الإمام المهدی علیه‌السلام: ما بر تمامی احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم و چیزی از شما نزد ما پنهان نیست.      (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۵)  

صفحه یک 1229

حجّ ابراهیمی؛ فریضه‌ای صد در صد عبادی و سیاسی 

مرضیه عاصی

فریضه‌ی عبادی حج، گسترده‌ترین و پرشورترین اجتماع انسانی در یک میقات زمانی‌ست. ولی این اجتماع عظیم انسانی، خودش دعوتی فراملّیتی از سوی معبود است که سالانه عموم جهانیان را به خود فرامی‌خواند و مناسک حج از نمادها و رمزواره‌هایی تشکیل شده است که به دین و فرهنگ خاصی محدود نمی‌شود و بزرگ‌ترین فراخوان و تجمّع بشری‌ست که از نظر قدمت، گستردگی و عمق معارف و سطح مناسک، برتر از همه تجمّع‌های دینی در جهان است.
دشمنان اسلام و استعمارگران تلاش کرده‌اند تا حج را در جنبه‌ی فردی و اخلاقی آن محدود کنند. حاکمان سرسپرده نیز مانع از این شده‌اند که حج ابراهیمی با تمام ابعاد سیاسی و اجتماعی خود بروز کند؛ ولی رهبر انقلاب فرمودند: "حج محتوای صد در صد عبادی در قالب صد در صد سیاسی است. حج تنها فریضه‌ای است که شکل و هیئت ظاهری آن صد در صد سیاسی است."، (بیانات در دیدار دست‌اندرکاران حج، ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴)، در نتیجه جهان اسلام از ظرفیت‌های این موهبت الهی برای تقویت مسلمانان در سطح ملی و بین‌المللی بی‌بهره شده است.
در حقیقت هر ساله نظام اجتماعی حج، ارزش‌هایی را به نمایش می‌گذارد که برای دگرگونی زندگی فردی و اجتماعی هر انسان خردمند و نیز برای ساختن نظام اجتماعی سالم در هر موقعیت جغرافیایی ضروری‌ست. پس سعادتمند کسی است که بُعد معنوی و اجتماعی حج را به نیکی درک کند، و الّا به فرموده امام صادق (علیه‌السلام)، "چه بسیارند نغمه سرایان حج و چه اندک‌اند حج‌گزاران واقعی." (مجمع‌البحرین طریحی، ماده ضج). 
 طواف به گرد خانه‌ی خدا یعنی حرکت زندگی‌تان را باید توحیدی کنید. در برائت از مشرکین، برائت و بیزاری خود را علیه رژیم اسرائیل و آمریکا نشان دهید، تا همه‌ی عالم بدانند، این دو رژیم، شیطان‌های امروزند و علیه آن‌ها قیام کنند، چون حج برای اداره بشریت، برای وحدت مسلمین و برای بیزاری از کفار است. مسلمین با وحدت خود باید جلوی جنایات دشمنان را بگیرند و امسال این پیمان را در حج ببندند. اگر اتحاد باشد، دشمنان اسلام  نمی‌توانند آسیبی به مردم مظلوم برسانند. منفعت اصلی امروزِ حج، اتحاد امت اسلامی است. 
اعلان برائت از مشرکین در ایام حج سنت پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) است و هدف آن نشان دادن وحدت مسلمین و بیزاری از دشمنان خداست که امروز دشمنان خدا همان صهیونیست و آمریکاست. این است حج درست و به فرموده رهبر معظم انقلاب "حج درست خدمت به بشریت است." که اگر بر مبنای توحید باشد، "این خودخواهی‌ها، این بی‌رحمی‌ها، این کودک‌کشی‌ها، این استعمارها، این دخالت در کشورهای دیگر از بین خواهد رفت."، (بیانات در دیدار دست‌اندرکاران حج، ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴)
پس امسال اگر رمی جمرات می‌کنید، باید شیطان بزرگ را نیز رمی جمرات کرد تا اثری از او در دنیا نباشد که واقعاً به گفته امام راحل (رحمه‌الله علیه)، "آمریکا شیطان بزرگ است" و این شیطان هم باید از بین برود. اگر به خدا لبیک می‌گوییم، باید به ولی‌امر جامعه و رهبر شیعیان جهان نیز لبیک بگوییم که فرمودند: "اگر مسلمانان متحد باشند، غزه اتفاق نمی‌افتاد، فلسطین اتفاق نمی‌افتاد، یمن این‌گونه تحت فشار قرار نمی‌گیرد"، (بیانات در دیدار دست‌اندرکاران حج ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴)پس گوش به فرمان ایشان و متحد باشیم.
 
