امام حسین علیه‌السلام:  شایسته نیست که انسان با ایمان، نافرمانی خدا را مشاهده کند و با بی‌تفاوتی از آن چشم بپوشد؛ بلکه او وظیفه دارد در جلوگیری از منکر اقدامی بکند.  (وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۱۲۵) 

مارپیچ سکوت

نظریه «مارپیچ سکوت» را خانم الیزابت نوئل نئومان در سال ۱۹۷۳ مطرح کرد. فرضیه اصلی او در این نظریه این بود که افکار عمومی نتیجه تعامل بین افراد و محیط اجتماعی است که تحت تاثیر عمیق رسانه‌ها شکل می‌گیرد. 
 این نظریه بر اساس چند ادعای مرتبط با هم استوار است؛ اول اینکه مردم از انزوا و فشار گروهی می‌ترسند و نمی‌خواهند در یک موضوع، در گروه اقلیت باشند، دوم اینکه مردم از ترس انزوا و زیر فشار قرار گرفتن، فرار از طعن و تمسخر و طرد سکوت می‌کنند، سوم اینکه مردم در رفتار و ارتباطات روزمره، متاثر از ذهنیت‌های دریافتی به این ارزیابی می‌رسند که در گروه اقلیت هستند یا اکثریت.  
  براساس نظریه مارپیچ سکوت، به موازات نشر عقاید خاص در رسانه‌های جمعی به عنوان عقاید غالب و مسلط، حمایت میان‌فردی از یک عقیده و تفکر به مرور ضعیف می‌شود؛ تعداد افرادی که آشکارا عقیده و تفکر موجود را بیان نمی‌کنند یا به تفکر القایی متمایل می‌شوند، افزایش پیدا می‌کند. روند تزایدی گرایش به عقیده مورد نظر رسانه‌ها به شکل‌گیری «سکوت مارپیچی» در جامعه منجر می‌شود. این همان فن «مارپیچ سکوت» است. در این فرآیند، مردم تحت تاثیر تصویری که امپراتوری رسانه‌ای ساخته است، بیشتر به آنچه دیگران به صورت عمومی بیان می‌کنند، اعتماد کرده تا به آنچه می‌اندیشند. رسانه‌های جمعی با بهره‌گیری از فن «مارپیچ سکوت»، تصورات مربوط به عقاید مدنظر خود را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کنند و از این طریق، ذهنیت افراد راجع به اینکه به چه عقایدی مسلط است را شکل می‌دهند و چنین القاء می‌کنند که فرد یا گروه برای فرار از انزوا، چه عقیده‌ای را اختیار و ابراز کند. بر این اساس، رسانه‌ها افراد و گروه‌های مخالف را با ایجاد فضای رعب و وحشت و با کمک دیکتاتوری رسانه‌ای، افکار و عقایدی همسان و مشابه را بر جامعه تحمیل کرده و آنها را وادار به سکوت و کناره‌گیری می‌کنند.
 با تغییرات فنّاوری ارتباطات، افکار عمومی تحت تأثیر فضای غیرمنضبط و آنارشیستی مجازی، قدرت تفکر و تحلیل خود را از دست می‌دهد یا در سایه دیکتاتوری رسانه‌ای ناچار به تغییر عقیده یا سکوت می‌شود. در چنین شرایطی شبکه‌های اجتماعی به عنوان رسانه‌ای قدرتمند و فراگیر، فرضیات موجود در نظریه مارپیچ سکوت را در فضای مجازی و واقعی تثبیت و نهادینه می‌کند.