ادامه میدان با رئیس پارلمان
هواپیمای ایران به خلبانی قالیباف در حالی در لبنان فرود آمد که هنوز آثار بمباران صهیونیستها در بیروت قابل مشاهده بود. بعد از سفر سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه کشورمان به لبنان و سوریه، اکنون محمدباقر قالیباف، رئیس دستگاه قانونگذاری ایران به کشورهای منطقه سفر کرده است. سفر قالیباف به لبنان از همان زمان ورود، توجهات بینالمللی را به خود جلب کرد.
در این روزها میان نیروهای حزبالله و اشغالگران صهیونیست تبادل آتش بهشدت وجود دارد. صهیونیستها در بمبارانهای وحشیانه خود هیچ حدی را رعایت نمیکنند. بهطوری که بیمارستان هلالاحمر ایران را مورد هدف قرار دادند. این در حالی است که نیروهای هلالاحمر در سطح بینالملل از نوعی مصونیت برخوردارند. حتی ارتش صدام که با سلاحهای کشتارجمعی و شیمیایی مردم ایران را هدف قرار میداد، در برابر نیروهای امدادی بینالمللی دستش بسته بود. از طرفی دیگر، صهیونیستها تهدید میکنند که بهزودی پاسخ موشکباران ایران در وعده صادق 2 را خواهند داد. قالیباف در چنین شرایطی با یک پرواز رسمی و مشخص به لبنان سفر کرد. چیزی که توجهات را در این سفر به خود جلب کرد، خلبانی این پرواز توسط شخص قالیباف بود. در زمان فرود هواپیمای رئیس مجلس در لبنان، دود حاصل از بمبارانهای صهیونیستها در ساختمانهای اطراف هنوز در آسمان بود.
خوب است این اقدام با رفتار رئیسجمهور آمریکا مقایسه شود. چند سال پیش ترامپ در شرایط صلح به منطقه سفر کرده بود. باوجود تمام تجهیزات و پشتیبانی پیشرفته هوایی آمریکا، مجبور شد بهطور نامشخص و با هواپیمای چراغ خاموش به منطقه سفر کند.
در این روزها رسانههای صهیونیستی چه به زبان عربی و چه به زبان فارسی، در حال تلاش برای ایجاد اختلاف درون جبهه مقاومت هستند. صهیونیستها این خط عملیات روانی را پیش گرفتهاند که ایران، حزبالله را فروخته و پشت لبنان را خالی کرده است. سفر قالیباف در شرایط جنگی به لبنان، این سناریوسازیها را باطل کرد. قالیباف سفر به لبنان را پیش از سفر به ژنو برای شرکت در اجلاس بینالمجالس جهانی (IPU) انجام داد.
او در سخنان خود بعد از خروج از هواپیما تصریح کرد: «ما مثل همیشه کنار ملت لبنان هستیم. کنار دولت لبنان هستیم. کنار مقاومت هستیم و در همه شرایط سخت مثل گذشته در خدمتشان هستیم.»
قالیباف در این سفر با استقبال گرم رئیس مجلس لبنان مواجه شد و در نشست خبری مشترک گفت: «به بیروت آمدم تا سلام گرم ملت، دولت و مجلس ایران و بهویژه پیام رهبر معظم انقلاب را به مردم لبنان برسانم که مطمئن باشید جمهوری اسلامی ایران در این شرایط سخت، کنار ملت، دولت لبنان و مقاومت در همه صحنهها خواهد بود.»
رئیس مجلس ایران همچنین در محل ترور شهید نصرالله حاضر شد و در میان جمعیت انبوه مردم لبنان، با آنها گفتگو کرد. یک شهروند لبنانی در واکنش به حضور قالیباف در این محل گفت: «از خداوند متعال میخواهم که انشاءالله ایران را علیه اسرائیل یاری کند.»
حسین خیرالدین، مداح معروف لبنانی در گفتگو با رئیس مجلس ایران اظهار داشت: «به خاطر حضور شما همه دنیا متوجه میشوند که ما همه یکدست هستیم. ما با حضور شما احساس ایستادگی، قوت و ماندگاری میکنیم.»
