امام حسین علیه‌السلام:  شایسته نیست که انسان با ایمان، نافرمانی خدا را مشاهده کند و با بی‌تفاوتی از آن چشم بپوشد؛ بلکه او وظیفه دارد در جلوگیری از منکر اقدامی بکند.  (وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۱۲۵) 

شریعتی و منافقین

عزت‌الله مطهری (عزت شاهی)

 

مجاهدین، شریعتی را هم آدم خائنی می‌دانستند و می‌گفتند: او خرده بورژوای سازش‌کار است. وقتی رژیم، چند مقاله از شریعتی در روزنامـه چـاپ کرد، گفتند: او سازش کرده و با رژیم همکاری می‌کند و گرنه چه دلیلی دارد که مقاله ضدکمونیستی او را در کیهان چاپ کنند.

کتاب "چه باید کرد" شریعتی، به زندان آمده بود. مسعود رجوی و موسی خیابانی در اتاق کتابخانه یا تلویزیون بودند که موسی کتاب را برداشت و با آن بازی کرد، خندید و بعد انداخت و رو به مسعود گفت: این هم «لنین ایران» ببین چه می‌گوید. اصلا کتاب‌های این {شریعتی} در زندان بایکوت بود و کسی جرئت نداشت آن را بخواند. 
کتاب‌های آقای مطهری و آقای سید قطب هم همین وضع را داشت. بعد که مجاهدین از زندان آزاد شدند و جوّ را دیدند و فهمیدند عده‌ای طرف‌دار شریعتی هستند، از وضع سوءاستفاده کردند و خود را طرف‌دار شریعتی جلوه دادند. 
آن زمان که از شریعتی چند مقاله در خصوص "بازگشت به خویشتن" در روزنامه کیهان چاپ و منتشر شد، مجاهدین کار شریعتی را همکاری و همراهی با رژیم دانستند. ازآنجاکه متون این مقالات علیه کمونیسم است، رژیم با او قرابت موضع پیدا کرده و مقالاتش را چاپ کرده است. 
مجاهدین، مواضع سیاسی شریعتی را قبول نداشتند و می‌گفتند: وی مبارزه مسلحانه را قبول ندارد و در یکی از سخنرانی‌هایش گفته است: آنها که رفتند، کاری حسینی کردند و آنها که ماندند، باید کاری زینبی کنند.
لذا نظریات دکتر را سـدّی بـر مبارزه مسلحانه می‌دانستند؛ اما پس از فوت ایشان و اقبال جوانان به‌سوی آثار او، خود را طرف‌دار وی دانستند و گفتند: مجاهدین اولیه، از جلسات سخنرانی دکتر شریعتی خوراک ایدئولوژیک می‌گرفتند.
سید ابراهیم حسین شاذلی قطب، معروف به سید قطب نویسنده و نظریه‌پرداز اسلام‌گرای مصری و از اعضای برجسته اخوان‌المسلمین بود.
 به نقل از وبگاه خاطرات انقلاب