«خانواده» واحد اصلی جامعه محسوب میشود. خانواده، مهمترین کانونی است که جامعه را شکل میدهد. فرد در کنار تأثیری که از اجتماعِ خود، میپذیرد با توشهای که از خانوادهی خود دریافت کرده است، محیط پیرامون خود را تحتتأثیر قرار ميدهد.
چنین تأثیراتی علاوه بر مسائل پیرامونی بر مسائل کلان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی سلامت جامعه نیز نقش دارند. به همین علت، بسیاری از صاحبنظران معتقدند اصلاح جامعه و پیشرفت و ترقی آن، در گرو اهمیت به خانواده و اصلاح خانواده است. خانواده بهعنوان واحد بنیادین هر اجتماع، تأثیری عمیق بر رشد و تعالی انسان دارد.
خانواده، واسطه بین فرد و اجتماع است، بهطوریکه از یک سو به تولید اعضای جدید و اجتماعی نمودن آنها پرداخته و از سوی دیگر به رفع نیازهای مراقبتی، عاطفی، اجتماعی، اقتصادی و... اعضای خود ميپردازد.
از طرف دیگر، تغییرات سریع و عدیده اجتماعی از قبیل افزایش هزینه زندگی برای خانوادهها، افزایش شکاف طبقاتی، پیشرفتهای فناوری، بالارفتن سن ازدواج و... همگی میتوانند سلامت نهاد خانواده را با چالشهای جدی روبهرو نمايند.
دراینبین، مسئولان سلامت جامعه میتوانند با درنظرگرفتن چالشهای پیشرو، به ارائه مراقبتهای پیشگیرانه در تمام سطوح پرداخته و نقش خود را در ارتقای سلامت نظام خانواده ایفا نمایند. به همین دلیل است که «صیانت از خانواده» از امور راهبردی تمامی کشورها در امور بهداشتی محسوب میشود و این موضوع به معنای فراهمآوردن سلامت روحی، جسمی و اجتماعی خانواده است.
عوامل تعیینکننده اجتماعی دخیل در این حوزه؛ مانند فقر، سواد و... اکنون در تأمین سلامت جامعه، نقش مهمتری نسبت به عوامل عفونی و واگیر ایفا میکنند. به همین دلیل در کشورهای پیشرفته، به این موضوعات و ارتباط آنها با سلامت خانواده و جامعه بیشتر پرداخته میشود.