یکی دیگر از جوانان لبنانی گفت: «ما از شما خیلی ممنونیم که در محل انفجار حضور پیدا کردید. همینکه شما آنجا حاضر شدید، تاثیر مثبتی در روحیه مردم داشت و این حضور تاکید میکند که جمهوری اسلامی ما را تنها نمیگذارد.»
این سفر قالیباف، حمایت نیروهای مختلف داخلی را در پی داشت. سخنگوی دولت در این رابطه گفت: «این سفر نشان از این دارد که دولت و حاکمیت ایران بهصورت تمامقد پشتیبان محور مقاومت است. سفر آقای قالیباف به بیروت، از سوی یک سردار جنگ که در طول ایام هشت سال دفاع مقدس هم نشان داده بود که رفتار شهادتطلبانه دارد، بازهم بر این موضوع صحه گذاشت.»
وحید یامینپور که اکنون در لبنان حضور دارد و این روزهای تاریخساز را روایت میکند، در خصوص سفر رئیس مجلس ایران نوشت: «لبنانیها صحنه را اینطور میبینند: رئیس مجلس ایران که همرزم ژنرال قاسم سلیمانی است، در میان تهدیدات اسرائیل خودش هواپیما را تا فرودگاه بیروت هدایت کرده و حالا زیر گشتزنی پهپادهای اسرائیلی از مناطق بمبارانشده ضاحیه که لحظهبهلحظه در خطر بمبارانهای جدید است، بازدید میکند.»
تحریف کشتار مردم غزه و لبنان با سیاست جهانی شدن
علیرضا کمالی
فرض اصلی رویکرد سنتی سیاست بینالملل بعد از جنگ جهانی اول این بوده است که دولتها و کشورها با یکدیگر برابر بوده و هیچ اقتدار برتری در میان دولتها وجود نداشته و جهان بهصورت آنارشیک اداره خواهد شد. اما بعدها آشکار شد برتری و رقابت کشورها با یکدیگر، باعث بوجود آمدن جنگ و تضاد آنها با یکدیگر میشود. در همین راستا گفتمان «توازن قوا» تنها راه برای پایداری صلح جهان ارائه شد. اما حفظ ایده توازن قوا، به علت پیدایش چارچوب حکومتورزی جهانی و منطقهای یعنی با وجود سازهای بینالمللی، بویژه از سال 1945 (یعنی بعد از جنگ جهانی دوم)، دشوارتر شده است؛ زیرا با پیدایش سازمانهایی مانند سازمان ملل متحد، صندوق بینالمللی پول، سازمان تجارت جهانی، اتحادیه اروپا، دولتها و کشورها به تنهایی نمیتوانند بازیگر اصلی عرصههای جهانی باشند، و این نشان از این دارد که هر گونه راهحل مسائل باید در برگیرنده همکاری بینالمللی باشد، نه اقدام یک دولت به تنهایی برای حل آنها. یعنی آنکه ممکن است حوادثی در جهان اتفاق بیفتد که قدرتمندترین کشورها بدون کمک سازمانهای جهانی نتوانند از پس آن برآیند. این وضع و حال، نخستینبار در نتیجه گسترش حالت جنگی تکنولوژیک و به ویژه با اختراع سلاحهای اتمی آشکار شد که برای اولین و آخرین بار (تا کنون)، آمریکا در بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی استفاده کرد که در مجموع، برآیند این بمباران اتمی، زغالشدن و نسلکشی بیش از ۲۰۰ هزار ژاپنی (که غالب آنها غیر نظامی بودند)، برجاماندن چندین هزار مجروح و به دنیا آمدن هزاران کودک معلول بود. اما نکته جالب این است که دولت آمریکا خدمه هواپیما و دیگر افراد دخیل در اجرای این پروژه را از نخستین دقایق اتمام مأموریت، با اعطای مدالها و نشانهای مختلف مورد تمجید قرار داد! اما جالب آن است که هم اکنون دولت و ملت ژاپن، یکی از متحدین و دوستداران آمریکا هستند؛ زیرا این جنایت و نسلکشی را سازمانهای جهانی و بینالمللی که هم اکنون از بازیگران با اهمیت صحنه جهانیاند، بهگونهای تحریف کردهاند که علاوه بر امپراطوری رسانههای غربی، خود مردم ژاپن هم قدردان بمباران آمریکاییها هستند؛ زیرا ژاپنیها هم میگویند بمباران امریکا باعث پایان یافتن جنگ شد؛ زیرا اگر امریکا حمله نمیکرد، جنگ به نوع دیگری ادامه پیدا میکرد، و سازمانهای بینالمللی که کم و بیش توسط اعضایشان بوجود آمدهاند، بیشتر از آنچه دولتهای عضوشان، بویژه دولتهای قدرتمند، اجازه میدهند، نمیتوانند کاری کنند، در نتیجه باعث شد جنایت و نسلکشی دولت وحشی امریکا توسط این بازیگران جهانی به بهانه جهانیشدن و پیوند و نیاز کشورها با یکدیگر کاملاً توجیه شود و مسائل حقوق بینالملل، کشتار غیر نظامیان، جنایات جنگیای که توسط خود سازمانهای جهانی محکوم شده است، کاملاً نادیده گرفته شود.
