مرحوم عماد افروغ در یادداشتی با عنوان شهید مطهری و آینده جمهوری اسلامی به نکتههای مهمی اشاره میکند از جمله به ویژگیهای اندیشه استاد مطهری، نگاه عقلی و فلسفیاش و... و اینکه ایشان جانب انصاف را هم در داوریها و هم در ارزیابیهای خود رعایت میکرد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بنابر آنچه جماران روایت کرده است، مرحوم عماد افروغ، اندیشمند حوزه جامعهشناسی در یادداشتی با عنوان "شهید مطهری و آینده جمهوری اسلامی" که در مجله شماره 76 حضور به رشته تحریر درآورده بود بر اینکه اگر به حرفهای استاد شهید مرتضی مطهری توجه میکردیم، حال و روز بهتری داشتیم تاکید کرده و چنین نگاشته است:
حقیقت این است که اگر به حرفهای استاد مطهری توجه میکردیم، امروز حال و روز بهتری داشتیم. استاد شهید مرتضی مطهری با ضرورتهای زمانی و مکانی کاملاً آشنا بود، دغدغه یک روشنفکر حقیقی و واقعی را داشت و همواره میکوشید مدافع مردم باشد. شهید مطهری به عنوان یک عالم اسلامی تلاش کرد ایدئولوژی اسلامی را احیا کند و در مواجهه با چالشهای پیش رو، سربلند بیرون آید و به مسائل، معضلات و پرسشهایی پرداخت که هنوز جزو پرسشهای اساسی ما محسوب میشوند. میتوان گفت که شهید مطهری درد آشناست، وی با مسائل و دغدغههای روز کاملاً آشنا بود و درک بسیار بالایی از سؤالات و چالشهای روز داشت.
دومین نکته را که درباره ویژگیهای شاخص اندیشههای استاد مطهری میتوان مطرح کرد، باور بالایی است که وی نسبت به جامعیت اسلام داشت و اینکه مطهری اسلام را دین کامل میداند، به همین دلیل در بیشتر آثار وی استناد به آیات و روایات زیاد به چشم میخورد چرا که سعی میکند حسب باورهایی که دارد، پاسخ دینی کاملاً ناب به پرسشها ارائه دهد. از سوی دیگر مطهری تفکر فلسفی و عرفانی بالایی داشت. مسئله سوم درباره ویژگیهای اندیشههای مرتضی مطهری نگاه عقلی و فلسفی وی است، شهید مطهری عقلی بارور و شکوفا داشت. سالها زحمت کشیده با آرای فیلسوفان و عرفای بزرگ آشنا بوده و تفکر فلسفی و عرفانی بالایی داشت و با این پیشینه سراغ آثار و مکاتب مختلف میرفت و با دلیل و برهان به مناقشات پاسخ میداد و در این بین، جانب انصاف را هم رعایت میکرد که هم در داوریها و هم در ارزیابیهای خود منصف بود.
مطهری هم در انتقال مفاهیم مدعیان مکاتب، جانب انصاف را رعایت کرده و هم در داوریها و ارزیابیها، به طوری که گاهی وقتی آثار وی را مطالعه میکنید متوجه نمیشوید که این قول متعلق به خود است یا مکتبی که قرار است نقد شود. وی به علوم اسلامی تسلط داشت که غنا و محتوای آثار وی را بیشتر میکرد. شهید مطهری خودباور بود و به هیچ وجه شیفته مکاتب و آثاری که بررسی میکرد نبود. احساس میکرد با توجه به اندوختهها و منابعی که دارد میتوان به این شبهات پاسخ گفت و در پاسخ گفتن نیز به هیچ عنوان تعارف نمیکرد. گاهی فرد پاسخ را دارد؛ اما تحت تأثیر مقتضیات و شرایط روز قرار میگیرد؛ اما این امر در مورد مطهری صدق نمیکرد.
کسی که با قلم استاد شهید آشنا باشد طهارت را حس میکند. علاوه بر آن، آثار شهید مرتضی مطهری بهجت آفرین و امیدبخش است و علت آن دینی بودن این آثار است؛ چرا که دین سرشار از امید است. مطالعه این آثار، امید و بهجت را به خواننده منتقل میکند. از آنجا که مطهری نگاه عقلی و همچنین فلسفی داشت، تأویل گرا نبود؛ اما به تأویل هم درس میداد؛ بلکه تلاش میکرد اتفاقاتی که بر اسلام گذشته اما اساساً ربطی به اسلام نداشته را بررسی کند. وی هر عقیدهای را بر نمیتابد. حسب همان نگاه تأویل گرایانه با متون و رسوم منحرف ولو به نام دین، سخت در ستیز بود که این امر در کتاب حماسه حسینی مشاهده میشود.
دغدغههای شهید مطهری، دغدغههای امروز است. من اعتقاد دارم استاد شهید مرتضی مطهری بیشتر متفکر بعد از انقلاب اسلامی است، گرچه این امر نفی تلاش و نقش وی در ایجاد جمهوری اسلامی نیست؛ اما آثار وی برای بعد از جمهوری اسلامی هم کاربرد دارد، به ویژه دغدغههایی که در کتاب آینده جمهوری اسلامی مطرح کرده است. دغدغههایی مثل آزادی تفکر، عدالت اجتماعی، استقلال فکری و معنویت و حتی هشدارهایی که به روحانیت داده که تا حد امکان وارد مشاغل دولتی و تصدیگری نشده و از نقش نظارتی خود غافل نشوند. اگر به حرفهای او توجه میکردیم، حال و روز بهتری داشتیم. وی در کتاب "آینده جمهوری اسلامی" تصریح کرد که اعتقاد دارد آینده جمهوری اسلامی، آینده روحانیت است. چرا که برای روحانیت جایگاه بلندی قائل است.