مخدره چمن خواه
این روزها، شاهد هنجارشکنیهایی در سطح جامعه هستیم. بعضی از کسانی که این هنجار شکنیها را به وجود آوردند، دلیل این کار را، اعتراض به مسائل و مشکلات بیان کردند و بعضی دیگر، آن را عدم آزادی و اسارت در بند قانون! آیا واقعاً این اعتراض است یا آشوب؟ و از کجا سرچشمه گرفته؟
۱] رعایت قانون در جامعه، رعایت «حقوق شهروندی» است. در حریم عمومی جامعه، کسی حق قانونشکنی ندارد و همه باید به قانون کشور، احترام بگذارند. هنجار شکنها در «گام اول»، صحبت از چند تار مو کردند و گفتند: یعنی بهخاطر این چند تار مو، قانون کشور به هم میخورد؟ بنابراین روسریها را عقب بردند و کشف حجاب از اینجا کلید خورد! در «گام دوم» گفتند: اگر ساق دست بیرون باشد، دنیا خراب میشود؟ به طور حتم، دنیا بهخاطر عریان کردن ساق دست، خراب نمیشود؛ بنابراین تا آرنج، آستینها را کوتاه کردند و نتیجه گرفتند تا بالای آرنج هم اشکال ندارد! در گام بعدی رفتن سراغ لباس؛ اگر مانتو دکمه نداشته باشد، به کسی ضرر نمیخورد! بنابراین مانتوها بدون دکمه و نازک، آستینها کوتاه و شلوار، به جوراب شلواری تبدیل شد.
۲] این عده معدود، تمام قوانین اسلام را یکبهیک زیر پا نهادند و اسمش را گذاشتند «آزادی»! مسئله به اینجا ختم نشد. در «گام بعدی»، سراغ ازدواج سفید رفتند. یک مدت با هم زندگی کنند، اگر از همدیگر خوششان نیامد، از هم جدا شوند! بدون هیچگونه تعهدی نسبت به همدیگر. "غرب" در تمام این برنامهها سرآمد و پیشتاز است و نسخه غلط سبک زندگی را برای همه کشورهای دنیا میپیچد. اول، بیحجابی را قانون کردند. بعد، اسم پدر را از توی شناسنامه خط زدند و راه را برای روابط نامشروع، باز گذاشتند. در «قدم بعدی» گفتند: هیچ قراردادی بین زن و مرد نباید باشد، آنها در قبال همدیگر، هیچگونه مسئولیت و تعهدی ندارند. آزاد و رها! بنابراین، ازدواج سفید را به رسمیت شناختند. آنها در قدم بعدی، حرامزادگی را قانونی کردند. هر روز به دنبال یک سری افکار شیطانی رفتند، تا جایی که همجنسبازی را قانونی و آن را رواج، و برای همجنسبازان، حقوق شهروندی قرار دادند! آنها حتی پا را از این فراتر نهادند و ازدواج با حیوانات و اجسام و... را قانونی و کشیش برای آنها، خطبه عقد خواند!
۳] وقتی راه انحراف باز میشود و شخص از «اعتدال اخلاقی» بیرون میرود، فقط خودش را میبیند و لذتهای کاذب را! آنوقت، دست به هر کار خلاف و دور از شأنی میزند. در «نقد تمدن غرب»، وقتی گفته میشود «اومانیزم غربی، فقط به فکر غرایز انسان است» باید بدانیم، این فقط یک ادعاست. آنها غرایز را با بهرهگیری غلط از لذتهای مادی، تباه کردند؛ بنابراین کسی که از اعتدال اخلاقی بیرون برود، به سمت جنون کشیده میشود. «جنون جنسی» و «برهنگی» در جامعه شیوع پیدا کرده، خیانت جنسی به وجود میآید؛ چون فضا، جنسی شده است. وقتی پوشیدگی وجود دارد، مرد و زن بودن، معنا ندارد. همگی انسان هستند. ولی وقتی برهنگی پیشآمد، جامعه، رنگ و بوی جنسیت به خود میگیرد و انسانیت فراموش میشود. در جلوهگری از همدیگر سبقت میگیرند و علایم جنسی در جامعه رواج پیدا میکند. فضای عمومی جامعه به هم میریزد و ناهنجاریها بهشدت شکل میگیرد.
۴] خداوند در چندین سوره و آیه، بندگانش را از خطر سقوط و عدم تبعیت از گامهای شیطان، بیم داده است. آیات ۱۶۸ و ۲۰۸ سوره بقره و آیه ۱۶۲ سوره انعام و آیه ۲۱ سوره نور. خداوند در این آیات، به بندگانش میفرماید: «وَلا تَتَّبعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ اِنَّهُ لَکم عَدُوُّ مُبِین». از گامهای شیطان پیروی نکنید. همانا او دشمن آشکار شماست. معلوم میشود که شیطان، «گامبهگام» انسان را به سمت انحرافات اخلاقی و رذائل میکشاند و او را از «قلّه اشرف مخلوقات» بودن، به «درّه سخیف و پست حیوانیت» پایین میکشاند. درصورتیکه در همه ادیان ابراهیمی، حکم حجاب هم الزام شرعی هست و هم الزام قانونی. آیه صریح قرآن درباره پوشش، آیه ۵۹ سوره احزاب است. در «قانون اساسی جمهوری اسلامی»، قانون حجاب بهصراحت آمده است.
۵] دشمن ملّت ایران، محکوم به شکست است؛ چون در راه باطل و غلط، حرکت میکند. اگر رؤسای سابق آمریکا، زیر پوششهایی، کارهای خلافی انجام میدادند، حالا دیگر علنی و بدون پوشش، «فسادها»، «انحرافها»، «جنگافروزی» و «فتنهسازی» خودشان را نشان میدهند. غربیها و دیگر همدستانشان، به آخر خط رسیدند. دیگر نیاز به «نقد تمدن غرب» نیست؛ بلکه باید «حقیقت تمدن غرب را به مردم نشان داد». آنها در منجلاب فساد، غوطهورند. این راه باطل و راه شیطان است و خدای متعال در این باره میفرماید: «اُولئکَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللهُ وَمَن یَلعَنِ اللهُ فَلَن تَجِدَ لَه نَصیرًا» (آیه ۴ سوره نساء). کسی که خدا او را لعنت میکند، نصرت کنندهای نخواهد یافت.