رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم):  هر کس برادر دینی خود را خالصانه دیدار کند، خدای متعال به او می‌فرماید: تو مهمان و زائر منی، پذیرایی از تو بر عهده من است و من به خاطر اینکه برادر دینی‌ات را دوست می‌داری، بهشت را بر تو واجب ساختم.  (وسائل الشیعه، ج 10، ص 457)

سیره سیاسی رضوی

علیرضا قاسمی

 

امام معصوم به عنوان یک پیشگام و الگوی دارای عصمت در همه زمینه‌ها و در هر زمان و مکان الگویی برای تمام بشریت هست. در این یادداشت به گوشه‌ای از زندگی سیاسی عالم آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) می‌پردازیم.

۱. استقلال سیاسی: امام رضا علیه‌السلام با وجود اینکه به شدت تحت نظارت مأمون بودند، و با توجه به اینکه خلیفه عباسی چاره‌ای جز تحمیل ولایتعهدی به ایشان نمی‌دید، آن حضرت در پاسخ به این خواسته مأمون، بدون توجه به فشارها و برخی فضای های کاذب سیاسی، نسبت به پذیرش اجباری ولایتعهدی، شرایطی برای مأمون قرار دادند و خود مستقلاً تصمیم گرفتند.
۲. عدم همکاری با حاکمان جور: حضرت رضا (علیه السلام) دستگاه مأمون را ظالم می‌دانستند؛ لذا از همکاری و کمک به گسترش و تحکیم قدرت نامشروع مأمون دوری نموده، و علی‌رغم تهدیدهای پیاپی مأمون، این‌گونه تهدیدات تاثیری بر این موضع قاطع آن حضرت نداشت.
۳. حفظ عزت، کرامت و آزادگی: پس از اینکه امام رضا (علیه السلام) با تهدیدات و فشارهای فراوانی از سوی مأمون مواجه گردیدند، برای مأمون در پذیرش این موضوع شرایطی تعیین نمودند، به این معنا که در دستگاه سیاسی حاکم، آن حضرت کسی را عزل و نصب نکنند و عملاً کاری را انجام ندهند و سنّت و شیوه‌ای را تغییر نداده و تنها به حکومت مشاوره بدهند و در مسیر اثبات حق ولایت خویش با حفظ آزادگی چنین فرمودند: مأمون چیزی به من نداده است و آن چه را به من پیشنهاد می‌کند، حق من است.
۴. عدم إغواپذیری در مسائل سیاسی: مأمون که  شخصی فریبکار بود، همواره در برابر امام رضا (علیه السلام) چنین می‌گفت: «می‌خواهم خود را از خلافت عزل کنم و آن را به تو بسپارم و با تو بیعت نمایم». اما آنچه مأمون شعار می‌داد فقط جنبه تبلیغاتی و فریبکاری داشت و حضرت رضا (علیه السلام) به دور از این فضای کاذب و اغواگری‌ها، به وظیفه خود عمل نمودند. 
۵. تبیین و روشنگری: آنچه امام رضا (علیه السلام) تا لحظه شهادت بدان همت گماشتند، روشنگری در باب مسائل سیاسی و خلافت بود به شکلی که تهدید مناظره بین ادیانی را به فرصتی طلایی برای تبیین اندیشه‌های اسلام ناب تبدیل نمودند.
۶. صراحت بیان: امام رضا (علیه السلام) حقایق را به صراحت و بدون در نظر گرفتن برخی فضاها و مصالح کاذب سیاسی بیان می‌فرمودند. ایشان در بیانی خطاب به مأمون چنین می‌فرمایند: «اگر خلافت را خدا برای تو قرار داد، روا نیست لباسی را که خدا در قامت تو راست کرد، بیرون کنی و به دیگران بدهی و اگر از تو نیست، چگونه آن را به من می‌سپاری؟» در واقع این سخن حضرت نیز گویای این حقیقت است که مأمون حق خلافت را نداشته و آن را از اهل بیت (علیهم السلام) غصب نموده است.
۷. مقاومت در برابر خواسته‌های نامشروع و عدم سازشکاری با دشمن: امام علیه‌السلام با خواسته نامشروع مأمون به شدت مخالفت نموده و از پذیرش آن دوری نمودند تا اینکه مأمون از اهرم تهدید به قتل حضرت (علیه السلام) بهره جُست و ایشان را به پذیرش ولایتعهدی مجبور نمود، به عبارت دیگر امام رضا (علیه السلام) در مسائل سیاسی، با مأمون اقدام به سازش و بیعت نفرمودند.
۸. رعایت اخلاق سیاسی: امام رضا (علیه السلام) در تمام بیانات و واکنش‌های سیاسی خویش در قبال مأمون، به اصول اخلاق سیاسی پایبند بوده و از آن تخلف نفرمودند، به دلیل اینکه هیچ‌گاه جهت دست‌یابی به اهداف خویش، به روش‌های ناصحیح و فریبنده متوسل نشده و یا اینکه به مأمون و دستگاه او اهانتی نکردند و این مهم، خود درس بزرگی است برای کسانی که می‌خواهند در این راه، اخلاق سیاسی را مد نظر قرار دهند.