اصالت یک ملت را باید در بزنگاههای تاریخی و در هنگامه بلاها و آزمونهای دشوار مورد مداقه قرار داد. چه شخصیت واقعی یک ملت در میانه فراز و نشیبهای روزگار و تلخی و شیرینیهای آن ظهور یافته، شناخته شده و قابل تحلیل میشود. وقتی رهبر عزیز انقلاب فرمان همگانی حمایت از جبهه مقاومت را صادر کرد، تکاپویی در بدنه ملت شکل گرفت و استعدادهای معنوی جدیدی به شکوفایی نشست که در نوع خود بیهمانند بود. تصور کنید ملتی را که از بدو پیروزی انقلاب تحریم بوده و در ربع قرن اخیر تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی قرار گرفتهاند، ارزش پولشان افول کرده و چرخ اقتصادشان آن چنان که باید نمیچرخد. مشکلات اقتصادی بر زندگیشان سایه افکنده و با سختیهای بسیاری دست و پنجه نرم میکنند. در چنین شرایطی به طور طبیعی و با نگاهی مادیگرایانه، عقل معاش چه میگوید؟
عقل معاش احتمالاً حکم میکند درآمد خود را با احتیاط هزینه کرده و بیشتر دارایی خود را به سرمایه تبدیل نمایند تا در فردایی که ممکن است از امروز سختتر باشد - که انشالله نیست - چیزی برای اتکا و حفظ آبرو داشته باشند! عقل معاش میگوید باید به فکر خود و آینده فرزندان خود بود و برای آنها سرمایه گذاری کرد، چه اینکه در فقدان تدابیر اقتصادی، آینده روشنی وجود نخواهد داشت. عقل معاش میگوید تو همین که بتوانی دامن خود را از میانه این مشکلات بیرون کشیده و سربار دیگران نباشی، هنر کردهای! بنابراین در جمع زاد و توشه خود بکوش! عقل معاش میگوید مسلمانان شیعه و سنی لبنان و فلسطین نیز خدایی دارند که از حال آنها غافل نیست و بر دوش تو وظیفهای سنگینی نمیکند! عقل معاش میگوید گوش به هزاران شبهه، توجیه و ادله به ظاهر موجهی بسپار که برای یاری نکردن مسلمین خط اول نبرد با دشمنان اسلام، گناهی بر دوش تو احاله نکرده و به ملامت وجدانت نمیپردازند...!
اما در این غوغای زندگی که عقل معاش بر آن حکمرانی میکند، ملت مسلمان و فهیم ایران، فراتر از دنیای مادی اندیشیده و صفهای حاتمبخشی تشکیل میدهند و این خاصیت یک ملت اصیل، زنده و آرمانگراست. ملتی که در روزگار تنگدستی، اندوخته فردای خویش را در طبق اخلاص گذاشته و بیهیچ چشمداشتی برای جبهه مقاومت اهدا میکند، به باورهای الهی و انسانی خویش بیش از تعلقات دنیا وابسته است و این خاصیت اصالت و شخصیت است. حرکت تکاملی تاریخ همواره مدیون چنین روحهای بزرگ، پاکباخته و الهامبخش است.