رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم):  هر کس برادر دینی خود را خالصانه دیدار کند، خدای متعال به او می‌فرماید: تو مهمان و زائر منی، پذیرایی از تو بر عهده من است و من به خاطر اینکه برادر دینی‌ات را دوست می‌داری، بهشت را بر تو واجب ساختم.  (وسائل الشیعه، ج 10، ص 457)

هنر مسلمانان

معصومه عطایی
 
 بررسی هنر مسلمانان و بالندگی آن در سرزمین‌های مختلف ـ از قرن هفتم میلادی ـ سرنوشت سیاسی و فرهنگی بسیاری از ملت‌های جهان را دگرگون کرد. تأثیر جهان‌بینی و تعالیم متعالی اسلام، همچون بینش توحیدی و وحدت نوع بشر، میزان و عدالت در هستی، تقدّس علم و قلم و... بر روی هنر مسلمانان به خوبی پیداست، دین و هنر از آبشخور واحدی سیراب می‌شدند، چرا که هر دو پاسخ به نیازهای متعالی انسان هستند. در بررسی هنر مسلمانان سه مقوله، مورد نظر قرار می‌گیرد:1ـ تأثیر اسلام در هنر مسلمانان 2ـ رشته‌های مختلف هنری در میان مسلمانان 3ـ نحوه پراکندگی هنر در سرزمین‌های اسلامی 
پس از بررسی سه موضوع فوق، مشخص خواهد شد که آیا هنر مسلمانان، هنر اسلامی است و یا اینکه هنر قومی و منطقه‌ای مسلمانان است؟ و یا تلفیقی از هر دو؟ موضوع نخست، خود به سه زیر مجموعه می‌پردازد: 
1ـ جهان‌بینی توحید: وحدانیت خالق و یکتائی و بی‌همتایی او 2ـ عدالت و هماهنگی و توازن در هستی 
اهمیت آگاهی، علم، حکمت، دانش و قلم... از سوی دیگر با بررسی و دقت در هنر اسلامی، چند اصل را می‌توان از آن انتزاع کرد: 1ـ اشکال و تصاویر کروی در معماری و نقش و ابزار 2ـ پرهیز از محاکات یا تقلید از طبیعت به‌عنوان مخلوق خداوند 3ـ هماهنگی اشکال و تصاویر کـروی با علم نجوم و کروی بودن فضا و زمین از نظر علمی 4ـ رنگ‌های فیروزه‌ای، آبی و سبز در هنر اسلامی
مقایسه و تأمل در اصول اسلام و اصول هنر اسلامی، نشان دهنده ارتباط تنگاتنگی در میان آنهاست: 1ـ تأثیر بینش توحیدی را در معماری اسلامی می‌توان در شکل گنبد جستجو کرد. شکل گنبد، نمادی از مجموعه‌ای است که در اوج خود به وحدت و یگانگی می‌رسد و می‌توان از آن به «وحدت در کثرت» تعبیر کرد. 
2ـ تقدس قلم و علم در اسلام، مسلمانان را به‌سوی تحقیق و تفکر علمی هدایت کرد. چنانکه علم نجوم در سده نخستین اسلام در میان مسلمانان بیش از دیگر ملل متمدّن پیشرفت نمود، آنها به کروی بودن زمین و فضا، زودتر از ملت‌های دیگر پی بردند. این علم در هنر نیز تأثیر گذاشت که تقریباً در تمام رشته‌های هنری، اثـری از این آموزه را می‌توان یافت: در معماری، بناهای گنبدی شکل و مدور بجای بناهای مثلثی و زاویه‌دار در هنر مستظرفه، ظرف‌های کروی و نقوش گرد و زنجیره‌ای متصل به هم، در تسلیمات، شمشیرهای قوس‌دار و سپرهای گرد در مقابل شمشیرها و سپرهای مستطیلی مسیحیان در آلات موسیقی، تارو سه‌تار کروی و دایره زنگدار با زنگ‌های کروی، در سماع صوفیه چرخ زدن و گردش مدور سر و گردن و حرکات دایره‌ای و بدون زاویه... 3ـ در رنگ‌ها نیز رنگ آبی و فیروزه‌ای شاید در توجّه به آسمان و بخصوص در نیایش‌ها به‌عنوان نمادی از غیب، مورد استفاده قرار گرفته باشند.