امام حسین علیه‌السلام:  خودنمایی گزافه‌گویی، عجله کم عقلی و سفاهت ناتوانی است. کشف الغمه، ج ۲، ص ۳۰  

ثمره افتادن تشت بزرگ مسي از پشت بام!

خواجه نصيرالدين طوسی در صدد بود تا بتواند رصدخانه‌ای را ايجاد كند. او از خان مغول درخواست كمك كرد؛ وليكن هلاكوخان قبول نمی‌كرد .
روزی كه دوباره بحث در اين موضوع در گرفت هلاكوخان به خواجه گفت: چرا بايد اين همه پول صرف كار بي ارزشی مثل رصدخانه شود. مگر پيشگویی‌های نجومی به چه درد می‌خورد و آيا می‌توان از وقوع حوادث جلوگيری كرد ؟
خواجه نصيرالدين گفت: حرف شما صحيح است با پيشگویی حوادث نمی‌توان نقشی در وقوع يا عدم وقوع يك حادثه داشت .
خان گفت: حال كه بی‌تاثير است، پس چرا اين همه پول خرج اين كار كنيم .
خواجه نصيرالدين گفت :
اگر شما اجازه فرماييد من نشان خواهم داد كه پيشگويی حوادث طبيعی چگونه می‌تواند مفيد باشد.
خواجه نصيرالدين بدنبال اثبات حرفش بود تا اينكه قرار شد شبی مهمانی بزرگی در منزل خان با حضور بزرگان برپا شود. با اجازه خان و با دستور خواجه نصيرالدين تشت بزرگ مسی را مخفيانه به پشت بام بردند و به غلامان دستور داده شد كه در فرصتی مناسب تشت را از بالای بام به حياط پرت كنند .
زمانی كه مهمانی در اوج خود بود و همه سرگرم جشن بودند به دستور خواجه نصيرالدین تشت بزرگ مسی را از پشت بام به پايين انداختند و صدای وحشتناكي بلند شد. صدا به قدری وحشتناك بود كه ترس همه را فرا گرفت، تعدادی بيهوش شدند و عده‌ای شمشير كشيدند و هركس عكس العملی نشان می‌داد. عده‌ای داد و فرياد می‌كشيدند و…
در آن حال هلاكوخان با قهقهه می‌خنديد؛ زيرا میدانست كه اين صدا جز افتادن آن تشت نيست .
خواجه نصيرالدين گفت: همانطور كه خان شاهد هستند، تنها ما دو نفر از اين صدای مهيب نترسيديم چون از وقوع آن خبر داشتيم. اگر ما در علم نجوم پيشرفت كنيم می‌توانيم خيلی از حوادث طبيعی را پيش بينی كنيم و زمان حادثه دچار وحشت نمی‌شويم و حتی می‌توانيم اقداماتی برای جلوگيری از تخريب و تلفات بيشتر انجام دهيم .
بدين ترتيب خان مغول به اهميت نجوم پی برد و فرمان تاسيس رصدخانه مراغه صادر شد كه بتدريج به بزرگترين مركز تحقيقات رياضی و نجوم تبديل شد.