کاشیکاری معرق در دوره سلجوقی که متعلق به قرن چهارم هجری است، بیشتر خود را نمایان کرد. این هنر ادامه داشت تا اینکه در قرن هشتم پیشرفت زیادی در این زمینه شد و هنرمندان آثار زیبا و ظریفی را آفریدند. قرن نهم و دهم نیز از دورانی بودند که هنر کاشیکاری به صورت شرقی گسترش یافت و شهرهای یزد و اصفهان، سمرقند و هرات به عنوان شهرهای مهم هنر معرقکاری معروف شدند. البته اردبیل نیز به عنوان مرکز اصلی هنر کاشیکاری معرق نام گرفت که مسجد شیخ صفی و مسجد کبود تبریز از بازماندههای این هنر است.
با گذشت زمان، شهر اصفهان به عنوان پایتخت ایران در نظر گرفته شد که هنر کاشیکاری به این شهر انتقال پیدا کرد و میدان امام از آثار به جا مانده از هنر کاشیکاری معرق است. در کاشیکاری معرق، قطعههای کوچک از کاشی در کنار یکدیگر طرحی به هم پیوسته را ایجاد میکند و در نهایت این تکههای برش خورده از رنگهای متنوع، طرحی خارقالعاده در ابعاد بزرگ را ایجاد میکنند که در روی دیوار قابل نصب هستند. طرح و نقش کار شده بر روی نما از طرحهای اسلیمی هستند؛ مانند طرح گل و بوته که هر کدام جلوهای خاص دارند.
از ویژگیهای معرق میتوان چنین بیان کرد که قابل نصب بر روی سطوح غیرمسطح است و اگر روزی نیاز به ترمیم گنبد یا گلدسته وجود داشته باشد، به کاشیهای سالم باقی مانده آسیب وارد نمیشود.