الإمام المهدی علیه‌السلام: ما بر تمامی احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم و چیزی از شما نزد ما پنهان نیست.      (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۵)  

مخالفان سقیفه بنی‌ساعده چه کسانی بودند؟

بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) برای تعیین جانشین گروه‌هایی در مکانی به نام سقیفه بنی‌ساعده گرد هم آمده و به تعیین خلیفه پرداختند. این جمعیت غالباً از دو گروه انصار و مهاجرین بودند. انصار مدینه قصد داشتند سعد بن عباده را به خلافت انتخاب کنند؛ اما عده‌ای از مهاجرین به تحریک عمر و ابوعبیده با خلافت سعد به مخالفت پرداخته و ابوبکر را در معرض بیعت قرار دادند. عده‌ای با او بیعت کرده و او را به خلافت رساندند. اما عده‌ای که از واقعه غدیر و جانشینی امیرالمومنین علی (علیه السلام) آگاه بودند، در کنار امام ماندند و به تغسیل و تکفین پیکر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) پرداختند. بنی‌هاشم از کسانی بودند که برخی از انصار و مهاجر نیز با آن‌ها در عدم بیعت هم‌پیمان بودند.
مخالفان
مخالفین ابوبکر را می‌توان در چند گروه کلی تقسیم کرد:
بنی‌هاشم و بنی‌امیه
بنی‌هاشم بزرگان و خویشان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بودند که در سقیفه به خاطر حفظ حرمت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) حاضر نشدند و با ابوبکر نیز بیعت نکردند. از جمله آن‌ها می‌توان به عباس عموی پیامبر و فرزندان او، امیرالمومنین علی (علیه السلام) و خانواده و همچنین برادران و برادرزادگان و فرزندان ابولهب و دیگر اعضای خاندان بنی‌هاشم مثل زبیر بن عوام اشاره کرد. عده‌ای از بنی‌امیه نیز از بیعت امتناع کردند. ابوسفیان ابتدا از بیعت امتناع کرد و جزو مخالفان بود و به امیرمؤمنان پیشنهاد بیعت و حمایت داد و گفت که من با تو بیعت می‌کنم تا خلافت را از چنگ آنان خارج کنیم و حتی حاضرم با آن‌ها جنگ کنم.
مهاجرین و انصار
جمعی از مهاجرین با جریان سقیفه مخالف بودند که نام آن‌ها در برخی از منابع آمده است. از جمله: ابوذر غفاری، سلمان فارسی، خالد بن سعید، مقداد بن اسود، بریده اسلمی، عمار بن یاسر و... 
عده‌ای از انصار نیز مانند خزیمه بن ثابت، سهل بن حنیف، ابو الهیثم ابن التیهان، قیس بن سعد، ابی بن کعب و ابو ایوب انصاری نیز با انگیزه‌های متفاوت از بیعت با ابوبکر امتناع کردند. این گروه خواستار بیعت با امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) به عنوان شخص شایسته و مورد تأیید پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) برای خلافت بودند. سعد بن عباده جزء کسانی بود که به دلایل شخصی (قصد خلافت) با ابوبکر بیعت نکرد و پس از اندکی به طرز مشکوکی در دوره عمر کشته شد.
گروه خارج از مدینه
مسعودی در کتاب مروج الذهب آورده است که همه مردم پس از خلافت ابوبکر جز مردم مکه و مدینه و قبایل ما بین آن‌ها، از اسلام برگشته و به مخالفت با ابوبکر پرداختند و ابوبکر نیز به سرکوب آنان پرداخت.
گروهی نیز خارج از مدینه با شنیدن خبر بیعت با ابوبکر به مخالفت برخاستند و دست به قیام و شورش زدند. این گروه نیز خود به دو دسته تقسیم می‌شدند: عده‌ای با رحلت پیامبر، اسلام را پایان یافته فرض کرده و ادعای نبوت کردند یا به عقاید جاهلی خود بازگشتند و گروهی دیگر ابوبکر را شایسته خلافت ندانسته و با او به مخالفت برخاستند.