شاید شما هم با دیدن این تیتر، خورده بگیرید و بگویید: اغراق ممنوع. اما این تیتر اغراق نیست؛ بلکه واقعیتی بدیهی است که از شدت بداهت، مورد انکار قرار میگیرد.
انقلاب اسلامی ایران در بهمن سال ۵۷ از همان ابتدا که وارد مرحله تشکیل ساختار سیاسی شده، تاکنون هجمههایی را در قالب جنگ سرد، جنگ سخت، جنگ اقتصادی و جنگ نرم و رسانهای در رویارویی با نظام سلطه تجربه کرده است.
در مرحله جنگ نرم بعد از ناکامی در شیوههای مختلفی که نظام سلطه تجربه کرد، این سالها مهمترین رویکردی که مورد استفاده دشمنان انقلاب اسلامی ایران قرار گرفته، جنگ نرم در بستر «روایت» و جنگ روایتهاست؛ تا جایی که توانستهاند ادراک بخشی از جامعه نسبت به برخی واقعیتها را تغییر بدهند.
این نوع جنگ، شکل تکامل یافتهتر و البته اثرگذارتر جنگ نرم و متکی بر زیر ساخت رسانههای نوین است که با ایجاد یک چینش ذهنی، به شناخت و ادراک افراد، مطابق خواست خود جهت میدهند، البته بدون اینکه شخص متوجه تغییر باور و رفتار خود باشد و یا حتی به این فرآیند، شک کند.
یکی از مصادیق هجمههای این جنگ، ایجاد تلقی ضعیف بودن جمهوری اسلامی در برابر نظام سلطه در ذهن مخاطب است. در این باورِ القاء شده، نظام سلطه خود را ابرقدرتی بلامنازع معرفی میکند که جمهوری اسلامی ایران در برابر دسیسههای آن، در آستانه فروپاشی قرار گرفته است و این در حالی است که داستان دقیقاً برعکس است و در حقیقت، ابرقدرت بلامنازع در حال حاضر، ایدئولوژی انقلاب اسلامی و ساختار سیاسی آن یعنی جمهوری اسلامی ایران است و این نظام سلطه است که در آستانه فروپاشی قرار گرفته است.
چنین ادعایی شاید برای برخی از مخاطبان این یادداشت هم اغراقآمیز و شبیه به مزاح باشد. اگر شما هم از جمله آنها هستید، تعجب نکنید و با مطالعه ادامه این چند سطر و توجه به یک استدلال بدیهی که ۴۳ سال است در برابر چشمان ماست و به آن توجهی نداریم، این تصور غلط خود را به چالش بکشید.
بله، نظام جمهوری اسلامی تا پایبند و متعهد به ایدئولوژی انقلاب اسلامی است، ابرقدرت بلامنازع دنیای امروز خواهد بود. توضیح آن روشن است:
آیا شما هم قبول دارید ۴۳ سال است که چرخه مالی دنیا (دلار و یورو) در اختیار دشمنان انقلاب اسلامی و قدرت این چرخه مالی علیه جمهوری اسلامی ایران بکار گرفته شده است؟
آیا شما هم قبول دارید ۴۳ سال است که ظرفیت رسانهای دنیا ازجمله صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی فارسیزبان، صدها هزار صفحه مجازی با پمپاژ شبهات اعتقادی، سیاسی، علمی، اخلاقی و... کانون ایدئولوژی انقلاب اسلامی را هدف گرفتهاند و برای فروپاشی جمهوری اسلامی فعالیت میکنند؟
آیا شما هم قبول دارید ۴۳ سال است که با وجود پیشرفتهای گسترده جمهوری اسلامی در صنعت دفاعی و نظامی؛ اما همچنان دشمنان انقلاب اسلامی در این صنعت، چند گام جلوتر از ما هستند و برخلاف نظام اسلامی کشور ما، به هیچ یک از ضوابط اخلاقی و اعتقادی پایبند نیستند و برای همین، بارها شاهد جنایات آنها در اقصی نقاط دنیا و ازجمله در کشور خودمان بودهایم تا جایی که در دوره هشت ساله دفاع مقدس، بخشی از این جنایات را تجربه کردهایم و همچنان تهدید نظامی آنها در برابر نظام جمهوری اسلامی است؟
