امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

حوزه و دانشگاه 1186

وظیفه روحانیت بی اعتنایی به دنیاست
   علی شیرازی
امام خامنه‌ای در تاریخ ۲۳ دی ۱۳۸۳ فرمودند: ملاط همه وظایف، آن جریان معنوی، روی خوش روحانی، دلسوزی روحانی، استغنای نفس یک روحانی و یک طلبه و بی‌اعتنایی یک روحانی به تشریفات و چیزهای زیادی و زر و زیورها و مال دنیاست. اگر توانستید این را تامین کنید، آن حضور، مطلوب و ایده‌آل خواهد شد و اثر می‌گذارد.
۱.  جریان معنوی:
الف: ۱۴ آبان ۱۳۹۷: حیات معنوی یعنی روحیه، یعنی احساس هویّت، یعنی هدفداری، یعنی به سمت آرمان‌ها حرکت کردن، عدم توقّف.
ب: ۲۰ تیر ۱۳۹۴: مهم‌ترین کار برای اعتلای معنوی و روحی، پرهیز از گناه است؛ این مهم‌ترین کار است. سعی کنید از گناه پرهیز کنید. گناه‌ها هم مختلف‌اند؛ هم گناه زبان هست، هم گناه‌های مربوط به چشم هست، هم گناه‌های مربوط به دست هست، انواع گناهان هست؛ گناه‌ها را بشناسید، خودتان را 
مراقبت کنید.
ج: ۱ اردیبهشت ۱۳۹۵: بُعد معنویّت و معناگرایی در انسان، همه ابعاد دیگر انسان را هدایت می‌کند، اگر در "ما" باقی بماند و تقویت بشود.
مرحوم آیت الله نخودکی می‌فرمود: اگر از عبادتی، نوری کسب کنیم، آن را حفظ نمی‌کنیم، فوراً آن را با رفتارمان خرج می‌کنیم و از بین می‌بریم. 
۲.  روی خوش روحانی:
الف: ۲۳ دی ۱۳۸۳: با مردم گرم می‌گیرند، با مردم خوش‌اخلاقی می‌کنند، بی‌حوصلگی نشان نمی‌دهند، بدخلقی نشان نمی‌دهند، جواب مسئله‌شان را می‌دهند؛ یک وقت اگر کسی بیماری و مشکلی داشته باشد، اگر با پول نتوانند، با اخلاق آن مشکل را تسکین می‌دهند.
 ب: ۲۳ دی ۱۳۸۳: به عنوان آخوندی، دست ما گشاده نیست؛ اما آبرویمان که می‌تواند گشاده باشد. بنده خودم سال‌ها پیش‌نمازی کرده‌ام؛ می‌دانم انسان چگونه باید با مردم رفتار کند. وقتی نماز تمام می‌شد، برمی‌گشتم رو به مردم می‌نشستم. تسبیحات حضرت زهرا را هم که می‌گفتم، افراد می‌آمدند و می‌دیدند راه باز است. جوان می‌آمد، مزلّف می‌آمد، بازاری می‌آمد، ریش‌دار می‌آمد، بی‌ریش می‌آمد.
۳.  دلسوزی روحانی:
کلمه دلسوزی از دو کلمه "دل" و "سوزی" تشکیل شده است. دل به معنای احساسات و عواطف است و سوزی به معنای درد و رنج است. دلسوزی شبیه به همدلی و فداکاری است.
همدلی؛ یعنی بتوانید احساسات دیگری را درک کنید، حتی اگر خودتان آن احساسات را نداشته باشید. 
فداکاری؛ یعنی حاضر باشید برای کمک به دیگران، از خودتان بگذرید.
خداوند در آیه ۶ سوره کهف، درباره پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلی آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَديثِ أَسَفاً؛گويى می‌خواهی، خود را به خاطر اعمال آن‌ها از غم و اندوه هلاک کنی، اگر به این گفتار ایمان نیاورند!
روحانیت باید تالی تلو پیامبرش باشد. باید دلسوز مردم باشد.
۴.  استغنای نفس یک روحانی:
 به اندازه کافی داشتن، غنای خوب است؛ اما غنای خوب‌تر، غنای نفسانی است به این معنا که انسان از نظر روحی بی‌نیاز باشد. روایات فراوانی این غنا را تأکید کرده‌اند. رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) می‌فرمایند: خَیرُ الغِنی غِنی النّفْسِ؛ بهترین توانگری، توانگری نفْس است.
