دکتر احمدحسین شریفی
هیچ جامعه معصومی وجود ندارد؛ جامعه ترکیبی از افراد خوب و بد و افراد هنجارمند و هنجارشکن و افراد خیرخواه و بدخواه است. حیات و رشد و تعالی جامعه به این است که
اولاً، تعداد افراد خوب و هنجارمند و خیرخواه و تعالیجوی آن، بیشتر از افراد بد و هنجارشکن و بدخواه و تدانیجوی آن باشند
و ثانیاً، افراد خوب آن در «خوبیگستری» کوتاهی نکنند؛ در برابر هنجارشکنیها و بدخواهیها بیتفاوت نباشند.
بیتفاوتی خوبان نسبت به بدی و بدان:
اولاً، موجب جرئت و جسارت بیشتر بدان میشود
و ثانیاً، موجب سرایت و ترویج بدی در جامعه. حتی ممکن است کار به جایی برسد که بدان نبض تحولات اجتماعی را به دست بگیرند و اجازه هیچ فعالیتی را در مسیر هدایت و تعالی و رشد ندهند.
جامعهی بیتفاوت نسبت به ارزشها، جامعهای محروم از رحمت الهی است؛ جامعهای رها شده به حال خود است. سرنوشت محتوم این جامعه، نابودی استعدادها و ظرفیتهای انسانی و حیوانیسازی حیات بشری است. جامعهای که تکتک آحاد آن احساس مسئولیت نسبت به یکدیگر نداشته باشند، و در برابر انحرافات اجتماعی بیتفاوت باشند یا سکوت کنند، سرنوشتی جز تباهی و سقوط و انحطاط ندارد.
تاریخ نشان میدهد که مهمترین عامل سقوط مدنیتها و تمدنهای خرد و کلان پیشین، همین مسئله بوده است. فراموشی آرمانها یا نادیده گرفتن آنها و یا حرکت در جهت خلاف آنها، جامعه و رهبران جامعه را به روزمرگی دچار کرده و روزمرگی برای یک جامعه و تمدن علامت سقوط آن است.
امیرمؤمنان (علیهالسلام) در بخشی از خطبه قاصعه (خطبه ۱۹۲) درباره علت سقوط و انحطاط جوامع پیشین میفرمایند:
إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یَلْعَنِ اَلْقَرْنَ اَلْمَاضِيَ بَیْنَ أَیْدِيكُمْ إِلاَّ لِتَرْكِهِمُ اَلْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْيَ عَنِ اَلْمُنْكَرِ فَلَعَنَ اَللَّهُ اَلسُّفَهَاءَ لِرُكُوبِ اَلْمَعَاصِي وَ اَلْحُلَمَاءَ لِتَرْكِ اَلتَّنَاهِي؛
همانا خدای سبحان مردم دوران گذشته را که پیش از شما بودند از رحمت خود دور نکرد، جز برای آنکه امر به معروف را واگذاشتند و مردمان را از منکر باز نداشتند. پس خدا بیخردان آنان را لعنت کرد به خاطر نافرمانی کردن، و خردمندانشان را لعنت کرد به خاطر ترک باز داشتن دیگران از گناه.