امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

شهادت یحیی السنوار و تغییر در ماهیت مسئله‌ فلسطین

علیرضا قاسمی

 

بعد از ترور رهبر مقاومت حماس در غزه توسط ارتش اسرائیل، بحث محوری اندیشکده‌های غربی، بر نحوه ادامه جنگ و کنترل باریکه غزه توسط رژیم صهیونیستی متمرکز شده است؛ موضوعی که با توجه به تجربه تاریخی فلسطین و همچنین مدل ساختاری شبکه مقاومت، با روایت‌های متفاوتی روبه‌رو ست و اکثر اندیشمندان غربی در حوزه روابط بین‌الملل - مانند دنیس راس، توماس فریدمن و رایان کروکر - معتقدند که امکان نابودی مقاومت فلسطین با ترور رهبران آن وجود ندارد.

بااین‌حال باید توجه داشت که سناریوی اصلی دولت بنیامین نتانیاهو برای ادامه جنگ، ایجاد یک منطقه حائل در شمال غزه با سرزمین‌های اشغالی و همچنین فشرده‌تر کردن بافت جمعیتی ساکنان آن است تا بتواند تسلط رصدی بیشتری بر هرگونه فعالیت نیروهای حماس داشته باشد. در واقع راهبرد کنونی تل‌آویو، ایجاد تغییر در ماهیت مسئله فلسطین و تبدیل «مقاومت» به «درگیری‌های داخلی» است تا از این طریق بتواند تسلط خود بر کرانه باختری و نوار غزه را تثبیت و تقویت کند. نامی که صهیونیست‌ها برای عملیات ترور دبیرکل حزب‌الله لبنان انتخاب کردند - یعنی «نظم نوین» - خود نمایانگر راهبرد بنیادین تل‌آویو در این جنگ است.
در چنین وضعیتی، طراحی متناسب با این راهبرد باید از سوی شبکه مقاومت صورت بگیرد تا ضمن جلوگیری از دستیابی رژیم به این هدف، زمینه برای پایان جنگ به‌منظور بازسازی و تقویت ساختار مقاومت در فلسطین و لبنان ایجاد شود. در سطح تاکتیک، امکان توسل به هر گزینه‌ای وجود دارد و می‌توان در طیف گسترده‌ای به مواردی مانند دیپلماسی با کشورهای ثالث تا اقدام نظامی مستقیم و غیرمستقیم علیه اسرائیل اشاره کرد؛ اما مسئله‌محوری در هرکدام از این تاکتیک‌ها باید یک خط راهبردی با عنوانِ «الزام به پایان جنگ» باشد. آن چیزی که امروز و پس از نسل‌کشی بی‌سابقه صهیونیست‌ها در غزه و همچنین ترور گسترده سران و فرماندهان مقاومت در غرب آسیا باید مورد تأکید شبکه مقاومت باشد، «توسل به هر گزینه‌ای» برای پایان جنگ است. تجربه عملیات وعده صادق2 نشان داد که اسرائیل به دلایل مختلف - ازجمله شرایط گذار سیاسی در ایالات متحده و روزهای منتهی به انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور - در حال حاضر نمی‌تواند روی همراهی میدانی متحدان اروپایی و غربی خود حساب کند و در نوعی تنهایی استراتژیک موقت قرار دارد. به همین دلیل و با وجود عملیات روانی فراوان، شاهد تثبیت پیام ایران در جریان عملیات موشکی علیه سرزمین‌های اشغالی هستیم و تل‌آویو هم ترجیح می‌دهد به جای مواجهه با تهران، به اقدامات نظامی خود در غزه و لبنان ادامه دهد.
در همین راستا، به نظر می‌رسد که راهبرد شبکه مقاومت و در رأس آن جمهوری اسلامی ایران باید منطبق بر شرایط میدانی باشد و اجازه پیاده‌سازی طرح طرف مقابل را - به هر طریق، از جمله عملیات نظامی - ندهد؛ طرحی که به دنبال تغییر ماهوی مسئله فلسطین است و در صورت تحقق آن، علاوه بر آسیب رسیدن به بنیاد هویتی منافع ملی ایران، ساختارهای سازوکار امنیت در منطقه غرب آسیا نیز دستخوش تغییر خواهد شد؛ یعنی دقیقاً همان چیزی که ایالات متحده و اسرائیل در جریان جنگ 33روزه در سال2006 میلادی به دنبال تحقق آن بودند؛ ولی ناکام ماندند.