رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم):  هر کس برادر دینی خود را خالصانه دیدار کند، خدای متعال به او می‌فرماید: تو مهمان و زائر منی، پذیرایی از تو بر عهده من است و من به خاطر اینکه برادر دینی‌ات را دوست می‌داری، بهشت را بر تو واجب ساختم.  (وسائل الشیعه، ج 10، ص 457)

شخصیت‌شناسی زید بن حارثه (بخش سوم)

منابع تاریخ اسلام، زید بن حارثه را در زمره نخستین گروندگان به اسلام نام برده‌اند. هنگامی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به رسالت برگزیده شدند و به خانه برگشتند، حضرت خدیجه، حضرت علی بن ابیطالب و زید بن حارثه در خانه ایشان به سر می‌بردند. او را پس از امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) نخستین مرد مسلمان شناخته‌اند. (ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۱۳۱) پس از آنکه پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به مدینه هجرت کردند، زید و ابورافع مأمور همراهی حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، ام کلثوم و سوده بودند. در این سفر زید، همسرش ام ایمن و فرزندش اسامه را نیز به همراه داشت. (بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۱۴)
حضرت حمزه بن عبدالمطلب (علیه السلام) در پیمان برادری مسلمانان در مکه با زید بن حارثه عقد اخوت بسته بود. او در روز اُحُد هم زید را وصی خود کرد. پس از هجرت، نیز رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) میان زید و اسید بن حضیر عقد برادری بست.
نماز رسول خدا بر تابوت نجاشی
در حدیثی در تفسیر آیه «وَ انَّ مِنْ اهْلِ الْکِتابِ لَمَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ الَیْكُمْ وَ ما أُنْزِلَ الَیْهِم» آمده است که شأن نزول این آیه «نجاشی» سلطان «حبشه» است، هنگامی که از دنیا رفت، خبر مرگ او را جبرئیل به رسول خدا رسانید. پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بیرون آیید و بر یکی از برادرانتان که در سرزمین دیگری از دنیا رفته است نماز بخوانید، یاران گفتند: او کیست؟ فرمود: نجاشی است. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به قبرستان بقیع آمدند، و از مدینه، سرزمین حبشه در مقابل چشمشان نمایان گشت، تابوت نجاشی را دیدند و بر آن نماز خواندند!
زید تنها صحابی پیامبر است که نام او در قرآن آمده است: سوره احزاب: آیه ۳۷: [به خاطر بیاور] زمانی را که به آن کس که خداوند به او نعمت داده بود و تو نیز به او نعمت داده بودی [به فرزند خوانده‌ات «زید»] می‌گفتی: «همسرت را برای خود نگاهدار و از خدا بپرهیز.» و در دل خود چیزی را پنهان می‌داشتی که خداوند آن را آشکار می‌کند و از مردم می‌ترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر است که از او بترسی. هنگامی که زید نیازش را از آن زن به سر آورد [و از او جدا شد]، ما او را به همسری تو درآوردیم تا مشکلی برای مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخوانده‌هایشان ـ هنگامی که از آنها بی نیاز شدند [و آنها را طلاق دادند] ـ نباشد و فرمان خدا انجام شدنی است [و سنّت غلط تحریم این زنان باید شکسته شود.]