در جنگ روانی، دشمن با استفاده از محرکهای سریع و احساسی مثل اخبار فوری، تصاویر دلخراش یا شایعات فوری، سعی میکند واکنشهای تکانهای در مخاطب ایجاد کند؛ پیام ساده است: «فکر نکن، فقط بترس یا واکنش نشان بده». در اینجا، آنچه باید بین محرک و پاسخ فاصله بیندازد، تفکر و تعقل است.
انتشار خبر جعلی ترور فرماندهان ارشد نیروهای مسلح، القای خبر جعلی استعفای رئیس جمهور، تلاش صهیونیستها برای رفع اتهام در برابر جنایت حمله به غیر نظامیان، تلاش برای سیاسی جلوه دادن جنگ با ایران با وجود دشمنی عمیق با ملت ایران، دروغپراکنی، تلاش برای ایجاد ترس با اقدامات ایذایی چون آتش زدن لاستیک در حاشیه شهرها، بزرگنمایی اقدامات کور انجام شده در سرزمین اسلامی، حمله به صدا و سیما و… همه و همه نمونهای از تلاشهای جنایتکاران و اشغالگران صهیونیستی در حوزه جنگ روانی و جنگ ادراکی است.
دشمن در جنگ ادراکی، نه تنها با اطلاعات نادرست؛ بلکه با ساختار ادراک انسان بازی میکند. وقتی مخاطب قدرت تمایز حقیقت از دروغ را از دست میدهد (پسا حقیقت)، وقتی نمیداند چه چیزی را باید باور کند، دچار درماندگی شناختی میشود. این همان وضعیتی است که ذهن دچار«کُپ» میشود؛ توان تحلیل ندارد، نمیتواند تصمیم بگیرد، فقط عقبنشینی میکند یا منفعل میشود.