ابتدای سالهای ۴۰۰ تا ۴۵۰ هجری که بشر به هنر کاشیکاری دست یافته بود، از رنگهای آرامبخش آبی فیروزهای و لاجوردی در کاشی بهره میبرد که جزو رنگهایی بودند که زیبایی و منحصربهفرد بودن یک سبک هنری را به رخ میکشید. در زمان هخامنشیان نیز از این هنر به عنوان نمایش کاخها و بنای تخت جمشید استفاده میکردند. به دلیل اینکه بیشتر آثار باقی مانده از کاشیکاری ایرانی به زمان بعد از ورود اسلام مربوط است.
زمان دقیق شروع هنر کاشیکاری اسلامی در دست نیست؛ ولی شواهد و آثار بر جا مانده، حاکی از آن است که معماران و هنرمندان در زمینه کاشیکاری در زمان شروع دوره اسلامی در ایران با این هنر آشنایی داشتند و در واقع کاشی به عنوان یکی از اصول مهم هنری در دوران مذهبی و غیرمذهبی به شمار میرفت. در دوره اسلامی بسیاری از مدارس و مساجد مذهبی از جمله مدرسه غیاثیه خرگرد مربوط به دوره تیموریان و در شهر خواف و همچنین مسجد گوهرشاد با هنر کاشی کاری و به دست هنرمندان آن دوره، نمایی متفاوت به خود گرفت.
در قرن هشتم تا نهم هجری، کاشی که به عنوان عضو کوچک رنگی در نمای آجری بناها به کار میرفت، با تزئین چغازنبیل در شوش خوزستان شروع شد و از این هنر به عنوان یکی از معروفترین هنرها در ایران و همچنین در خاورمیانه یاد میشود. این سبک ادامه داشت تا اینکه در قرن دهم و یازدهم از کاشیهای رنگی در ساختمانهای غرب اسلام، ترکیه، نمونههای جذابی از این هنر به شهود دیده میشود.
در زمان صفویه و پیگیری بسیار زیاد شاه عباس برای ساخت ابنیههای مذهبی، سبب شد تا هنرمندان کاشی هفت رنگ را تولید کنند. هنر کاشی هفت رنگ در مسجد جامع و در گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان به چشم میخورد. توسعه بیش از پیش کاشیکاری طوری شد که تزئین امامزادگان نیز در دستور کار قرار گرفت. با ظهور کاشی کاری اسلامی در کنار طرح گل و برگ و به کار بردن خطوط ایرانی اصیل مانند خط ثلث، شکوه و عظمت این هنر بیشتر نمایان شد.