری می‌بیند چشمش سالم و بی‌عیب است.
او بعد از شفا یافتن به مدرسه بر می‌گردد، دوستان او با مشاهده این کرامت و امر معجزه‌آسا، دسته جمعی به حرم حضرت معصومه (علیهاالسلام) مشرّف شده، ساعت‌ها مشغول دعا و توسل می‌شوند.
وقتی این خبر به نخجوان می‌رسد، آن‌ها مصرّانه خواهان این می‌شوند که این جوان بعد از شفا یافتن و سلامتی چشمش به آنجا برگردد تا باعث بیداری و هدایت دیگران و استحکام عقیده مسلمین گردد.