امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

تجارت خارجی عربستان قبل از اسلام

تجارت خارجی صادرات برخی از کالاها، سفرهای تجاری و واسطه بودن در امر تجارت را شامل می‌شود. عرب در زمان قدیم، واسطه ارتباط‌های تجاری بین اروپائیان و خاور دور بود و چنین نبود که تجارت عرب منحصر به صادرات شهرهای عربی خودشان باشد؛ بلکه اجناس از آفریقا و هند نیز وارد می‌کردند و به صورت کالای تجاری به بازارهای دنیا صادر می‌نمودند. مهم‌ترین تجارت عرب روی اشیاء نفیس و قیمتی انجام می‌گرفت مانند عاج، انواع عطریات، دواجات خوشبو، جواهرات، طلای شمش، برده و امثال آن. حسن ابراهیم حسن می‌نویسد: مردم سبأ ثروت فراوان داشتند و این ثروت را از تجارت به دست آورده بودند. زیرا تجارت آن روزگار بیشتر از راه یمن انجام می‌گرفت و تجارت مواد معطر به خصوص «بخور» که در معابد مصر و حبشه برای سوختن به کار می‌رفت به مردم سبأ انحصار داشت که به وسیله کاروان‌ها محصولات خود را به نقاط دیگر می‌فرستادند. همین نویسنده آورده است که: وضع مکه با زراعت و کشاورزی مناسب نبود… مکه مرکز رفت و آمد کاروان‌ها بود و واسطه بازرگانی میان یمن و شام و حبشه به شمار می‌رفت.
جواد علی می‌نویسد: سرزمین حجاز (مکه) به لحاظ اقتصادی و دینی از مناطق با اهمیت جزیره العرب به شمار می‌آمد. اهمیت اقتصادی آن از این جهت بود که یکی از شریان‌های اصلی بازرگانی جهانی از آنجا می‌گذشت و در شریان‌های دیگری به جانب شرق و شمال شرقی از آن منشعب می‌گردید.
سفرهای قریش به جانب شمال (شام) در فصل تابستان نیز جزء تجارت خارجی محسوب می‌شوند که قرآن کریم نیز در سوره قریش به این مسئله اشاره کرده است. در همین رابطه «بلاذری» می‌نویسد: هاشم بن عبد مناف از پادشاهان شام برای قریش امان‌نامه‌ای گرفت تا با امنیت خاطر در آن سرزمین تجارت کنند. پس از آن عبد شمس برادر هاشم از پادشاه حبشه برای آنان امان گرفت و نوفل بن عبد مناف از ملوک عراق برای آنان پیمان گرفت. پس از آن، دو کوچ زمستانی و تابستانی را سامان دادند.