در روایت دیگری می‌فرمایند: الغِنی فِی القَلبِ، و الفَقرُ فی القَلبِ؛ توانگری در دل است و نیازمندی نیز در دل.
همچنین می‌فرمایند: لیسَ الغِنی عن کَثرَةِ العَرَض‌و لكنَّ الغِنى‌ غِنَى النَّفس؛ توانگرى به فراوانى مال و ثروت نيست؛ بلكه توانگرى [حقيقى‌] غنای روحی است.
۵.  بی‌اعتنایی یک روحانی به تشریفات:
برخی از انسان‌ها خوشبختی و سعادت را در تشریفات و تجملات و زرق و برق فراوان می‌بینند. اینان در واقع اسیر اداره این‌گونه زندگی‌های سنگین می‌شوند. به جای آنکه زندگی وسیله سعادت و گذران چند روز عمرشان باشد، خود در دشواری و پیچیدگی آن گرفتارند.
روحانیت نباید اسیر این تشریفات و تجملات باشد. باید به زرق و برق دنیا بی‌اعتنا باشد.
۶.  بی‌اعتنایی یک روحانی به زر و زیور و مال دنیا.
الف: ۲۵ فروردین ۱۳۷۱: عالمی که حرص به دنیا داشته باشد، مردود است. عالمی که از محرمات اجتناب نداشته باشد، مردود است. نه اینکه عالم نباید از تمتعات زندگی بهره ببرد؛ اما مراتبی هست که انسان در آن مراتب، باید حقاً و انصافاً از تمتعاتی چشم بپوشد.
ب: «حُبّ دنیا»، سرچشمه اصلی همه گناهان است و از عوامل مهمی است که گروه زیادی از انسان‌ها را به دوزخ می‌کشاند. 
خداوند در آیه ۱۸ سوره «اسراء» می‌فرماید: مَنْ کانَ یُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْليها مَذْمُوماً مَدْحُوراً؛ آن كس كه فقط زندگى زودگذر [دنياى مادى] را بطلبد، آن مقدار كه بخواهيم به هر كس اراده كنيم از آن مى دهيم، سپس دوزخ را براى او قرار خواهيم داد كه در آتش مى سوزد؛ در حالى كه نكوهيده و رانده [درگاه خدا] است!
روحانیت نباید به دنیا آلوده شود. باید غرق در معنویت و توحید و آخرت باشد.
 
ضرورت بازنگری تعامل مداح و روحانی در هیئت‌های مذهبی
   دکتر مریم اسماعیلی 
سال ۱۳۸۳ زمانی که نظرات و نگاه‌های علامه شرف‌الدین را بررسی می‌کردیم، جمله‌ای ذهنم را درگیر کرد. ایشان در جهت تبیین نهضت عاشورا و عزاداری، جمله‌ای از پرفسور ماربین (فیلسوف و شرق‌شناس آلمانی) نقل کرده بود، اینکه: 
شیعه از جهت عِده و عُده از ما مسیحیان کمتر است؛ اما به نسبت از حیث گسترش از ما مسیحیان جلوتر است و دلیل آن عزاداری بر امام حسین است. آنها در عزاداری دو بُعد دارد: تقویت شور و شعور. به شیعیان می‌گویند ای مردم! اماممان را کشتند. احساسات آنها تحریک می‌شود گریه می‌کنند و در ادامه شعور را تقویت کرده، می‌گویند ای مردم چه کنیم امام زمانمان را نکشند. بیایید ما هم در کلیسا بر مسیح عزاداری کنیم.
این جملات و تحلیل‌های زیاد دیگری که شبیه این جملات وجود دارد، نشان از ظرفیت بالای تاثیر و ایجاد تغییر در عزاداری امام حسین علیه السلام است. بالاتر از همه تحلیل‌ها، جمله معروف پیر و مرادمان خمینی کبیر است که فرمود محرم و صفر است که اسلام را زنده نگاه داشته است.
