امام حسین علیه‌السلام:  بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه امید ندارد و درخواست یاری نکرده، کمک کند و ببخشد. (کشف الغمه، ج ۲، ص۳۰) 

جریان شناسی 1232

واقعه مباهله؛ درسی بزرگ برای همیشه بشریت 
حمیدرضا رضایی
 امروزه در برخی مراکز علمی به بهانه کرسی علمی و ارائه علمی با روش تحقیق مدرن، مع‌الاسف برخی بی‌سوادی خودشان را فریاد می‌زنند و تمام تلاش پیامبر اسلام را که برای عده‌ای حتی مسیحی حاضر به مباهله شدند را زیر تیغ نادیده‌های علمی خودشان می‌برند. شاید متوجه نیستند که با همین سطحی‌انگاری، موتور محرکه اسلام را و تیغ برنده منطقی و عمیق اسلام را دانسته یا ندانسته می‌خواهند کند و از کار بیندازند.
یکی از وقایع مهمی که در تارک تاریخ اسلام چنان خورشید می‌درخشد، واقعه مباهله است. به گواه تاریخ، این واقعه مبارک در مدینه النبی رخ داد. مباهله به تعبیر مورخین شیعی مثل شیخ مفید، در سال هشتم قمری، برخی سال نهم و به تعبیر برخی از اهل سنت سال دهم اتفاق افتاده است. از مهم‌ترین ادله‌ای که این روز و این اتفاق را مهم‌تر کرده است، اهتمام اصل اساسی دین اسلام و قانون اساسی دین اسلام یعنی قرآن به این واقعه هست. قرآن کریم در مورد این واقعه و آن روز، آیه دارد. خداوند آیه نازل کرده است و این یعنی واقعه‌ای بس عظیم و مهم. برای این واقعه مهم از جهت‌های مختلف می‌توان نوشت و سرشت اندیشه را به آن استوار ساخت. اندیشیدن درباره این واقعه مهم در سه محور کلامی، تاریخی و اجتماعی برای جامعه امروز از جامعه گذشته مهم‌تر است. وجه اهمیت را در ادامه و لابه‌لای مطالب بیان می‌کنیم. بعد از این موارد و محاور سه‌گانه، از همه مهم‌تر پرداختن به درسی هست که مباهله به ما شیعیان جهان و مسلمانان ارائه می‌کند. از دیدگاه کلامی، آیه مباهله آیه 60 سوره آل‌عمران بحث مهم و اساسی ولایت و امامت پنج تن آل کساء را مطرح می‌کند. در این مورد خیلی از بزرگان شیعه به این امر اهتمام داشتند و بحث‌ها، کتاب‌های مختلفی در این خصوص ارائه شده است. از مهم‌ترین روایاتی که درباره اثبات ولایت امیرالمومنین در ذیل آیه مباهله وجود دارد، روایت تاریخی مناظره معروف حضرت علی بن موسی الرضا (سلام‌الله‌علیه) با مامون عباسی است. شیخ صدوق (اعلی‌الله‌مقامه) در کتاب عیون اخبار الرضا به تفصیل، این روایت نورانی را مطرح فرموده است. در مورد دیدگاه‌های مختلف تاریخی و اجتماعی اینکه در چه تاریخی پیغمبر نامه نوشتند به بزرگ و اسقف اعظم مسیحیان نجران و مسیحیان را دعوت به نور الهی اسلام کردند نیز می‌توان بحث‌های دقیق تاریخ‌نگاری را در نظر گرفت. در دل بحث اجتماعی نیز بحث‌های سیاسی، فرهنگی و علمی را می‌توان مطرح کرد. هرکدام از این بحث‌ها برای پرداختن به مباهله ظرف خوب علمی را می‌توانند آماده کنند. در این مجال محدود، به نظر بهتر است به مبحث مهم درس بزرگ مباهله برای ایستادگی، مقاومت و تنویر افکار جهانیان بپردازیم.
اینکه پیامبر اعظم اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) بعد از فتح مکه به دعوت ادیان و دینی مثل مسیحیت پرداخته‌اند، دلیل مهمی دارد. طبعاً مسیحیان نجران با سرگرانی در مقابل دعوت نور الله الاعظم نبی الرحمة، پیامی را برای تاریخ بجا گذاشتند. کما اینکه بعد از نپذیرفتن حقیقت از جانب مسیحیان، دعوت به مباهله از طرف حضرت رسول اعظم (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز خود دارای پیام‌هایی بس بزرگ برای آیندگان در بستر تاریخ دارد.
به نظر می‌رسد با این حرکت مهم پیامبر اسلام، یکی از موانع احتمالی در گسترش دین اسلام، تبدیل می‌شود، استحاله می‌شود و جزو موتور محرکه نشر اسلام قرار می‌گیرد و این حرکت از این جهت دارای عظمت است؛ این همان درس مباهله است.
رجوع به فطرت در امر مباهله برای مسیحیان نکته اساسی است. در این روزگار نیز ما باید از این حرکت پیامبر درس بگیریم. مواردی در جامعه مسلمانان به صرف پرداختن به ظواهر تاریخی و رخدادها برای گزارش‌دهی علمی و به‌اصطلاح رزومه جمع کردن کفایت کردند، که این توهین به تاریخ اسلام است. از موانع مهم امروزه در میان اندیشمندان، همین نگاه سطحی به مواقف مهم تاریخی است. امروزه در برخی مراکز علمی به بهانه کرسی علمی و ارائه علمی با روش تحقیق مدرن، مع‌الاسف برخی بی‌سوادی خودشان را فریاد می‌زنند و تمام تلاش پیامبر اسلام را که برای عده‌ای حتی مسیحی حاضر به مباهله شدند را زیر تیغ نادیده‌های علمی خودشان می‌برند. شاید متوجه نیستند که با همین سطحی‌انگاری، موتور محرکه اسلام را و تیغ برنده منطقی و عمیق اسلام را دانسته یا ندانسته می‌خواهند کند و از کار بیندازند. در این واقعه می‌توان این‌گونه فهمید که درس بزرگ مباهله، مقاومت است. برای چه امری؟ امری عظیم و آن، تبدیل تهدید به فرصت است.
مسیحیان نجران، خود گواه ولایت امیرالمومنین علیه السلام شدند و ادامه دهنده راه مکتب والای تشیع.
لذا به نظر می‌رسد در مراکز و محافل علمی باید به فطرت خود نگاه کنند قبل از اینکه به دهان کاتالوگی‌های به ظاهر چارچوبی غربی استناد کنند و ببیند فطرتشان که ان‌شاءالله الهی است موید حرف‌هایشان هست یا اینکه مؤیدات علمی‌شان کامل هست تا خدای نکرده شرمنده انوار الهی در روز مباهله نشوند. مباهله یکی از وقایع مهمی است که در تارک تاریخ اسلام چنان خورشید می‌درخشد. دیگران هرچه هم تلاش کنند برای کتمان خورشید، خاک بر چهره خورشید پاشیدن است.

