امام باقر علیه السلام فرمودند:  به خدا سوگند که او (مهدی (علیه السلام)) مضطر (حقیقی) است که در کتاب خدا آمده می فرماید: «اَمَّن یجیب المضطر اذ ادعاه و یکشف السؤ...» بحارالانوار، ج ٥٢، ص ٣٤١ 

چرخه‌ی معیوب؛ از انتخاب ناآگاهانه تا حکمرانی ناکارآمد

پروین صادقی‌منش

 

در روزهایی که صدای اعتراض صنفی از گلوهای بازنشستگان و معلمان بلند است، مجلس شورای اسلامی در تقابل با دولت بر سر یارانه‌ها ایستاده، و بازار خودرو و کالاهای اساسی همچنان در آشفتگی به سر می‌برد، یک بیماری مزمن در ساختار حکمرانی ایران خود را عیان‌تر از همیشه نشان می‌دهد: ناتوانی در اجرای برنامه‌ها و پیشبرد اهداف ملی.

این وضعیت که در دولت‌های مختلف با شدت و ضعف تکرار شده، صرفاً نتیجه‌ی تصمیمات لحظه‌ای یا ضعف یک وزارتخانه خاص نیست؛ ریشه‌ای عمیق‌تر دارد؛ ریشه‌ای که در اعتماد عمومی، درک مسئولیت اجتماعی، و کیفیت انتخاب‌های سیاسی نهفته است.
چه بسا، چرخه‌ی معیوب از همان لحظه‌ی انتخاب آغاز می‌شود؛ جایی که بخشی از مردم، نه بر پایه شناخت دقیق از برنامه‌ها و سابقه‌ی افراد؛ بلکه با تکیه بر وعده‌های کوتاه‌مدت و هیجانی تصمیم می‌گیرند. خروجی چنین روندی، دولتی است که در عمل، توان مواجهه با واقعیت‌های سخت اقتصاد و جامعه را ندارد.
نتیجه این ضعف، شکافی میان مردم و حاکمیت ایجاد می‌کند. وقتی مطالبات اصلی جامعه - مانند معیشت، عدالت، و ثبات اقتصادی - پاسخ نمی‌گیرد، صدای اعتراضی شکل می‌گیرد که به جای تعامل سازنده، معمولاً در قالب جدال سیاسی بازتاب می‌یابد. مجلس به عنوان صدای مردم وارد میدان می‌شود؛ اما این درگیری‌ها نیز اغلب به جای حل مسئله، خود بخشی از آن می‌شود.
هشدارهای شنیده نشده!
اینکه امروز شاهد تداوم چالش‌های اقتصادی و اجتماعی هستیم، در حالی است که رهبر انقلاب سال‌هاست با صراحت بر لزوم اصلاح ساختارهای اقتصادی، تحقق عدالت، پرهیز از نگاه شعاری، و اجرای واقعی اقتصاد مقاومتی تذکر داده‌اند.
با این وجود، بخش قابل‌توجهی از مسئولان در دولت‌های مختلف، این هشدارها را یا به سطح شعار تقلیل داده‌اند یا در عمل نادیده گرفته‌اند. نتیجه، چیزی جز استمرار وابستگی، رکود تولید، و فاصله گرفتن از الگوی حکمرانی کارآمد نبوده است.
اگر این تذکرات راهبردی، نه در سطح بیان؛ بلکه در عمل جدی گرفته می‌شدند، امروز بسیاری از بحران‌ها - از ناتوانی در کنترل تورم گرفته تا بی‌اعتمادی اجتماعی - رنگ دیگری داشت.
پایان سخن: تا زمانی که بلوغ سیاسی در انتخاب‌ها و تعهد اجرایی در مسئولان شکل نگیرد، هیچ برنامه‌ای از این چرخه معیوب رهایی نخواهد یافت. زمان آن رسیده که به جای تکرار شعارها، هشدارهایی را که سال‌هاست بر زمین مانده، به اقدام و اصلاح واقعی تبدیل کنیم.