یکی از عواملی که دین، معنویت، عقیده و اخلاق را در یک جامعه در طول تاریخ حفظ می‌کند، عواطف است، چه عاطفه‌ای بالاتر از عاطفه خدایی خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله؟
سوالی که این جستار به آن می‌پردازد این است که آیا از این ظرفیت، استفاده شایانی صورت میگیرد؟
در پاسخ می‌توان تعامل روحانیان مجالس حسینی و مداحان را به اجمال مورد بررسی قرار داد:
الف) اکثر هیئت‌های مذهبی، بزرگ و به اصطلاح سرور ندارند.
ب) ۴ حالت زیر در هیئت‌ها دیده می‌شود:
۱. برخی هیئت‌ها مداح محور هستند. مداح هم سخنرانی می‌کند و هم مداحی، اگر هم سخنرانی دعوت شود، زمینه را برای مداح آماده میکند. 
۲. برخی هیئت‌ها روحانی محور هستند. روحانی هم سخنرانی می‌کند هم مداحی. 
۳. برخی هیئت‌ها سخنران برند دارد و به خاطر روحانی، مداح معروف می‌شود و روحانی به هیئت جهت میدهد. 
ظرفیت مجالس منبر و مداحی
۱. جنود خدا بودن مداحی که با زبان، بیان، طبع و ذوق خود، حقایق دینی را گسترش میدهد. 
۲. کلمه کلمه مداحی میتواند مغذی باشد و مستمع را رشد بدهد و اقناع و رشد روحی مخاطب را به دنبال داشته باشد. 
۳. بیان معارف و اخلاقیات در کنار مدایح و مراثی اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) در هر جلسه باعث رشد می‌شود. 
۴. زمینه تبلیغ و تبیین حق در مقابل تبلیغات دروغ و مغرضانه و شیطنت‌آمیز قدرت‌های ظالم و ستمگر است. 
آسیب‌ها
دشمن سر بزنگاه از موقعیت غبارآلود به نفع مقاصد خود و در مقابله با جبهه توحید سو استفاده میکند که حساسیتِ توجه به این مجالس را بیشتر میکند. برخی از آسیب‌های مجالس وعظ و مداحی از این قرار است:
۱. متن، مضمون و محتوای مداحی که می‌تواند معرفت مخاطب را ارتقا بخشد و باعث هدایت و افزایش معنویت او شود، محتوای غلط یا سبک باشد. 
۲. سبک عزاداری بیشتر تخلیه هیجان باشد و یا به عزاداری‌های مسیحیان شباهت داشته باشد. 
۳. از شبکه مداحان و ثناگستران خاندان پیامبر در رشد معنویت جامعه استفاده شایانی صورت نگیرد. 
۴. افراد به گریه بدون افزایش بصیرت قانع باشند؛ در حالی‌ که هم فضیلت گریه باید از دست نرود، هم بصیرت‌افزایی رخ دهد. 
۵. نیت‌ها در مدح و ثناگستری، خدائی نباشد؛ به قصد روشن کردن دل‌ها و جلا دادن ذهن‌ها نباشد. 
۶. بدون مطالعه و بی‌مایه باشد. 
۷. از صدق واقعه دور باشد. 
۸. به دلیل حساسیت موقعیت و نوع انتساب، در صورت بروز خطا، تاثیر آن بیشتر میشود. 
۹. مطالب پر مغز و محتوا باشد؛ اما سبک ارائه درست نباشد (آهنگ‌های نامناسب باشد)
راهکار
۱. حوزه، سرو سامان هیئت‌ها را طبق مقتضیات زمان بیشتر عهده‌دار شده، مدل و الگو ارائه دهد. 
۲. شبکه مداحان با روحانیت انقلابی و شاعرات آیینی مانوس‌تر شود. 
۳. دوره‌های ارتقایی برای مداحان تعریف شود (مخاطب‌شناسی، دشمن‌شناسی، انتقال تجربه، و... )
۴. هیئت‌های خانگی زنانه احیا و تقویت شود. 
حسن‌ختام مطلب را صحبتی از رهبر معظم انقلاب قرار می‌دهیم که نشان از ظرفیت عظیم منبر و مجلس و مداحی است: یکی از ابزارهای بصیرت‌افزایی و تحکیم معارف انقلاب و اسلام که ما داریم و دیگران در دنیا معمولاً ندارند، همین مدّاحی، روضه‌خوانی، منبر و مجالس مردمی است؛ این در دنیا معمول نیست. ۲۴/۰۴/۱۳۹۵