آیا شما هم قبول دارید ۴۳ سال است که سازمانها و نهادهای حقوقی و بینالمللی دنیا مثل سازمان ملل، سازمان انرژی اتمی، سازمان حقوق بشر و... که در حقیقت ابزار سلطهگری نوین و در راستای حفاظت بیشتر از منافع مستکبران علیه منافع ملتهای مظلوم هستند، تمام تلاششان را برای از بین بردن نظام سیاسی حاکم بر ایران، در خدمت سلطهگران گرفتهاند؟
آیا شما هم قبول دارید ۴۳ سال است که نظام سلطه و سیستمهای امنیتی در داخل نظام سیاسی کشور، نفوذ دارند و شبکه نفوذ آنها حتی تا عالیترین سطح مدیریت اجرایی و نظامی و امنیتی راه یافتهاند و ضربات سختی به پیکر این نظام وارد کردهاند و همچنان این شبکه در راستای به زمینزدن انقلاب اسلامی و تغییر باور و اعتماد مردم، فعال است؟
به عبارتی ۴۳ سال است که نظام مالی دنیا، انواع رسانههای دنیا، قدرت نظامی دنیا، نظام حقوقی حاکم بر دنیا و نفوذیهای رخنه کردن در بدنه مدیریتی کشور که ابزار ابرقدرتی مدعیان است، بکار گرفته شدهاند تا انقلاب اسلامی و ساختار سیاسی آن یعنی جمهوری اسلامی ایران زمین بخورد و نباشد؛ اما این نظام مستقر است و نه تنها مستقر، که همه هویت نظام سلطه را به چالش کشیده است. به نظر شما قدرت چه کسی برتر است؟
«استقرار»، «بودن»، «سرپا ماندن» و حتی «سربلندشدن» نظام جمهوری اسلامی - با همه اشکالاتش که همه آنها قابل برطرف شدن است - در برابر همه توطئهها به معنای برتری قدرت اوست، قدرتی که متکی بر قدرت برتر الهی است.
ایران فرمانده جدید معادلات جهانی
محمد پایبست
جمهوری اسلامی ایران، پس از سالها تهدید و تحریم، در یکی از پیچیدهترین نبردهای ژئوپلیتیکی تاریخ، نهتنها پاسخ حمله آشکار به خاک خود را داد؛ بلکه معادلات امنیتی و انرژی منطقه و جهان را بازنویسی کرد. اینک ایران است که با قدرت نظامی، فنی و اقتصادی، بدون هیچ نقابی، خود را بهعنوان فرمانده جدید نظم نوین جهانی معرفی میکند.
حمله به تهران؛ پاسخ در تلآویو
آمریکا در سایه دیپلماسی نمایشی، تلاش کرد ایران را به تله مذاکره بکشاند؛ اما رژیم صهیونی، با چراغ سبز واشنگتن، زیر نقاب جنگ ترکیبی و با بهرهگیری از شبکه مزدوران داخلی، منافقین و ارازل اجارهای، وارد مرحله حمله مستقیم به ایران شد. ترور فرماندهان دفاعی، دانشمندان هستهای و حمله به مراکز نظامی، هستهای، شهری، اقتصادی، بیمارستانی، رسانهای و حتی زیرساختهای سایبری که باعث شهادت جمعی از هموطنان بخصوص زنان و کودکان شد، همه نقض فاحش قواعد بینالملل بود.
واکنش سریع و قاطع
رهبر معظم انقلاب، در اولین ساعات حمله، فرماندهی میدان را مستقیماً به دست گرفتند و با انتصاب فرماندهان جدید و بازتعریف دکترین نظامی، فرصت اجرای سناریوهای بعدی را با نه به "جنگ تحمیلی" و "صلح تحمیلی" از دستان دشمن ربودند.
سامانههای پدافندی ایران با شناسایی و انهدام پهپادها، ریزپرندهها و هواپیماهای F۳۵ دشمن، افسانه "شکارناپذیری" را پایان دادند.
