آیت الله توکل مطرح کرد؛
نقشآفرینی طلاب در تحقق شعار سال و ایستادگی ملت در برابر فشارهای استکبار
ادعاهای رسانههای غربی درباره تغییر نگرش مردم ایران نسبت به جمهوری اسلامی بیپایه و غیرمنطقی به نظر میرسد؛ چراکه قانون اساسی ایران همانند دیگر کشورها نیازی به تغییر ندارد. علاوه بر این تحریمها و هجمههای رسانهای نظام استکبار نهتنها موجب دلسردی مردم نشده؛ بلکه انگیزه و اراده آنان را تقویت کرده است؛ زیرا عزت و استقلال بدون تلاش و هزینه به دست نمیآید.
هر جا ببینید دشمن از ما انتقاد نمیکند، باید در خانه خود بنشینیم و فکر کنیم که چه مسیری را اشتباه رفتهایم. چون انتقاد نداشتن دشمن به معنای پیروی از خط آنهاست و اگر به جایی برسیم که دیگر هیچ مخالفتی از جانب آنها نباشد، آن لحظه بیشک نشانه بدبختی واقعی ما خواهد بود.
اشاره: طلاب و حوزههای علمیه در تحقق شعار سال با تبیین مبانی دینی و تقویت روحیه در جامعه نقش بسزایی ایفا میکنند. همانگونه که پیامبران مسیر هدایت را مشخص میکردند و عمل به آن بر عهده مردم بود، رهنمونهای رهبر معظم انقلاب نیز بیانگر راهکارهایی برای حل مشکلات هستند که تحقق این راهکارها مستلزم همکاری مسئولان و همراهی مردم است. جمهوریت اگر بدون اسلام در نظر گرفته شود به انحراف کشیده خواهد شد؛ زیرا اسلامیت به آن جهت میبخشد و از بروز فساد و بیعدالتی جلوگیری میکند. ادعاهای رسانههای غربی درباره تغییر نگرش مردم ایران نسبت به جمهوری اسلامی بیپایه و غیرمنطقی به نظر میرسد؛ چراکه قانون اساسی ایران همانند دیگر کشورها نیازی به تغییر ندارد. علاوه بر این تحریمها و هجمههای رسانهای نظام استکبار نهتنها موجب دلسردی مردم نشده؛ بلکه انگیزه و اراده آنان را تقویت کرده است؛ زیرا عزت و استقلال بدون تلاش و هزینه به دست نمیآید.
در همین راستا خبرگزاری رسا، با آیت الله سید رحیم توکل، عضو مجلس خبرگان رهبری گفتگویی انجام داده که در ادامه به آن پرداخته میشود:
چگونه طلاب و حوزههای علمیه میتوانند در تحقق شعار سال نقشآفرینی کنند؟
کار انبیا در اصل بیان حقایق و نشان دادن راه درست به مردم بود؛ اما تحقق آنها به تلاش و همت دیگران بستگی دارد. خداوند به پیامبران راه را نشان میدهد و آنها را به عبادات مثل نماز دعوت میکند؛ زیرا در این عبادات سعادت و خوشبختی نهفته است. وظیفه پیامبر یا رهبران الهی این است که مسیر را روشن کنند؛ اما عمل به دست انسانهاست.
رهبر معظم انقلاب نیز همواره وظایف و مسیر درست را برای جامعه تبیین کردهاند و برکات مطرحشده زمانی محقق خواهند شد که به آنها عمل شود. اگر عمل صورت نگیرد هرچند حق بیان شده باشد، پیامدهای منفی و مشکلات ناشی از عدم عمل بر زندگی مردم آشکار میشود.
رهبری در حقیقت ادامهدهنده راه انبیا و ائمه طاهرین است، آنان حقایق را بیان کرده و راههای روشن را نشان میدهند؛ علم و آگاهی در این مسیر همانند نوری عمل میکند که حجاب جهل را میزداید، رهبر معظم انقلاب نیز مسیر حل مشکلات را مشخص کردهاند؛ اما تحقق این راهحلها به دقت و پایبندی مسئولان و مردم بستگی دارد.
همانطور که امام خمینی (ره) توصیه کردند و توجه کردیم، باید به سخن رهبری توجه کامل کنیم و آنچه بیان شده را بدون انحراف دنبال کنیم؛ چرا که این راه، راه نجات است. اگر قرار باشد پیامبر یا رهبران الهی حقایق را بگویند؛ اما عمل نشود، قطعاً مشکلات و گرفتاریها همچنان باقی خواهد ماند و شرایط سختتر خواهد شد.
به نظر شما تهدیدها، تحریمهای غرب و فشارهای رسانهای استکبار علیه انقلاب اسلامی، تا چه اندازه در انگیزه و اراده مردم ایران میتواند موثّر باشد؟
افراد ضعیف معمولاً ضعیفتر میشوند؛ اما افرادی که قوی هستند روزبهروز قویتر خواهند شد. زمانی که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و همراهانشان در شعب ابیطالب در آن شرایط سخت بودند، نه آبی برای نوشیدن داشتند و نه غذایی برای خوردن، خانهای نداشتند و کودکان، سالمندان و زنان از شدت گرسنگی و تشنگی اشک میریختند و ناله سر میدادند، با این حال هرگز تسلیم نشدند و با عزت ایستادگی کردند تا آن تاریکی به پایان رسید، در چنین شرایطی ضعیفها ممکن است دچار هراس شوند؛ اما جنگ همین است؛ کسی عزت را به رایگان به دست نمیآورد.
