

«زنِ ایرانی» در تمامی زمینهها با حفظ شئونات اسلامی، فعالیتهای چشمگیری دارد و در ردههای بالایی، افتخارآفرین است. نگاه ایرانی به زن، یک نگاه مقدس و ارزشمند است؛ در جایگاه مادری، دلیرپرور و در جایگاه همسری، عروجدهنده و در جایگاه اجتماعی، پیشبرنده است. این نگاه، برعکس دیدگاه کشورهای اروپایی و غربی به جایگاه زن است که به زن، فقط دید ابزاری و جنسی دارند.
«زنِ ایرانی» در عرصه دینی_اجتماعی، یعنی گوهرشادها، مسجدی ساختند که هم محل عبادت، هم جایگاه علمآموزی، معرفت، آگاهی و هم محل شهادت است. پروین اعتصامیها، در عرصه ادبیات نامدار و ماندگار.
اسدیها و کرجوها و... که مبارزات سیاسی و شهادتشان، زمینهای شد برای ایجاد جمهوری اسلامی در ایران.
سیده شاهحسینیها، در عرصه هنر فیلمنامهنویسی و کارگردانی، مسائل دینی و جهاد را لحاظ نمودند.
حیدریها، در عرصه ورزش، باحجاب و پوشش دینی، با افتخار بر سکوی قهرمانی میایستد و اجازه نمیدهد، مردان مدال به گردنش بگذارند و با او مصافحه نمایند.
پزشک محجبهای که بیمار بیبضاعت را فیسبیلالله معالجه مینماید.
نخبههای علمی متدینی که شب و روز، روی پروژههای خود برای ارتقا علمی کشورش مشغول است و بورسیههای آمریکایی و اروپایی را بههیچعنوان نمیپذیرد و با وجود تمام مشکلات پیش رو، برای پیشرفت وطنش تلاش مینماید.
معلم، دبیر و استادهایی که در تربیت و علمآموزی، تمام ارزشهای دینی را لحاظ مینماید و برای تربیت دینی، اهمیت بیشتری قائل است.
فعال فضای مجازی که در دشمنشناسی، شناخت معارف دینی و مسائل سیاسی، برای ارتقا آگاهی کاربران پررنگ عمل میکند.
مُبلِغ خارج از کشوری که برای انتشار معرفت حقیقی دین مبین اسلام، فعالیت مینماید.
کارآفرین و جهادگری که دست بسیاری از زنان بیسرپرست خانواده را میگیرد.
فعال اجتماعی که در تمام فتنههای دشمن برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران، منفعل نبوده و نقش بسزایی برای رفع آن دارد؛ همچون راهپیماییها، همراهی همسر در رفع اغتشاشات، رضایت و صبوری در شهادت فرزند مدافع امنیتش، فعالیت اجتماعی معرفتی در جامعه زنان، مانند سخنرانی و فعالیت فرهنگی. و زن ایرانی یعنی ...
اینها تنها نمونههایی از «ایرانی بودن زن»، در کشور جمهوری اسلامی ایران است؛ و همچنین زنان فعال گمنامی در کشور داریم که هنوز شناخته شده نیستند و در پیشرفت جمهوری اسلامی ایران، نقش بسزایی دارند.