امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

سواد رسانه‌ای (بخش چهاردهم)

محمد محمدی

 

قلم طبیعت

اولین کتاب عکس توسط ویلیام هنری فوکس تالبوت چاپ شد. این عکس‌ها به شیوه‌ای که خود وی در سال 1840 اختراع کرده بود و به آن کالو تایپ می‌گفتند، تهیه شده بود. تالبوت، نام کتاب خود را « قلم طبیعت» گذاشت. 
این نام بسیار بجا و دقیق است. گویا دوربین، یک قلم است. ابزاری برای نوشتن است. قلمی که با آن طبیعت نوشته می‌شود. در زبان انگلیسی هم به عکاسی فتوگرافی می‌گویند. فتوگرافی یعنی نوشتن با نور. این نشان می‌دهد که نام دوربین از هنگام تولدش قلم بوده است؛ یعنی وسیله‌ای که با آن می‌نویسند. کاش این کلمه در زبان فارسی دقیق‌تر ترجمه می‌شد. 
تماشای تلویزیون نوعی مطالعه است
تلویزیون هم در حقیقت متونی را که بوسیله دوربین نوشته شده، نشان می‌دهد. تلویزیون مانند دفتری است که با قلم دوربین جملاتی در آن نوشته شده است. هنگام مشاهده تلویزیون، در حقیقت مشغول خواندن آن هستیم؛ درست مانند وقتی که داریم روزنامه می‌خوانیم.
اگر نگاه ما به تلویزیون مانند نگاه ما به علائم راهنمایی و رانندگی باشد، در این صورت ما معنای متون رسانه ای را درک کرده ایم. چیزهایی که قبلاً در کتاب می خواندیم، حالا در تلویزیون می بینیم. با آمدن رسانه های جمعی، بسیاری از کلمات از کتاب به صفحه نمایش منتقل شد. ارتباط با تصویر از جهاتی راحت تر و جذاب‌تر از ارتباط با کتاب است. همین موجب شده که مردم ترجیحاً به ارتباطات بصـری روی بیاورند. تصاویر از خیابان ها به خانه آمدند و از خانه به جیب بغل ما راه یافتند. تلفن های همراه با تصویر با ما سخن می گویند. حالا متون تصویری همه‌جا همراه ماست. کری بازالگت، از اساتید سواد رسانه می‌گوید:
«کودکان حداقل از دوسالگی فیلم می‌بینند. گفته می‌شود که تماشای تلویزیون، آنها را کمتر اجتماعی می‌کند، آنان را بیش از حد چاق می‌کند و به سمت خشونت سوق می‌دهد،  تمرکز و مهارت‌های زبانی را کم می‌کند و خلاصه اینکه آنها را با مجموعه‌ای از مشکلات که باید حل شود، به معلم تحویل می دهد. اما این نکته را نمی‌توان نادیده گرفت که کودکان هنگام تماشای تلویزیون چیزهایی هم می‌آموزند. هرچند پدر و مادر به تلویزیون به‌عنوان یک پرستار نگاه می‌کنند، وسیله‌ای که می‌تواند توجه بچه‌ها را به خود جلب کند و آنها را در خانه نگه دارد. اما کودکان به فیلم‌ها کاملاً وابسته هستند. آنها به سرعت فیلم‌های جذاب را درک می‌کنند. آیا صحیح نیست بگوییم آنها در حقیقت فیلم را مطالعه می‌کنند؟» 
وی بر دو نکته تأکید دارد: نکته اول اینکه کودکان هنگام تماشای تلویزیون چیزهایی می‌آموزند و نکته دوم این که اگر آنها چیزهایی می‌آموزند و به سرعت فیلم‌ها را جذب و درک می‌کنند، می‌توانیم تماشای تلویزیون را نوعی مطالعه و تلویزیون را نوعی کتاب بدانیم. اولین قدم در سواد رسانه این است که ما تماشای فیلم را نوعی مطالعه بدانیم.