جامعه را تکتک افراد آن میسازند؛ بنابراین برای داشتن جامعهای سالم، باید سلامت همه مردم را در نظر داشت. حتی با ارائه بهترین خدمات به بیماران مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی، نمیتوان از وضعیت سلامت جامعه مطمئن بود. آنچه سلامت عمومی بر آن تأکید دارد، توجه به مردم، پیش از بروز بیماری است. سلامت عمومی، رویکردی کنشگرا دارد، نه واکنشگرا.
اهمیت این موضوع با در نظر داشتن افزایش متوسط طول عمر و افزایش بروز بیماریهای مزمن بهتر مشخص میشود. در حالی که تا صد سال قبل، نگرانی اصلی، وقوع بیماریهای عفونی و حاد بود، اکنون مردم با شرایط سلامتی مواجه هستند که باقی عمرشان آنها را همراهی میکند و اگر درست مدیریت شود، ممکن است کیفیت زندگی آنها را متأثر نکند.
موضوع دیگر، اثرگذاری افراد بر سلامت کل جامعه است. موضوعی که با شیوع کروناویروس اهمیت آن روشنتر شد. در اپیدمی بیماریهای عفونی، هر فرد میتواند ادامهدهنده یا قطعکننده زنجیره انتقال بیماری باشد. در این مواقع، سطح دانش و فرهنگ، وضعیت مالی و محیط زندگی فرد علاوه بر اینکه سلامت خود او و احتمال ابتلا و بهبودش را تعیین میکند، بر سلامت اطرافیان او و حتی کل جامعه اثر میگذارد.
یکی دیگر از چندین دلیل برای پرداختن به سلامت عمومی و سلامت جمعیت، هزینههای سلامت است. نظام سلامت، یکی از پرهزینهترین اجزای اداره هر کشور است؛ بنابراین کشورها، کاهش هزینههای سلامت ضمن حفظ کیفیت مراقبتها را در اهداف خود دارند. «پیشگیری، بهتر از درمان» است و یکی از دلایل آن، هزینه کمتر اقدامات پیشگیرانه نسبت به مداخلات درمانی است.