امام باقر(علیه السلام):  خوشا به حال آن کس که زمان او را دریابد و از یاوران او باشد، و بدا و بسیار بدا به حال کسی که با او مخالفت و ستیزه کند و از حضرتش فرمان نبرد و در زمرة دشمنانش درآید. بحار، ج ٥٢، ص 231

در کار خیر عجله کنید

استاد محسن قرائتی
عجله کنید در کار خیر. این که می‌گویند عجله کار شیطان است، حرف درستی نیست. عجله در کارهای بد، کار شیطان است، در کارهای خوب، خودِ خدا گفته است «حَیَّ عَلَی الصَلاه» یعنی عجله کن، «عَجِّلُوا» یعنی عجله کن، «سابِقُوا» عجله کن، «وَاستَبِقُوا»، «سارِعُوا». این همه آیه داریم که سرعت بگیرید. منتها اول مشورت کنید، بعد از تحقیق. 
یعنی شما در ازدواج تحقیق کنید، عروس و داماد. این که به ما می‌خورد به ما نمی‌خورد. این کلمه کفو یعنی چه؟ کفو یعنی همتا. این عروس و داماد همتا هم باشند، یعنی مثل جفت کفش. نه ماشینشان به هم می‌خورد که ما بنز داریم او موتور گازی، ما خانه‌مان 500 متر است او خانه‌اش 40 متر است. کفو یعنی اخلاق. یعنی وقتی تحقیقتان کامل شد، دیگر معطل نکنید. 
حالا صبر کنیم خواهرمان زایمان دارد، صبر کنید عمویمان مرده است سالگردش بیاید تمام بشود، صبر کنیم کنکور او تمام بشود، صبر کنیم بنایی تمام شود. بعد از آنکه تحقیق شد، دیگر عروسی را هم فوراً انجام دهید. گاهی وقت‌ها مدتی بین عقد و عروسی طول می‌کشد، در این واسطه شیطان می‌آید یک چیزی از این فامیل به آن می‌گویند و بالعکس؛ لذا بعد از آنکه  نمره تحقیق شما 20 بود، عجله کنید. بعد هم نگویید زشت بود. حالا من عصری عقد کردم فردا عروسی کنیم. قرآن یک آیه دارد می‌گوید هیچ‌کس حق ندارد سر به سر کسی بگذارد. تو چهارشنبه عقد کردی، شب جمعه عروسی کردی. چه عجله‌ای داشتی، حیا نکردی. قرآن می‌گوید: «غَیرُ مَعلُومین». چند بار این کلمه را گفته است. یعنی سر به سرش نگذار. همسر را عقد کرده است، اختیار با خودش است. اول تحقیق، بعد از تحقیق فاصله نیفتد که راهی برای نفوذ شیطان‌ها پیدا بشود. 
اولاد خوب چیست؟ اولاد خوب کسی است که نسبت به پدر و مادرش تواضع کند، نسبت به پدر و مادر گردن کلفتی نکند. قرآن می‌گوید: «وَاحفِض لَهُما جَنَاحَ الذُّلِّ» بال محبتت را نسبت به آدم‌ها باز کن. به او نگو من فوق لیسانس هستم؛ ولی تو سواد نداری. او نان مفت به تو داد خوردی، فوق لیسانس شدی. من بگویم حجت‌الاسلام هستم؛ ولی پدر و مادرم سواد ندارد. او نان مفت داد به من خوردم که طلبه شدم. گاهی وقت‌ها یک مدرکی می‌گیریم، یک پستی، یک تخصصی، فکر می‌کنیم دیگر…
من خودم، یک‌بار دیگر هم این را گفتم تکرار کنم، بنده حجت‌الاسلام اسم حجت‌الاسلام روی خودمان می‌گذاریم، سرِ من عمامه دارد، عمامه پنبه دارد، پنبه برای کشاورز است. شکم من غذا داخلش است، غذا برای گندم و برنج و هرچه هست برای کشاورز است. کفش من چرم است، چرم هم پوست گاو است، دامداری هم برای کشاورز است. یعنی منِ طلبه از مخ و شکم و پا به این‌ها بدهکار هستیم. او من را تامین کرده است، حالا من باید دِینم را ادا کنم، من باید یک کاری برای این‌ها بکنم. در شأن من نیست و در شأن من هست و این حرف‌ها را کنار بگذاریم.
«وَاحفِض لَهُما جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحمَهِ»، این «مِنَ الرَّحمَهِ» هم یک نکته دارد. بعضی دختر و پسرها، پدر و مادر را تر و خشک می‌کنند؛ ولی می‌خواهند بعداً این در ماشینشان بگذارند ببرند اداره ثبت، سند خانه را به اسم خودشان بکنند؛ لذا این تواضع‌ها ماست‌مالی است. می‌گوید: «جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحمَهِ»، اگر بر اساس رحمت تواضع کردی ارزش دارد، نه از روی کلک. چون گاهی وقت‌ها نان می‌دهد که تخم مرغ بردارد، علف می‌دهد که شیر بدوشد، تواضع می‌کند که این‌ها را به محضر ببرد سند خانه را به اسمش بکند.