امام حسین علیه‌السلام:  اگر دنیا و مظاهر آن زیبا و دوست داشتنی به نظر می‌آید، پس خانه آخرت و بهشت خداوند خیلی بالاتر و زیباتر از آن است. (کشف الغمه، ج. ۲، ص. ۲۸) 

مطالب صفحه فرهنگی و اجتماعی 1213

تیترهای سیاه و زهرآگین!

 سپهر خلجی

لطفاً خوب به تیترهای زیر که فقط در یک هفته اخیر تولید شده، توجه کنید:
- صدای آمریکا: شروع سن اعتیاد در ایران به ۹ سال رسیده است.
- بی‌بی‌سی: وضعیت امروز زابل نسبت به ۵۰ سال قبل بهتر نشده که بدتر شده.
- رادیو فردا: جامعه (ایران) دچار اغتشاش ذهنی و معرفتی است.
- من و تو: بخشی از ارزهایی که برای واردات دارو و یارانه می‌دهیم، گم می‌شود.
- اینترنشنال: ۲۱ درصد سقط جنین در ایران به دلیل مشکلات معیشتی است.
- صدای آمریکا: در روزهای آینده احتمال قطع کامل برق صنایع وجود دارد.
- دویچه وله: اعتماد مردم به حاکمیت کاهش پیدا کرده است.
- اینترنشنال: زندگی را از جامعه گرفته‌ایم.
- بی بی سی: فهرست سیاه هنرمندان وجود دارد.
- اینترنشنال: از هر راهی برای حل مشکل انرژی رفتیم به یک مشکل دیگر برخوردیم.
گذشته از اینکه برخی از این ادعاها محل بحث و صحت‌سنجی است؛ اما شما فکر می‌کنید این تیترهای سیاه و هولناک که کارآمدی جمهوری اسلامی را هدف گرفته و این‌گونه مورد استقبال رسانه‌های معاند می‌باشد و بر پیشانی رسانه‌های عنود نشسته، در کجا و در کدام اتاق فکر عملیات روانی علیه کشور تولید شده؟
سوگمندانه باید گفت که این موارد صرفاً بخشی از اظهارات مسئولان ارشد اجرایی کشور در یک هفته اخیر است که به جای طرح در جلسات متعدد دولت و قوا و یا کمیسیون‌های تخصصی با نگاه حل مسئله، در تریبون‌های رسمی بیان شده است!
حالا فکر می‌کنید که مسئول و متولی حل این مشکلات و نارسایی‌ها چه کسانی هستند؟ آیا مردم باید این مشکلات را حل کنند؟  باز هم درست حدس زدید، همه این مشکلات باید توسط گویندگان همین مطالب و مدیران تصمیم‌گیر و قوای کشور اصلاح و حل شود.
حالا فکر می‌کنید چرا مشکلی که باید توسط مدیران چاره‌اندیشی شود، در فضای ذهنی مردم پرتاب می‌شود؟ آیا مسئولان به عوارض و عاقبت رویه‌ای که در پیش گرفته‌اند ناآگاهند؟ شاید الان نتوانیم در مورد نیت مسئولان در اتخاذ این رویه قضاوتی داشته باشیم؛ اما استقبال دشمنان از سیاه‌نمایی و بن‌بست‌نمایی از مسائل کشور، نشان می‌دهد که این رویه محل اشکال است.
خدا درجات شهید رییسی عزیز را متعالی فرماید. او به عنوان مسئول ارشد اجرایی کشور با اینکه بیش از همه به مسائل و مشکلات کشور آگاه بود؛ اما هرگز دل ملت را خالی نمی‌کرد. این رویه دقیقاً مشی رهبر حکیم انقلاب است که یکپارچه امید و توکل‌اند، حتی در سخت‌ترین شرایط. شهید رییسی به عنوان شاگرد مکتب انقلاب، این روحیه را از رهبر و مقتدایش آموخته بود. او معتقد بود و بارها به همراهان خود تذکر می‌داد که جای طرح مشکلات در جلسات دولت است و آنکه باید مشکلات را حل کند ماییم، نه مردم. پیوسته تذکر می‌داد که اگر آگاهانه مردم را ناامید کنید، خیانت کرده‌اید و اگر ناآگاهانه این کار را بکنید، حتماً در حق انقلاب و امام و شهدا جفا کرده‌اید. بارها  گفت که مردم ما را انتخاب کردند به امید اینکه برای حل مشکلات چاره‌جویی کنیم؛ لذا نباید برای مردم بن‌بست‌نمایی کنیم و بارها از عمق وجود تکرار می‌کرد: در این کشور بن‌بست نداریم و همه مشکلات با عزم و اراده مسئولان، روحیه جهادی و پشتیبانی و حمایت مردم قابل حل است و البته درست می‌گفت.
با همین روحیه بود که در اوج گرفتاری‌های به جای مانده از دهه ۹۰، در مدت کوتاه مدیریتش، شیب تورم را نزولی کرد، نمودار بیکاری را کاهشی کرد، در تولید و صادرات نفت بن‌بست‌شکنی کرد، نقدینگی را مهار کرد، طرح‌های متعدد خدمات اجتماعی با نگاه حمایت از محرومان را در دستور کار قرار داد، شهر به شهر دوید و پروژه‌های بزرگ عمرانی را به ثمر نشاند و در عرض کمتر از سه سال الگویی ماندگار از توانستن، ایجاد امید و خدمت بی‌منت را پایه‌گذاری کرد و یادآور عظمت دوران امیرکبیر شد. رضوان و رحمت خدا بر او.
 
