رابطه پدر با پسر باید رابطهی سازندگی، پرورش و ارشاد باشد. پدر استقبال کند که فرزندش میخواهد مثل او راه برود یا بپوشد و... نباید این تقلیدها را مسخره کند، حتی الگوهای مثبت دیگر را باید به پسر معرفی کند تا وی با نگاه به آنها مسیر آیندهی خود را تشخیص دهد. نوع وظایفی که بر عهدهی پدر گذاشته میشود، محیطهایی که برای حضورش فراهم میشود و اموری که به او واگذار میگردد، همه نقش سازندگی را برای پسر خواهد داشت.
پسر باید بفهمد که دنیایش با دنیای دختران متفاوت است. نوع پرورش پسر باید با دختر متفاوت باشد و باید نقش مردانه را در او تقویت کرد. پسری که با تربیت دخترانه تربیت شود، قادر به تحمل و انجام مسئولیتهای بزرگسالی خود به عنوان همسر و پدر نخواهد بود و پدر مهمترین نقش را در تربیت و الگودهی به پسر خود در این باره ایفا میکند.
پدر باید توجه داشته باشد که همیشه الگوی پسر است؛ از این جهت باید شخصیتی قابل قبول و قابل تحسین برای فرزند خود داشته باشد. البته سطح سواد و معلومات پدر در رابطهی او با فرزندش اثرگذار است؛ امّا همیشه منظور از الگوی قابل قبول و قابل تحسین الگوی با سواد یا پولدار نیست؛ بلکه الگوی سالمِ دینی است. شخصیت که قول و فعلش برای خانوادهاش اطمینان بخش باشد.