میگوید: خداوند مولا و سرپرست مؤمنان است؛ اما کافران مولایی ندارند؛ «ذلک بان الله مولی الذین امنوا و ان الکافرین لا مولی لهم»
مولی به معنی ولیّ و سرپرست و یار و یاور است و به این ترتیب خداوند ولایت و سرپرستی و یاری مومنان را بر عهده گرفته؛ اما کافران را از زیر چتر ولایت خود خارج ساخته است. روشن است کسانی که تحت ولایت ذات پاک او باشند هم در مشکلات یاری میشوند؛ اما آنها که از زیر این پوشش خارج هستند، اعمالشان حبط و نابود و عاقبت کارشان هلاکت است.
در اینجا سؤالی پیش میآید که در آیه مورد بحث خداوند فقط به عنوان مولا ولی مؤمنان ذکر شده، در حالی که در بعضی دیگر از آیات قرآن مانند آیه 30 سوره یونس حتی مولای کافران معرفی شده است: وَ رُدُّوا إِلَى اَللّهِ مَوْلاهُمُ اَلْحَقِّ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ . "آنها به سوی خداوند مولای حقیقی خود بازمیگردند، و بتهایی را که به دروغ شریک خدا میپنداشتند، گم و نابود میشود."
پاسخ این سؤال با توجه به یک نکته روشن میشود و آن اینکه ولایت عامه خداوند که همان مسئله خالقیت و تدبیر او است، همگان را فرا میگیرد؛ ولی ولایت خاصه و عنایت مخصوص او که توأم با انواع حمایتها است، تنها شامل حال مؤمنان است.
بعضی گفتهاند این آیه امیدبخشترین آیات قرآن است "ارجی آیة فی القرآن" چرا که همه مؤمنان را اعم از عالم و جاهل، زاهد و راغب، کوچک و بزرگ، زن و مرد، و پیر و جوان، تحت حمایت و عنایت خاص پروردگار معرفی میکند، حتی مؤمنان گنهکار را استثنا نمیکند؛ او در حوادث سخت و مصائب جانکاه نمونههای حمایت خویش را نشان میدهد که هر کس در طول عمر خود این معنی را احساس کرده است و در تواریخ نیز شواهد فراوان دارد.
در حدیثی آمده است که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بعد از یکی از غزوات، زیر درختی تنها نشسته بودند، مشرکی با شمشیر برهنه به طور غافلگیرانه به حضرت حمله کرد و گفت: من یخلصک منی؛ الان چه کسی میتواند تو را از چنگال من نجات دهد؟! پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: "اللّه" و در این هنگام پای مشرک لغزید و بر زمین خورد، و شمشیر از دستش فرو افتاد، پیامبر شمشیر را برداشتند و فرمودند: الان تو بگو چه کسی تو را از دست من رهایی میبخشد؟! در جواب عرض کرد: لا احد!؛ "هیچ کس"! و سپس ایمان آورد. آری مولای همه مؤمنان، او است و کافران، مولا و پناهگاهی ندارند. منبع: تفسیر نمونه