بدخواهی کافران نسبت به مومنان
کافران از اهل کتاب و مشرکان، دوست ندارند که هیچ خیر و نیکی از طرف پروردگارتان بر شما نازل شود. درحالیکه خداوند، رحمت خود را به هر که بخواهد اختصاص میدهد، و خداوند صاحب فضل بزرگ است. بقره/105
نكتهها:
این آیه، از کینهتوزی و عداوت مشرکان و کفّار از اهل کتاب، نسبت به مؤمنان برمیدارد.
آنان حاضر نیستند تا ببینند که مسلمانان، صاحب پیامبری بزرگ و کتابی آسمانی هستند و میخواهند ندای توحید را به تمام جهان رسانده و با تمام تبعیضات نژادی و اقلیمی و با تمام خرافاتِ مشرکان و تحریفاتِ اهل کتاب مبارزه کنند و مانع عوامفریبی بزرگان آنان شوند. خداوند در این آیه میفرماید: لطف و رحمت خداوند طبق ارادهی او به هرکسی که بخواهد اختصاص مییابد و کاری به میل اینوآن ندارد که آنها دوست داشته باشند یا نه!
پيامها:
1-ارادهى قلبى و روحيّه باطنىِ دشمن را بشناسيد و هرگز به آنان تمايل پيدا نكنيد.
2-خيررسانی، از شئون ربوبيّت است.
3-توكّل به خدا كنيد و از كينه و حسادت دشمن نهراسيد.
4-حسادت حسود، هيچ اثرى در ارادهى لطف خداوند ندارد.
5-فضل و رحمت و هدايت خداوند، شامل همهى اقوام و ملل مىشود و اختصاصى به بنىاسرائيل وگروه خاصّى ندارد.
اهمیت عمل صالح در سرنوشت انسان
امام علی (علیهالسلام) در سخنی پربار و حکمتآمیز، به اهمیت عمل صالح و نیک در سرنوشت انسان اشاره دارد و تلویحا کسانی را که بر نسب خود تکیه میکنند، در خطا میشمرد و میفرماید: «کسی که عملش او را (از پیمودن مدارج کمال) کُند سازد، نَسَبش به او سرعت نخواهد بخشید» ; (مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ). قرآن مجید و روایات اسلامی در جایجای خود، بر فرهنگ عمل تکیه کرده است و آن را مقدم بر هر چیز میشمرد و این آیه شریفه قرآنی که بهصورت شعار برای مسلمانان درآمده، شاهد این گفتار است: (إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکُم). درست است که نسب عالی، یکی از مزایای اجتماعی افراد محسوب میشود؛ ولی در واقع جنبه تشریفاتی دارد. آنچه به حقیقت و واقعیت مقرون است، «اعمال خود انسان» است و بسیار دیدهایم افرادی که از خانوادههای پایین بودند و به سبب جدوجهد و تلاش و کوشش به مقامات عالی رسیدهاند، درحالیکه افراد دیگری با نسبهای عالی، بر اثر سستی و تنبلی، خوار و بیمقدار شدند.
(نهجالبلاغه، حکمت ۲۳)