در حاشیه بی‌حرمتی به وطن در جشنواره کن  
نسا جعفری
اولین بار در دوران دانشجویی این جمله را شنیدم. نمی دانم در دسته ضرب المثل ها قرار می گیرد یا نه؟ «متولی باید حرمت بقعه و امامزاده را نگه دارد». مگر بقیه نگه نمی دارند؟ یا اساساً وظیفه بقیه نیست؟ متولی کیست؟ بقیه می آیند و می روند برای زیارت یا سیاحت. او که تعلق دارد به بقعه، متولی است. اوست که آدم امروز و دیروز آنجا نیست. بقیه اگر حرمت نگه دارند یا ندارند، حرجی به عقلشان و ایضاً احساسشان نیست؛ اما امان از متولی... که اگر او راه آب را باز کند، بقیه از پی اش می دوند. سال هاست که از سلبریتی ایرانی نه حس تعلق دیدیم و نه بوی آزادمنشی شنیدیم، چه رسد به بازی در قالب یک متولی. هر چه بوده و هست، لگدزنی به وطن بوده و ای بسا بی حرمتی هایشان راه را بر جسارت های بعدی به بقعه ی ما باز کرده است.
 اگر حرف دیکته شده را بازگو می کنید، اُف بر انسانیتتان و اگر حرف دل خود را واگویه می کنید، وای بر غرض‌ورزی تان. امان از این آقای جمهوری اسلامی که راه را باز می کند برای رشد این به اصطلاح هنرمندان، سرمایه گذاری می کند برای قد کشیدن و دیده شدنشان. صورت خود را با سیلی سرخ نگه می‌دارد؛ ولی دست از حمایت هایش برنمی دارد. تا کی باید شاهد بهره‌برداری هنرمندان ایرانی که نه، اهل هنر فارسی زبان، از بیت‌المال این مملکت باشیم و بعد انگشت حیرت به دهان ببریم از پشت کردنشان به نام ایران و ایرانی؟!
 امام خمینی (ره) در تبعیدشان به عراق قبل از انقلاب، بر علیه حکومتِ تا خرخره فاسد پهلوی، هیچ حرفی نزد. وقتی وزیر دولت عراق، محی الدین از ایشان خواست راجع به تبعیدشان و حکومت پهلوی صحبت کنند، این مردِ وطن، محکم و بی تعارف مثل همیشه گفت: «امر داخلی است، شماها دخالت نکنید».
 اما امروز بوق و کرنا کردن مشکلات واقعی و بیشتر توهمی کشور، وطن دوستی جلوه می کند و همراهی با هموطن. اما مزدوری برای بیگانه در سابقه تاریخی این کشور عاقبتی جز ذلت و افتادن از چشم ها نداشته که هر روز جشنواره‌ی کن برقرار و فرش قرمز برایتان پهن نیست.
اما روی سخنم با توست. آقای جمهوری اسلامی خودت حرمتت را نگه دار. برای این به ظاهر متولی ها، پله نساز و نردبان نشو!
 هزاران کَن، فدای وطن.
 
باز هم غوغای جماعت غربگرا
محسن رضایی
جماعت غربگرا در ایران در حمله به جبهه انقلاب و نقد مبانی و سیاست‌های نظام اسلامی و حرکت در خلاف جریان نظام، گاهی چند گام از دشمنان نیز جلوترند.
برای این مسئله مصادیق فراوانی می‌توان مثال زد؛ یکی از موارد آن، ترغیب آمریکا و کشورهای غربی برای تحریم‌های بیشتر علیه ایران است که تا کنون بارها این درخواست را از آمریکا داشته‌اند.
نمونه دیگر این رفتار را نیز در روزهای اخیر می‌توان دید. حجت‌الاسلام قاسمیان به دلیل نقد فساد در عربستان و تغییر ظواهر دینی اماکن مقدس در سرزمین وحی (که البته شاید این سخنان از نظر زمان و مکان نسنجیده و نادرست هم بود)، چنان مغضوب این جماعت قرار گرفت که به چیزی غیر از اشدّ مجازات برای او راضی نشدند! جالب اینجاست که حتی با رضایت دولت عربستان، این گروه باز رضایت نمی‌دهند. به قول یکی از عزیزان؛ سعودی‌ها تصریح کردند: عفو، لازم نیست اعدامش کنید؛ اما غربگرایان فریاد می‌کشند: عفو لازم نیست، اعدامش کنید!
هدف این جماعت، برخورد با تمامی مظاهر انقلاب و چهره‌های شاخص انقلابی است؛ روزی علامه مصباح، آیت‌الله یزدی، آیت‌الله جنتی، آیت‌الله خاتمی، حجج اسلام صدیقی، پناهیان، علم‌الهدی، میرباقری، عالی، ماندگاری، شهید رئیسی و... و روزی هم قاسمیان. این ماجرا ادامه دارد.
هم‌نوایی این جماعت با رسانه‌های دشمن نیز جالب توجه است. کمتر موضوعی می‌توان یافت که بین این دو گروه، هماهنگی و هم‌افزایی نباشد.
از نظر فقهی باید عملکرد این گروه مورد بررسی جدی قرار گیرد. عنوان جُرم سیاسی احتیاج به تعریف جدید و موضوع‌یابی جدیدی دارد. 
همکاری و هماهنگی با دشمن که از نظر قرآن بسیار مورد نکوهش قرار گرفته، توسط این جماعت گویا به امر عادی تبدیل شده است و قبح آن از بین رفته است.
هر چند نهادهای نظارتی باید به وظیفه قانونی خود در قبال این افراد عمل کنند؛ اما مشکل ریشه‌ای و اساسی، ضعف گفتمانی، خلأ فکری و کمبود ادبیات و محتوای به روزشده فقهی و اندیشه‌ای در مواجهه با جریان غربگراست که باید برای حل آن تلاش کرد. 
علاوه بر آن، تشتّت دوستداران انقلاب و نیروهای فعال سیاسی و رسانه‌ای و خنثی‌شدن کنشگری آنان توسط یکدیگر نیز یکی دیگر از آسیب‌هاست که باید برای جبران آن هم فکری کرد.