امام باقر(علیه السلام):  خوشا به حال آن کس که زمان او را دریابد و از یاوران او باشد، و بدا و بسیار بدا به حال کسی که با او مخالفت و ستیزه کند و از حضرتش فرمان نبرد و در زمرة دشمنانش درآید. بحار، ج ٥٢، ص 231

رحمت بیکران

شیخ عطار نیشابوری

 

در کنار دجله سلطان بایزید
بود روزی فارغ از خیل مرید 
ناگهان از بام عرش کبریا
این ندا آمد که ای شیخ ریا
میل آن داری که بنمایم به خلق
آنچه را داری تو در این کهنه دلق؟ 
تا خلایق قصد آزارت کنند
تیرباران بر سر دارت کنند 
جملگی گویند کاو دیوانه است
وز طریق دین حق بیگانه است؟ 
در جوابش گفت می‌خواهی تو هم
شمه‌ای از رحمتت سازم رقم؟ 
تا خلایق از عبادت رم کنند؟
وز نماز و روزه و حج کم کنند؟ 
ره به کوی بی‌نیازیت برند؟
پی به سر خلق سازیت برند؟ 
پس ندا آمد که ای شیخ کهن
نی ز ما و نی ز تو رو دم مزن