داود مهدوی زادگان
ولی فقیه، حضرت آیت الله امام خامنهای حفظهالله، درباره جنایات ددمنشانه رژیم صهیونیستی در جنوب بیروت پیام مهمی صادر فرمودند که در بردارنده حکم ولایی است:
«بر همهی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند». (بیانات ولی فقیه: ۷ مهر ١۴٠٣)
کاربست واژه «فرض» در ادبیات فقهی علمای اعلام و مراجع دین، صدور فتوای جهاد است؛ لذا تردیدی در اینکه ولی فقیه جهاد با دشمن صهیونیستی را بر مسلمانان واجب دانسته است، باقی نمیماند.
اگر اختلافی هم در مقصود از فرض دانستن جهاد با صهیونیستها باشد، مربوط به واجب عینی یا کفایی دانستن آن است. البته این وجوب مادامی که جبهه مقاومت احساس نیاز بکند، بر عینی بودنش باقی است. به عبارت دیگر، وجوب کفایی امکان شانه خالی کردن از این حکم را به کسی نمیدهد.
این نکته نیز لازم به ذکر است که هر چند فتوای ولی فقیه نسبت به آحاد مکلفین قابل تفسیر به وجوب عینی یا کفایی است؛ لکن چنین تفسیری نسبت به دولت و کارگزاران حکومت صادق نیست. تکلیف دولت - اعم از دستگاههای کشوری و لشکری - وجوب عینی است. چنانکه تلقی ارشادی بودن بعضی از فرامین ولی فقیه در خصوص کارگزار حکومت درست نیست. چون دولت از منظر فقه سیاسی نیز مکلف به احکام شرع مقدس است و مخاطب اولیه در خطابات حکومتی ولی فقیه تلقی میشود. فرض وجوب کفایی جهاد بر دولت و نیروهای نظامی معنا ندارد.
ولی فقیه در فتوای خود بر همه مسلمانان واجب فرموده که همه امکانات خود را در میدان حمایت از مردم لبنان و حزب الله مهیا کنند. بر این اساس، بر همه مسلمانان اعم از خواص و عموم مردم واجب است که امکانات مقدوره مادی و معنوی خود را برای انجام این فریضه تدارک ببیند.
ایشان در نماز جمعه تاریخی با شکوه و جلال نیز از لوازم و شرایط تحقق تکلیف جهادی امت اسلامی، جبهه مقاومت و ملت و دولت جمهوری اسلامی سخن گفتند و فرمودند:
«احکام دفاعی اسلام تکلیف ما را معلوم کرده است؛ هم احکام دفاعی اسلام، هم قانون اساسی خودمان، هم قوانین بینالمللی؛ همین قوانینی که ما در نگاشتن آن قوانین تأثیری نداشتیم؛ امّا حتّی در همان قوانین هم این مطلبی که عرض میکنم جزو مسلّمات است و آن، این است که هر ملّتی حق دارد از خاک خود، از خانهی خود، از کشور خود، از منافع خود در مقابل متجاوز دفاع کند» (بیانات ولی فقیه: ١٣/ ٧/ ١۴٠٣).
احکام دفاعی اسلام بخشی از سیاست قرآن است که لازمه تحقق و عملی شدن آن به وحدت و همبستگی امت اسلامی است. دشمن میکوشد از طریق ایجاد تفرقه میان امت و دولتهای اسلامی، مانع عملی شدن این سیاست قرآنی شود:
«سیاست قرآن برای مسلمانها این است که ملتهای مسلمان، گروههای مسلمان، با یکدیگر همبستگی داشته باشند... نقطهی مقابل این سیاست، سیاست دشمنان اسلام است؛ یعنی مستکبران و متجاوزان عالم. سیاست آنها «تفرقه بینداز و حکومت کن» است؛ مبنای کار آنها تفرقهافکنی است».
جبهه مقاومت در دفاع از مردم مظلوم غزه به حکم تکلیف شرعی و قانونی خود عمل کرده است. عمل مشروع و قانونی جای هیچ انتقادی نیست. هر گونه انتقاد شرعی و عرفی معطوف به دولت متجاوز و جنایتکاری مانند رژیم صهیونیستی است:
«بنابراین همهی این حملات و طوفانالاقصی که در سال گذشته تقریباً همین ایّام انجام گرفت، یک حرکت درستِ منطقیِ قانونیِ بینالمللی بود و حق با فلسطینیها بود. دفاع جانانهی لبنانیها از مردم فلسطین هم مشمول همین حکم است؛ آن هم قانونی، معقول، منطقی و مشروع است و کسی حق ندارد از آنها انتقاد کند که چرا شما در این دفاع وارد شدید».
دفاع از ملت مظلوم فلسطین برای همه ملتهای مسلمان به مثابه دفاع از خود است. اگر ملت ایران غفلت کند، دولت متجاوز صهیونیستی به سراغ مرزهای او نیز خواهد آمد. پس، برای حفظ استقلال و امنیت سرزمینی بر همه ملتهای مسلمان واجب است که کمربند دفاعی یکپارچه را ایجاد کند:
«ما مسلمانها سالهای متمادی از این حقیقت غفلت کردهایم، نتایجش را هم دیدهایم؛ امروز دیگر نباید غفلت کنیم؛ باید حواسمان جمع باشد. ما باید کمربند دفاع را، کمربند استقلالطلبی را، [کمربند] عزّت را، از افغانستان تا یمن، از ایران تا غزّه و لبنان، در همهی کشورهای اسلامی و ملتهای اسلامی محکم ببندیم».
(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی: ١٣/ ٧/ ١۴٠٣)