امام حسین علیه‌السلام:  خودنمایی گزافه‌گویی، عجله کم عقلی و سفاهت ناتوانی است. کشف الغمه، ج ۲، ص ۳۰  

فروپاشي نظام خانواده

 محمد ملک‌زاده
 
یکی از بارزترین نمودهای حاکمیت مکتب لیبرالیسم در غرب، فروپاشی نظام خانواده بوده است. در طول چند دهه گذشته روند فروپاشی خانواده‌ها با افزایش آمار طلاق، کاهش ازدواج و گسترش پدیده‌های جدید غیراخلاقی نظیر همجنس‌بازی، بارداری‌های نامشروع و فرزندان بدون سرپرست رشد سریعی یافته است.
آماري كه بارها در رسانه‌هاي خبري امريكا انتشار يافته، از بحراني شديد در اين پديده شوم ناشي از فرهنگ ليبراليزم حكايت دارد؛ بحراني كه سياستمداران و انديشمندان غرب به‌ويژه جامعه امريكا را به شدت نگران كرده است. براساس اين آمار هشداردهنده روابط خانوادگي نامشروع و زوج‌هايي كه بدون ازدواج رسمي با هم زندگي مي‌كنند، در دهه اخير رشد 72 درصدي يافته است. خانواده‌هايي كه با سرپرستي يكي از والدين اداره مي‌شود با رشدي 62 درصدي روبه‌رو است. امروزه 33درصد نوزادان جامعه امريكا به مادران ازدواج نكرده تعلق دارند و اين در حالي است كه آمار مشابه در سال 1940 اين وضعيت را 8/3 درصد نشان مي‌داد. براساس اين پژوهش همچنين مشخص مي‌گردد روابط نامشروع در امريكا در يك دوره چهل‌ساله (از 1960 الي2000 م) رشد 1000 درصدي داشته است. به گفته دكتر جيمز سي دابسون يكي از كارشناسان جامعه‌شناسي امريكا اين آمار نشان مي‌دهند كه فرهنگ ليبرالي جامعه امريكا تعهد خود را به زندگي مشترك براي كل دوران عمر از دست داده و بنيان خانواده با رشدي بيش از گذشته در حال فروپاشي است و اين وضعيت به آرا مي‌افزايش مي‌يابد. اين سناريوي نوشته شده توسط فرهنگ ليبراليسم چيزي شبيه نظام اشتراكي جامعه تخيلي افلا‌طون را در اذهان تداعي مي‌كند كه اثرات ويرانگر آن به مرور رخ مي‌نمايد و بحران‌هاي اجتماعي گسترده را در جوامع غرب به‌وجود خواهد آورد. اين اتفاق هم‌اكنون در غرب سكولا‌ر در حال روي‌دادن است؛ اما گويا سياستمداران و دولتمردان حاكم بر جوامع غربي از جمله ايالا‌ت متحده چندان اهميتي به اين مسئله نمي‌دهند و اين خود روند تشديد بحران را سرعت بخشيده است. در كنار اين امر وجود نهادها و گروه‌هايي نظير فمنيست‌هاي افراطي، سياستمداران ليبرال و سكولا‌ر و كليه كساني كه اخلا‌ق و مسايل اخلا‌قي را از حوزه سياست خارج مي‌كنند و همه و همه به طريقي موجبات هدايت جوامع غربي را به سوي جامعه‌اي بي‌مذهب، فاقد اخلا‌ق و خواستار عدم تمايز بين جنسيت زن و مرد و در نهايت تضعيف روابط سنتي خانوادگي فراهم آورده‌اند. ضمن آنكه هم‌اينك رسانه‌هاي گروهي در غرب، ترويج‌كنندگان روش زندگي امريكايي و... بهشدت مخالف اجراي اصول اخلا‌قي هستند. در حال حاضر ازدواج در غرب به عنوان پيوند زن و مرد روبه‌نابودي است. اين ارمغان ليبراليزم به‌ويژه به دليل آزاد بودن دست گروه‌هاي افراطي و منحرف در تبليغات گسترده خود، جوانان و نوجوانان غربي را آماج بيش‌ترين حملا‌ت خود ساخته است. آنان به راحتي در مدارس دولتي به فعاليت و جذب گروه‌هاي جديد مشغولند. در مدارس غربي به‌ويژه جامعه امريكا به مخاطبان آموزش داده مي‌شود كه رفتارهاي غيراخلا‌قي چنين گروه‌هاي منحرفي، امري كاملا‌ً بديهي و متعارف است. در اين مدارس به‌راحتي، اباحي‌گري، بي‌بندوباري و... ترويج گرديده و جنبه‌هاي سنتي مرتبط با اخلا‌ق، سرشار از تعصب و تنفر معرفي مي‌شوند. اين همه فعاليت مرموزانه و تخريب‌كننده از اين واقعيت تلخ تاريخي حكايت مي‌كند كه در جامعه تحت سيطره نظام ليبراليسم چيزي از نظام خانواده و سنت‌هاي اخلا‌قي آن باقي نمانده است. چنين نظام ضد ارزشي هرگز تعهدات، وابستگي‌ها و سنت‌هاي متعارف و معمول گنجانيده شده در چهارچوب خانواده را برنمي‌تابد و خود را فارغ از هرگونه قيد و بندهاي اخلا‌قي و سنت‌هاي ارزشي مي‌داند. براي اين نظام هيچ پديده‌اي خارج از محوريت ليبراليزم و آموزه‌هاي مربوط به آن قابل تعريف و پذيرش نيست. ارزش‌هاي اخلا‌قي و الگوهاي انساني كه در طول قرن‌ها بهعنوان الگوي يك نظام مطلوب و آرماني مورد تأكيد قرار مي‌گرفتند، همگي به محاق رفته‌اند و اين نيست جز ارمغان نظام ليبرال دموكراسي غرب براي جوامع بشري كه با سكان‌داري ايالا‌ت متحده و تبليغات گسترده رسانه‌اي براي ترويج زندگي به سبك امريكايي ارزش‌هاي اخلا‌قي و انساني بشري را هدف قرار داده است و تلا‌ش مي‌كند بحران اجتماعي دروني خود را به جوامع ديگر نيز بكشاند.