امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

قضیه سوریه و دل سپردن به خدای یکتا

علی شیرازی

 

فرعون دستور داده است، همه پسران را بکشند تا موسی به دنیا نیاید. اما خدای حکیم چه اراده کرده است؟ «وَأَوحَينا إِلی أُمِّ موسی»؛ ما به مادر موسی الهام کردیم که: «أَن أَرضِعيهِ»؛ او را شیر ده؛ «فَإِذا خِفتِ عَلَيهِ فَأَلقيهِ فِی الیَمِّ»؛ و هنگامی که بر او ترسیدی، وی را در دریا (ی نیل) بیفکن؛ «وَلا تَخافی وَلا تَحزَني إِنّا رادّوهُ إِلَيكِ»؛ و نترس و غمگین مباش که ما او را به تو بازمی‌گردانیم؛ «وَجاعِلوهُ مِنَ المُرسَلينَ»؛ و او را از رسولان قرار می‌دهیم!

موسی را درون یک جعبه قرار بده و در رود نیل بینداز! خوب که مادر موسی از همه برید و فقط به خدا دل بست: «فَرَدَدناهُ إِلی أُمِّهِ کَی تَقَرَّ عَينُها وَلا تَحزَنَ وَلِتَعلَمَ أَنَّ وَعدَ اللَّهِ حَقٌّ»؛ ما او را به مادرش بازگرداندیم تا چشمش روشن شود و غمگین نباشد و بداند که وعده الهی حق است!
همه این کار برای این بود که فقط دل به خدا بسپرد و امیدش خدا باشد. فرمود: به موسی وحی کردیم که بندگان مرا شبانه کوچ بده که حتماً دشمنان از پی شما خواهند آمد. دشمن امت موسی را تعقیب کرد و آن‌ها نگاه کردند و دیدند در پشت سرشان فرعونیانند و در جلو نیز رود نیل وجود دارد. نه راه پیش دارند و نه راه عقب‌گرد، هر دو مسدود و خطرناک است!
در آیه دیگری فرمود: همانا به موسی وحی کردیم که بندگانم را شبانه روانه کن و راهی خشک در دریا برای آنان باز کن که نه از تعقیب دشمن خواهی ترسید و نه [از غرق شدن] می‌هراسی.
اما امت موسی ترسیدند. قرآن می‌فرماید: «قالَ أَصْحابُ مُوسی إِنَّا لَمُدْرَكُونَ»؛ یاران موسی گفتند: ما قطعاً گرفتار خواهیم شد! خوب که ناامید شدند: «قَالَ كَلَّا، إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَیَهْدِينِ»؛ موسی گفت: چنین نیست، بی‌تردید پروردگارم با من است و به زودی هدایتم خواهد کرد. در اوج ناامیدی، خدا امید را برمی‌گرداند و دشمن را نابود می‌کند. خداوند فرمود: [پس] فرعون با لشکریانش از پی آن‌ها رفتند و موجی از دریا که بر آن‌ها افتاد، آن‌ها را فرا گرفت و فرعون قوم خود را گمراه کرد و به جایی نرسانید.
در پایان جنگ ۸ ساله نیز دشمن فاو را پس گرفت. شلمچه را گرفت. تا جاده خرمشهر به اهواز پیشرفت کرد. در اوج ناامیدی که دل‌ها متوجه خدا شد، ورق برگشت تا آنجا که صدام تسلیم شد. راه کربلا را باز نمود. کم‌کم خودش سقوط کرد و ایران در عراق صاحب قدرت شد.
امروز هم قضیه همین است. قضایای غزه و لبنان و سوریه، همه حوادث برای این است که من و شما فقط به خدا توجه کنیم. یقیناً به دنبال انس با خدا، پیروزی حق و شکست جبهه باطل نمود پیدا می‌کند.
قرآن فرمود: و به خاطر بیاورید هنگامی را که شما در روی زمین، گروهی کوچک و زبون بودید؛ آن‌چنان که می‌ترسیدید مردم شما را بربایند؛ ولی او شما را پناه داد، و با یاری خود تقویت کرد، و از روزی‌های پاکیزه بهره‌مند ساخت.
خدا فرشتگان را از آسمان نازل کرد: خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان که نشانه‌هایی با خود دارند، مدد خواهد داد! کاری که نمونه‌اش را در جنگ بدر و در جنگ سی‌وسه روزه لبنان دیدیم.
از یاری خدا ناامید نشویم. یقین داشته باشیم که خدا راهی را در جلوی ما باز می‌کند که خود ما هم باور نمی‌کردیم. اگر همه امید ما خدا باشد، خدا راهی نزدیک‌تر برایمان می‌گشاید. چه بسا مثل عراق، خدا آمریکا را فرستاد و حکومت صدام رو زیرورو کرد. آمریکا هزینه کرد و جبهه مقاومت صاحب عراق شد. اگر دل به خدا بسپریم، برای خدا که کاری ندارد ما را به پهنه عزتی ببرد که باور نمی‌کردیم. هرگز ناامید نشویم. چه کسی باور می‌کرد، موسی در کاخ فرعون رشد کند و فرعون را بشکند. به وعده‌های خدا اطمینان داشته باشیم، سختی‌ها و گرفتاری‌های دنیا، ما را از هدفمان باز ندارد. «إِنَّ مَعِىَ رَبِّى»، بدانیم خدا با ما است. یقین داشته باشیم که پیروزی نهایی از آنِ خدا و بندگان شایسته خداست.