تعظیم شعائر دینی
احترام به شعائر دینی (حتی نمادهای فرهنگی)، مخصوص شریعت اسلام نبوده و پسندیده بودن این عمل، ریشه در فطرت انسان‌ها دارد. این نوع از اعمال، جزء آداب اجتماعی مورد پذیرش همه اقوام و ملل بوده، حتی مردم عصر جاهلیت نیز به شعائر ملی و آثار شرک‌آلود آیین خود - و حتی شعائر سایر ادیان - احترام می‌گذاشتند؛ به خصوص برای زیارت کعبه - که البته بتکده آنها بود - آیین و مناسکی داشتند از جمله همین صفا و مروه در بین مشرکان محترم بود و حفظ جان و مال زائر کعبه، جزء شعائر جاهلیت بود.
همه ادیان و مذاهب و فرق و ملل، نمادهای ویژه‌ای برای خود داشته و دارند که مورد احترام پیروان آن می‌باشد؛ مانند مراسم تعمید، عشاء ربانی، صلیب، سرودخوانی و نیایش دسته‌جمعی که نمونه‌هایی از شعائر مسیحیت است.
از نظر شریعت اسلام که دین خاتم است، شرایع ادیان گذشته منسوخ و باطل است و احترام به شعائر خاص آنها نیز لغو بوده و ثوابی ندارد، مگر آنکه از روی تقیه یا مصالح دیگری باشد.
البته باید دانست که در منطق قرآن، روح مشترک همه ادیان الهی «اسلام» است. مقصود از اسلام در برخی از تعابیر قرآنی، حقیقت و اسکلت دین است، نه همه آنچه که به عنوان شریعت به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل و در رفتار و گفتار او متجلی شد.
«ما کانَ إِبْراهِیمُ یهُودِیا وَ لا نَصْرانِیا وَ لکنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ؛
ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه حق‌گرایی فرمانبردار بود، و از مشرکان نبود».
«وَ وَصَّی بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یعْقُوبُ یا بَنِی إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی لَکمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»
و اگر از این زاویه به آیات و سیره انبیا در قرآن نگاه شود، توصیه‌های زیادی به تعظیم شعائرِ مشترک بین ادیان مشاهده می‌شود.
آیت الله جوادی آملی در این باره می‌گوید: «ما یک اسلام داریم که اول و آخرش یکی است إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ؛ دینِ الهی دو تا نیست. نمی‌شود گفت ادیان؛ چون بیش از یکی نیست. البته این مربوط به خطوط کلی اصول دین است و خطوط کلی فقه و خطوط کلی اخلاق و خطوط کلی حقوق و امثال ذلک است؛ یعنی در همه مِلل و نِحلی که انبیا آوردند [این خطوط کلی] یکی است. این بخش است که هر پیامبری نسبت به پیامبر دیگر تصدیق کرده و پذیرفته است؛ اما بخشی مربوط به شریعت و روش است که مثلاً فلان ملّت چند رکعت نماز بخوانند به کدام سَمت، چند روز روزه بگیرند و در کدام ماه، اینها طبق مصلحت‌های الهی در هر عصر و مصری فرق می‌کند؛ اینجاست که فرمود: لِکلٍّ جَعَلْنا مِنْکمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً. اصلِ این مسائل که خدای سبحان به زبان انبیا (علیهم‌السلام) بیان کرده، جزء شعائر الهی است. هر ملّتی باید شعائر خودشان را در آن عصر که مطابق با حجّت آن عصر است تعظیم کنند». 