اما در مورد متحد اصلی آمریکا، یعنی رژیم درنده صهیونیستی که هم اکنون بیش از 42 هزار زن و کودک و غیر نظامی در غزه و لبنان کشته است، باید گفت که کاملاً به قول شهید نصرالله از پدر خود الگو گرفته است و از هیچ گونه جنایات جنگی و نسلکشی ابایی ندارد؛ اما بر مردم و دولتهای اسلامی فرض و واجب است که راهبرد «مدیریت افکار عمومی دنیا» را در برابر سازمانهای بینالمللیای که وابستگی تام به جبهه عبری - غربی دارند، بدست گرفته و به رهبریت ساختارساز جبهه غربی - عبری در عرصه بینالملل پایان دهند و نگذارند این جنایت صهیونیستها همانند جنایات آمریکاییها در بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی تحریف شود؛ زیرا اگر بعد از مدتی این غده صهیونیستی از منطقه محو هم شود، باز با مظلوم نمایی در سازمانهای بینالمللی همانند ماجرای هلوکاست، برای خود حقی قائل خواهند شد و دوباره مدعی ایجاد کشوری در گوشهای از کره زمین خواهند شد، همانند ماجرایی که در فلسطین اشغالی و پس از پایان جنگ جهانی دوم به پا کردند.
برخی از راهکارهای این راهبرد (مدیریت افکار عمومی دنیا در برابر تحریف احتمالی سازمانهای بینالمللی در آینده) عبارتاند از: 1- سرمایه گذاری در جهت گسترش پوشش رسانهای به تمام نقاط عالم 2- تهیه و تدوین طرح مدیریت افکار عمومی با توجه به ویژگیهای خاص هر منطقه 3- تولید آثار هنری فیلم و... با هدف هدایت افکار عمومی ملتها به سمت نقطه دلخواه 4- درگیر کردن افکار عمومی دنیا در منازعات و مناقشات جمهوری اسلامی با کشورهای سلطهگر 5- گسترش صنعت توریسم همراه با طراحی یک استراتژی دقیق در جهت ارتباط مؤثر و هدفمند با توریستها 6- فعال کردن و توسعه فعالیتهای نمایندگیها و رایزنان فرهنگی جمهوری اسلامی با هدف حضور حداکثری در جامعه هدف با انحاء گوناگون 7- طرح دائمی مسئله فلسطین در مجامع جهانی 8- فعال کردن سازمان کنفرانس اسلامی در مسئله فلسطین 9- دیپلماسی فعال در عرصه منطقهای و جهانی و حمایت سیاسی، مالی، فکری از جبهه مقاومت 10- هماهنگ کردن جنبشها وگروههای مسلمان در سراسر منطقه و رفع اختلافات آنها 11- سرمایهگذاری در جهت تهییج و هدایت افکار عمومی ملتهای مسلمان و نخبگان دنیای اسلام برای حمایت از جبهه مقاومت 12- افزایش رایزنیها و درگیر کردن کشورهای بزرگ اسلامی مانند: ترکیه، پاکستان و... در قضیه فلسطین.