سفارش علاّمه امینی به زیارت ابی‌عبدالله الحسین علیه‌السلام

مرحوم حجت الاسلام دکتر امینی چنین می‌نویسد:
پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم پدر بزرگوارم آیت اللّه علاّمه امینی نجفی؛ یعنی سال یک هزار و سیصد و نود و چهار هجری قمری، شب جمعه‌ای قبل از اذان فجر ایشان را در خواب دیدم. او را شاداب و خرسند یافتم.
جلو رفته و پس از سلام و دست بوسی عرض کردم:
پدر جان! در آنجا چه علمی باعث سعادت و نجات شما گردید؟
گفتند: چه می‌گویی؟
مجدّداً عرض کردم: آقاجان! در آنجا که اقامت دارید، کدام عمل موجب نجات شما شد؟
کتاب الغدیر یا سایر تألیفات یا تأسیس و بنیاد کتابخانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام؟
پاسخ دادند: نمی‌دانم چه می‌گویی. قدری واضح‌تر و روشن‌تر بگو!
گفتم: آقاجان! شما اکنون از میان ما رخت بر بسته‌اید و به جهان دیگر منتقل شده‌اید. در آنجا که هستید کدامین عمل باعث نجات شما گردید از میان صدها خدمت و کارهای بزرگ علمی و دینی و مذهبی؟
مرحوم علاّمه امینی درنگ و تأملی نمودند. سپس فرمودند: فقط زیارت ابی‌عبدالله الحسین علیه‌السلام. عرض کردم: شما می‌دانید اکنون روابط بین ایران و عراق تیره و تار است و راه کربلا بسته. چه کنم؟
فرمودند: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین علیه‌السلام برپا می‌شود شرکت کن. ثواب زیارت امام حسین علیه‌السلام را به تو می‌دهند.
سپس فرمودند: پسر جان! در گذشته بارها تو را یادآور شدم و اکنون به تو توصیه می‌کنم که زیارت عاشورا را هیچ وقت و به هیچ عنوان ترک و فراموش نکن. مرتباً زیارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظیفه بدان. این زیارت دارای آثار و برکات و فوائد بسیاری است که موجب نجات و سعادتمندی در دنیا و آخرت تو می‌باشد... و امید دعا دارم.
آری! علاّمه امینی با کثرت مشاغل و تألیف و مطالعه و تنظیم و رسیدگی به ساختمان کتابخانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نجف اشرف، مواظبت کامل به خواندن زیارت عاشورا داشتند و سفارش به زیارت عاشورا می‌نمودند و به این جهت خودم حدود سی سال است مداوم به زیارت عاشورا می‌باشم.