در آیات قرآن کریم به تعظیم شعائر مشترک بین ادیان الهی توصیه شده است که به چند نمونه اشاره می‌شود:
احترام انبیای الهی
«آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکتِهِ وَ کتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَینَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَک رَبَّنا وَ إِلَیک الْمَصِیرُ؛
پیامبر [خدا] بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است ایمان آورده است، و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و کتاب‌ها و فرستادگانش ایمان آورده‌اند [و گفتند:] میان هیچ یک از فرستادگانش فرق نمی‌گذاریم و گفتند: شنیدیم و گردن نهادیم، پروردگارا، آمرزش تو را [خواستاریم] و فرجام به سوی تو است».
احترام معابد توحیدی
«وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یذْکرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کثِیراً وَ لَینْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ ینْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِی عَزِیزٌ؛
و اگر خدا بعضی از مردم را با بعض دیگر دفع نمی‌کرد، صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مساجدی که نام خدا در آنها بسیار برده می‌شود، سخت ویران می‌شد، و قطعاً خدا به کسی که [دین] او را یاری می‌کند، یاری می‌دهد، چرا که خدا سخت نیرومند شکست‌ناپذیر است».
احترام بیت‌ال
«سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِی بارَکنا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ؛
منزّه است آن [خدایی] که بنده‌اش را شبانگاهی از مسجدالحرام به سوی مسجد الاقصی - که پیرامون آن را برکت داده‌ایم - سیر داد، تا از نشانه‌های خود به او بنمایانیم که او همان شنوای بیناست».
بنابراین، قرآن نه تنها با تعظیم شعائر الهی سایر ادیان مخالفتی ندارد؛ بلکه احترام به آنها را برای همه مسلمانان لازم می‌داند؛ البته تعظیم آن دسته از شعائری که در اثر نسخ شریعت منسوخ یا تحریف گشته است، برای مسلمین واجب نیست؛ اما از توهین بدان‌ها نیز نهی شده است؛ چنان که اسلام فحش و ناسزا به خدایان و ات اقوام را نیز منع کرده است به ویژه اگر موجب عکس‌العمل آنها و ناسزاگویی به خدای متعال شود.
قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْمٍ کذلِک زَینَّا لِکلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ؛
و آنهایی را که جز خدا می‌خوانند دشنام مدهید که آنان از روی دشمنی [و] به نادانی، خدا را دشنام خواهند داد. این‌گونه برای هر امتی کردارشان را آراستیم. آنگاه بازگشت آنان به سوی پروردگارشان خواهد بود، و ایشان را از آنچه انجام می‌دادند آگاه خواهد ساخت».