علیاکبر عالمیان
جابجایی اولویتها؛ ماموریت رسانههای زرد
در حالی که شاهکار بینظیر و غرورانگیز سربازان گمنام امام زمان (عج) در دستیابی به انبوهی از اطلاعات و اسناد راهبردی و حساس رژیم صهیونیستی، موجی از شادمانی، غرور و افتخار را برای همه افرادی که دل در گروی ایران اسلامی دارند به همراه داشته است، در این میان اقدام برخی رسانههای زرد در کم اهمیت نشان دادن این پیروزی اطلاعاتی مهم و بزرگ کردن عامدانه خبر قتل یک دختر جوان، گمانههای نفوذی بودن و یا حداقل، شیطنت این رسانهها را بیش از پیش تقویت میکند.
البته این به معنای بیاهمیت بودن قتل این دختر جوان نیست. با خانواده داغدار این شخص ابراز همدردی میکنیم و تسلیت میگوییم؛ اما آیا واقعاً این ماجرای غمانگیز، از بُعد رسانهای این مقدار ظرفیت را داشته است که نزدیک به دو هفته تمام، تیتر اول این رسانهها را تسخیر کند؟
پاسخ این پرسشها کاملاً روشن است. برخی از این رسانههای زرد با پررنگ کردن این حادثه تلخ و با زدن تیترهای شیطنتآمیزی نظیر: «عزاداری در سکوت برای الهه، الهه قربانی، درباره الهه حسیننژاد و زنانی که به خانه برنگشتند، کابوس زنان و...» دو هدف مشخص را دنبال میکنند؛ هدف اول، به منظور تحریک عواطف و احساسات عمومی و تلاش برای سوءاستفاده از این واقعه برای فعالسازی گسلهای تحریکپذیر صورت میگیرد تا با «مهسا» سازی دیگر، کشور را به آشوب بکشند. هدف دوم، کمرنگ کردن عملیات پیچیده اطلاعاتی انجامشده از سوی دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران است که به تحلیل بسیاری از تحلیلگران خبره، یک «زلزله راهبردی» علیه رژیم صهیونیستی بوده است.
نگارنده به دنبال طرح این مدعا نیست که این نشریات زرد الزاماً مهره نفوذی نشان شده رژیم صهیونیستی و دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی و ملت ایران هستند؛ بلکه بی شک – خواسته و یا ناخواسته - در راستای اهداف صهیونیستها گام برداشته و اقدام آنان اقدامی بر خلاف منافع ملی محسوب میشود.
مسئولان ذیربط برای پیگیری قتل این جوان، تمام مساعی خود را به کار بسته و همدردی خود را با خانواده داغدار او ابراز کردند؛ اما اینکه در این میان، این عمله استکبار جهانی به دنبال ماهیگیری از آب گلآلود بودهاند، نه نشأت یافته از حس انساندوستی آنان؛ بلکه ناشی از شیطنت و فتنهانگیزی آنان تحلیل میشود چه آنکه اگر واقعاً این رسانههای زرد و برخی به اصطلاح سلبریتی به دنبال دلسوزی و همدردی با اینگونه وقایع هستند، چرا در برابر اقدامات مشابهی که در جامعه اتفاق میافتد، واکنشی نشان نمیدهند؟ چرا در برابر کودککشی و زنکشی وحشیانه صهیونیستها اعتراض چندانی نمیکنند؟!
البته ناگفته پیداست که سانسور چند زردنامه بیمقدار، چیزی از عظمت اقدام سربازان گمنام و خوشنام امام زمان (عج) کم نمیکند. تذکر این نکات نیز تنها برای نشان دادن نفوذی بودن و یا دستکم در راستای اهداف دشمنان حرکت کردن این رسانهها است، والا کدام ایرانی وطنپرست و کدام مسلمان با غیرتی است که از شنیدن خبر گرفتاری رژیم اشغالگر و کودککش صهیونیستی در تله امنیتی جمهوری اسلامی، خوشحال نشود و به ابتکار، اقتدار و عظمت این نظام مقدس به خود نبالد؟
ایجاد تلاطمی پایدار در ارکان امنیتی، نظامی و سیاسی رژیم نامشروع صهیونی و وارد آمدن زخم غیرقابل ترمیم دیگر بر پیکره منحوس آن، از جمله ثمرات مبارک این اقدام بزرگ وزارت اطلاعات است. سیاسیون و امنیتیهای خبره به خوبی میدانند که این پیروزی بزرگ دارای چه برکات استراتژیکی است. به عقیده نگارنده، باید این شاهکار بینظیر اطلاعاتیها را در زمره پیروزیهای بزرگ قرن ایران به شمار آورد؛ هم سطح با فتح خرمشهر، عملیات اچ 3 و مانند آن.
نشان دادن قدرت کنشگری و خلاقیت فوقالعاده اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران، هم رژیم اشغالگر قدس را با بزرگترین شوک اطلاعاتی تاریخ خود مواجه ساخته است و هم اینکه برگ برنده بسیار بزرگی را به جمهوری اسلامی داده است تا در صورت هر گونه غلط اضافی دشمنان، ضرب شستی فراموش نشدنی به آنان بدهد. این پیروزی بزرگ، مقدمهای برای وعدههای صادق است. آن قدر بزرگ و غرورآفرین است که حتی با کمرنگ جلوه دادن چند نشریه زرد و بیمقدار، بسیار به چشم آید و موجب افتخار هر انسان باوجدان و آزادهای شود.