برای مثال الجزایر یک میلیون کشته داد تا از سلطه فرانسه آزاد شود؛ زیرا استقلال به بهای آسان به دست نمیآید. ایران هم زمانی سالهای متمادی درگیر حکومت پهلوی بود؛ اما خواست که روی پای خود بایستد و با عزت پیش برود، در این مسیر دشمنان هرگز دست از کارشکنی برنمیدارند و ما نیز نباید عقبنشینی کنیم. مشکلات بهانه نیستند؛ کدام کشوری وجود دارد که درگیر مشکل نباشد؟ اگر کسی میتواند یک کشور بدون مشکل مثال بزند، ما آماده شنیدنیم.
اگر به آمریکا نگاه کنید، تعداد سلاحها در دست مردم آن کشور دو برابر جمعیت آنهاست، و این را به نام امنیت انجام میدهند. با این حال، هر روز افراد بیگناه کشته میشوند. قانون را تغییر دهند یا ندهند، این وضعیت ادامه دارد. دشمن اما همیشه تلاش دارد ما را به چالش بکشد؛ کار دشمن همین است. اگر روزی دشمن هیچ انتقادی نکند و هیچ ایرادی بر ما وارد نداند، باید نگران شویم که چه اشتباهی کردهایم که دشمنی از ما خرده نمیگیرد. هر جا ببینید دشمن از ما انتقاد نمیکند، باید در خانه خود بنشینیم و فکر کنیم که چه مسیری را اشتباه رفتهایم. چون انتقاد نداشتن دشمن به معنای پیروی از خط آنهاست و اگر به جایی برسیم که دیگر هیچ مخالفتی از جانب آنها نباشد، آن لحظه بیشک نشانه بدبختی واقعی ما خواهد بود.
نمیگذاریم تفقه دینی از معنا تهی گردد
صالح رحمتی
یکی از مصائبی که در این دوران مجازی دامنگیر فقه و فقاهت شده است، نگارش یادداشتهایی است که از استنادات ضعیف، استدلالهای رقیق و کمجان و خارج از موازین تفقه و استنباط فقهی برخوردار است. گویا نگارندگان این قبیل متنهای کوتاه، چنین پنداشتهاند که میتوان در چند خط، تکلیف مسائل مهم فقهی را روشن نمود، بدون آنکه بررسیهای تفصیلی در آن خصوص انجام بگیرد.
اخیراً یکی از نویسندگان یادداشتهای مجازی از متنی رونمایی کرده که با ادعای تفقه دینی میخواهد تکلیف جهاد در مقابل دشمنان را مشخص نماید.
از این متن واضح است که نویسنده محترم یا آشنا به روش تفقه نبوده و یا اینکه حوصله چندانی برای نگارش متن علمی فقهی نداشته است.
ایشان با استناد به یک روایت، آن هم بدون بررسیهای سندی و دلالی لازم، چنین نتیجه میگیرد که اگر طاقت استقامت در برابر دشمنان را نداشتیم، نباید وارد میدان جهاد و مقابله با آنها شویم!
این نویسنده، حتی به خود زحمت نداده که باب الهدنه از کتاب الجهاد را تورق نموده و ادله و اقوال فقها را مطالعه نماید، تا دامنه تفقه دینی مورد ادعای خود را کمی بیشتر بگستراند. بلکه به همان تک روایت و ادعای فطری بودن عقبنشینی اکتفا نموده و سپس متن خود را با عنوان تفقه دینی مزین میسازد.
ما در این متن و نظایر آن، با تنزل و سخافت تفقه مواجهیم. اگر قرار است برای عقبنشینی توجیهات فقهی تراشیده شود، میتوان به گونهای عمل کرد که حداقل واژه "تفقه" از معنا خالی نشده و آبرویی برای قلم فقهی باقی بماند.
تمرکز سخن در این چند خط بر آن نتیجهای که گرفته شده است، نیست؛ بلکه ثقل کلام در آن است که گمان نبرید با نقل چند آیه قرآن و یک روایت، بدون بررسیهای دقیق و علمی، میتوانید بار تفقه را برداشته و نتیجه ضعیفی را که تابع مقدمات ضعیف است، به عنوان نظر دینی برجسته نمایید و واضح است که برای توصیه به نجنگیدن، هزار قلم دیگر هم است، ضرورتی ندارد که قلم فقهی را ابزار خود قرار دهیم و فقه را سیاست زده کرده و آن را از موازین خود خارج کنیم. خلاصه آنکه اجازه ندهیم در این منازعات سیاست، تعبیر "تفقه دینی" از معنا تهی گردد.