ایران سپس وارد مرحله آفندی شد. پهپادها و موشکهای نسل قدیم؛ اما دقیق، از سامانههای چندلایه پدافند رژیم صهیونی و همپیمانان غربیاش عبور کردند و نقاط حساس را در قلب سرزمینهای اشغالی هدف قرار دادند. همچنین توان سایبری ایران باعث خودزنی سامانههای دشمن شد.
صبر راهبردی؛ اما نه بیپایان
بر اساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، ایران حق دفاع مشروع دارد و برخلاف طرف مقابل، همواره در چارچوب اصول حقوق بینالملل عمل کرده است. "صبر راهبُردی" کشور محدودیتهایی دارد و طبق همین قواعد، سایر حامیان و پشتیبانان رژیم موقت نیز از اهداف دفاع مشروع ایران محسوب میشوند. اکنون اعلام رسمی تهران چنین است:
«ما آغازگر جنگ نبودیم؛ اما پایان آن را ما رقم خواهیم زد».
نفت؛ سلاح خاموش و بازدارنده
در حالی که نگاهها به موشکها معطوف است، حقیقت این است که ایران اکنون "ابرقدرت انرژی" محسوب میشود و توان اثرگذاری ژئوانرژیک ایران در حال آشکار شدن است. بنابر دادههای «کپلر»، حدود ۳۴ درصد نفت دریایی جهان در سال جاری از تنگه هرمز میگذرد؛ بنابراین اگر تهران اراده کند، ناامنسازی تنگه هرمز، کریدورهای دریای سرخ، دریای مدیترانه شرقی و حتی بابالمندب، ضربهای نابودکننده به انرژی جهان وارد میکند. این، «سلاح بیصدای ایران» است. ماشه این سلاح هنوز کشیده نشده؛ اما اگر کشیده شود، اثرش فراتر از هر حمله موشکی خواهد بود. نفت، موشک نیست؛ اما میتواند اقتصاد جهانی را شوکه کند.
افکار عمومی و نبرد روحیهها
در حالی که ساکنان سرزمینهای اشغالی به پناهگاهها خزیدهاند، مردم ایران در شب حملات، بر بامها فریاد «اللهاکبر» سر میدهند. در روز عید غدیر و جمعههای خشم و نصر، میلیونها نفر در خیابانهای ایران، ضمن حمایت از نیروهای مسلح، خواستار ادامه حملات تا نابودی کامل رژیم صهیونی شدند. همکاری و همراهی همهجانبه مردم با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی برای شناسایی و انهدام باندهای خرابکار و مزدوران داخلی نیز مثال زدنی است. این اتحاد ملی، پایه اقتدار امروز ایران و رمز پیروزی آن در نبرد ارادهها است.
گزینههای روی میز ایران
اکنون، در شرایطی که دشمن از قدرت نرم و سخت جمهوری اسلامی غافلگیر شده، ایران همچنان دست برتر را دارد. گزینههای بازدارندگی جمهوری اسلامی، به صورت روشن و عملیاتی به شرح زیر است:
خروج از معاهدهNPT؛
حملات مستمر و گسترشیافته به عمق سرزمینهای اشغالی؛
هدف قرار دادن پایگاههای آمریکا و کشورهای حامی رزیم موقت در منطقه؛
بستن تنگه هرمز و ناامن کردن سایر کریدورهای انرژی؛
انهدام زیرساختهای حیاتی دشمن در زمین، هوا، دریا و فضای سایبری؛
رونمایی از سلاحهای نوین و غیرمنتظره در صورت تغییر معادلات میدانی؛
تبدیل منابع انرژی به سلاح فشار علیه اقتصاد جهانی؛
تشدید عملیات شناختی، سایبری و جنگ هیبریدی؛
فعالسازی ظرفیت گروهها و هستههای مقاومت مردمی منطقهای و فرامنطقهای؛
کشاندن تنش به خیابانهای واشنگتن، لندن، پاریس و...؛
تجدیدنظر در راهبرد هستهای.
این ابزارها، تنها بهعنوان بخشی از گزینههای جمهوری اسلامی ایران در کنار ذخایر راهبردی حفظشده نظامی و مردمی، ایران را به قدرتی بیرقیب در مقابله با نظام سلطه تبدیل کرده است.